رضا دهکی اصلاحات عربی و نگاه ایرانی

«عربستان ممنوعیت رانندگی برای زنان را لغو کرد»، «نیاز به اجازه همسر برای خروج زنان عربستانی از کشور لغو شد»، «پخش صدای خوانندگان زن از رادیو و تلویزیون عربستان آزاد شد»، «شکایت کردن زنان بدون اذن همسر در عربستان مجاز شد» و .... ؛ این‌ها اخباری است که این روزها یک به یک در رسانه‌های جهان منتشر می‌شود.
موضوع به تغییر قوانین و وضع قانون‌های جدید خلاصه نمی‌شود. این روزها اخباری درباره انتصاب زنان در جایگاه‌های دولتی که پیش از این سابقه نداشته است به گوش می‌رسد. به نظر می‌رسد روند تغییرات و اصلاحاتی که از زمان ولیعهدی محمد بن سلمان آغاز شده، همچنان هم ادامه یابد.
اصلاحات در عربستان در ایران با نگاهی ویژه دنبال می‌شود. ایران و عربستان به عنوان قدرت‌های اصلی شیعی و سنی خاورمیانه داعیه‌دار رهبری این دو جریان در میان کشورهای مسلمان هستند. در عین حال مناسبات همسایگی، نفت و گاز، جدال‌های سیاسی ناشی از نوع روابط با کشورهایی مثل آمریکا و اسرائیل و همچنین برخوردهای مستقیم تهران و ریاض باعث شده است که ایران و عربستان برای یکدیگر کشوری مهم در مناسبات مختلف تلقی شوند. در سطح جامعه ایرانی، فارغ از نگاه کلان به عربستان – که بر محور تمایل ایران به وحدت مسلمانان مطرح می‌شود – و نگاه عملی و احساس شده از مواضع رسمی – که مسائلی مثل کمک عربستان به عراق در دوران جنگ 8 ساله، کشتار حاجیان ایرانی در سال 67، برخورد با جریان شیعی این کشور و البته کشته شدن جمع کثیری از حاجیان ایرانی در فاجعه منا در سال 1394 بر آن سایه انداخته است – غالبا این کشور از نظر اجتماعی و قوانین اجتماعی به عنوان کشوری عقب مانده، متحجر و مرتجع شناخته می‌شود. این نگاه باعث شده است که واکنش‌ها به اخبار مربوط به اصلاحات در عربستان بسته به زاویه دید افراد به گونه‌های مختلفی ظهور و بروز کند.
نگاه بدبینانه به حاکمان سعودی و این که آن‌ها هر کاری را – از جمله اصلاحات فعلی را – برای رضایت و خوشآمد آمریکایی‌ها و سایر دوستان غربی‌شان انجام می‌دهند یکی از این نگاه‌هاست. از زاویه دید جمعی دیگر، این روند نشان از دیدگاه مترقی‌تر ولیعهد عربستان نسبت به پدر و عموهایش است که تا کنون بر تخت سلطنت نشسته‌اند. برخی آن را حاصل عملکرد و مبارزه فعالان اجتماعی می‌دانند. در شرایطی که عده‌ای این حرکات را ویترینی برای تغییر نگاه جهانی به عربستان سعودی و صرفا نمایشی ارزیابی می‌کنند، عده‌ای دیگر آن را حرکتی برای پیشگیری از انفجار جامعه علیه حکام سعودی و جلوگیری از سرنگونی می‌دانند. در این میان عده‌ای نیز به مقایسه این موارد میان دو کشور ایران و عربستان می‌پردازند.


