روزنامه آرمان امروز
1396/08/14
برخی دولتها با اصلاحات موافق نیستند
دولت رویکردی آرام و کند را در پیش گرفته است. اتخاذ چنین رویکردی چه دلیلی دارد؟چندان با این مساله که دولت روش نادیده گرفتن مطالبات را در پیش گرفته است، موافق نیستم، بلکه رئیسجمهور با توجه به معذورات، ملاحظات و مقتضیات خود کشور را اداره میکند و برخی از مطالبات را محقق میکند و برخی نیز بنا به دلایلی اکنون امکان تحققش وجود ندارد، زیرا موانع بسیاری در مقابل دولت روحانی وجود دارد و این موانع و فشارها در دولت روحانی به مراتب بیشتر از موانع و فشارهای دولت اصلاحات است. علاوه بر آن، مخالفان دولت بسیار قدرتمندتر از دوره اصلاحات شده و امروز امکانات گستردهتر و بیشتری در اختیار دارند. بنابراین در چنین شرایطی دولت نمیتواند بدون تعامل با مخالفان و رعایت حال آنها کشور را مدیریت کند، به همین دلیل حامیان دولت باید با توجه به این ملاحظات و محدودیتها از آن انتظار داشته باشند. قطعا مردم نیز میدانند که دولت خیلی مظلوم است و انتظارات گسترده و بحق جامعه در چنین شرایطی نه به وسیله دولت روحانی بلکه هر دولت دیگری که با توجه به مطالبات جامعه در انتخابات بر سر کار آمده است، به آسانی محقق نخواهد شد. علاوه بر آن، مشکلات روحانی به همان اندازه که ازعمر دولت میگذرد، افزایش مییابد. اما در مجموع دولت هم کابینه و هم استانداران قابل دفاعی دارد؛ بنابراین برخی از انتقادات نسبت به دولت منصفانه نیست.
به هر رو حتی اگر دولت مطالبات مردم به ویژه بدنه اصلاحات را مورد توجه قرار داده باشد باز هم به نظر میرسد رویکردش محافظهکارانه است. آیا علت چنین رویکردی این نیست که دکتر روحانی میخواهد دولتش را از حاشیه و دردسرهای تازه دور نگه دارد؟
به نظرهمین طور است. زیرا حاشیهها سبب میگردد که دولت نتواند بر سر مسائل و اهداف اصلی خود تمرکز کند. از سویی عدم رویکرد محافظهکارانه دولت سبب میشود که بخش بسیاری از انرژی و نیروی دولت صرف خنثی سازی حواشی شود. بنابراین اگر دولت بخواهد گامهای جدی برای کشور بردارد باید از حاشیه پرهیز کند، به همین دلیل دولت تلاش میکند خود را درگیر حاشیه نسازد. حتی رویکرد محافظهکاری دولت سبب گردیده است که مخالفان نیز این روزها کمتر به دولت هجمه وارد کرده یا برایش دردسر ایجاد کنند. حتی اگر روحانی اقدام منفعتباری هم برای مخالفان انجام دهد باز هم مخالفان با دولت همراه نمیشوند، اما به همین اندازه که مخالفان ساز مخالف کوک نکنند و برای دولت مزاحمت ایجاد نکنند، کافی است. از سویی فشارهای بیرونی نیز نسبت به دولت زیاد است، اما اگر در داخل به یک وحدت حداکثری دست نیابیم در این صورت فضا برای طمع و سوء استفاده بیگانگان ایجاد خواهد شد. بنابراین امروز کشور بیش از تحقق مطالبات جامعه به وحدت حداکثری نیاز دارد. زیرا پاسخگویی دولت به برخی مطالبات احتمال دارد کشور را دچار حواشی کند.
با توجه به زمان نه چندان طولانی که در اختیار دولت قرار دارد، همان مطالباتی که روحانی توان تحقق آن را دارد با رویکرد محافظهکارانه امکانپذیر است؟
عدم تحقق برخی از انتظارات مردم از سوی دولت میتواند منجر به ناامیدی جامعه شود. اما تقریبا همه دولتها در گذشته موفق به تحقق تمامی مطالبات ناشی از وعدههای انتخاباتی و آرمانهای انقلابی نشدند. زیرا دولتها اساسا ابزار کافی برای پاسخ به تمامی مطالبات ندارند. در پایان دولت اصلاحات به این مساله اشاره شد که دولت تنها 30