در شرایطی که اخبار اصلاحات اخیر عربستان بیشتر در حوزه مسائل زنان مطرح شده است، این سوال پیش می‌آید که آیا عربستان در این حوزه در حال جلو زدن از ایران است؟
پاسخ به این سوال را می‌توان از چند زاویه ارزیابی کرد. اول این که آیا اصلا عربستان در حوزه مسائل زنان از ایران عقب‌تر بوده است؟ در شرایطی که به نظر می‌رسد در بسیاری از موارد، زنان ایرانی از نظر حقوق و جایگاه اجتماعی در شرایط بهتری به سر می‌برند، اما آمارهایی مثل سواد یا کارآفرینی زنان در عربستان نسبت به ایران اعداد بهتری را نشان می‌دهد. این در حالی است که مثلا هر چند موضع رسمی تبلیغی ایران درباره حجاب اسلامی تفاوت چندانی با عربستان ندارد، اما از نظر اجرایی درباره پوشش زنان در عربستان سخت‌گیرانه‌تر رفتار می‌شود. تفاوت‌های سایر قوانین مربوط به حوزه زنان، از جمله حقوق زنان در ازدواج، بیشتر به تفاوت‌های قوانین مذاهب شیعه و سنی وهابی به عنوان مذهب رسمی دو کشور باز می‌گردد. تفاوت اصلی در واقع در آداب و سنت‌ها و رفتارهای اجتماعی مردم است. در واقع هر چند طیفی از نگاه اجتماعی به مسائل مربوط به زنان در هر دو جامعه ایران و عربستان وجود دارد، اما برآیند این دو طیف، شرایط زنان ایرانی را از نظر عمومی بهتر نشان می‌دهد. با این حال این که آیا با این اصلاحات عربستان در بهبود برابری‌های جنسیتی برای زنان از ایران جلو خواهد زد، باید دو زاویه را مد نظر داشت. اگر از دیدگاه اسلامی به این ماجرا نگاه کنیم، احتمالا برخی از این اصلاحات با اسلام ناسازگار دانسته خواهد شد و اسلام‌مداران قاعدتا هر حرکتی خلاف قواعد و قوانین اسلامی را «بهبود» ارزیابی نمی‌کنند. اما از نگاه فعالان جهانی حقوق زنان از جمله فمینیست‌ها، این روند در صورتی که حرکتی نمایشی نباشد و جامعه عادت کرده عربستان به سنت‌های مردسالارانه عربی اجازه ظهور و بروز آن را بدهد، قطعا حرکتی رو به جلو محسوب می‌شود.
نکته دیگر دقیقا این است که آیا جامعه عربستان با این تغییرات همراهی می‌کند؟ ترند شدن دو هشتگ عربی متضاد در توییتر با محوریت ارائه مجوز رانندگی به زنان در عربستان در فاصله‌ای کوتاه نشان می‌دهد که جامعه عربستان نگاهی چند گانه به این موضوع دارد. در شرایطی که بخشی از جامعه از «به زنان اجازه رانندگی نخواهیم داد» حمایت می‌کنند، بخشی دیگر به حمایت از رانندگی زنان می‌پردازند. در حالی که عکس‌هایی از زنان عربستانی در حال یادگیری رانندگی کنار همسرانشان منتشر می‌شود، جمعی دیگر تهدید می‌کنند هر خودرویی را که راننده آن زن باشد به آتش خواهند کشید. این روند نشان می‌دهد که اصلاحات در عربستان قطعا با تقابل‌ها و تنش‌هایی روبرو خواهد بود. با این حال فراهم بودن شرایط آن در صورت پیگیری و اجرای قاطع قوانین جدید احتمالا باعث خواهد شد که اجرای آن‌ها نسل به نسل ساده‌تر شود. حتی در صورتی که فشار اجتماعی باعث شود حکومت عربستان در موارد مجبور به عقب‌نشینی شود، در آینده به دلیل جذابیت آزادی‌های مطرح شده، جامعه عربستان به سوی باز پس گیری آن پیش خواهد رفت. با این حال از آن جا که نظام اجتماعی عربستان ریشه در قرن‌های متمادی دارد، همراهی این جامعه با تغییرات بسیار کند خواهد بود. در واقع هر چند چنین آزادی‌هایی از نظر رسمی برای زنان مجاز دانسته می‌شود، اما همه خانواده‌های عربستانی و حتی زنان این کشور به اجرای آن‌ها تن در نخواهند داد.
در این میان آیا این حرکات عربستان باید الگویی برای ایران دانسته شود؟ قاعدتا حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران درباره قواعد و قوانین اسلامی و شیعی کوتاه نخواهد آمد. با این حال تغییرات و اصلاحات در سایر حوزه‌های مربوط به حقوق زنان در ایران نیز دیده می‌شود. در واقع باید گفت عربستان تا رسیدن به اجرای قواعد مربوط به زنان در چارچوب اسلام هنوز با ایران فاصله زیادی دارد، اما حرکت‌های بیش از آن تنها در صورتی بین دو کشور قابل مقایسه خواهد بود که در چارچوب قوانین اسلامی بگنجد.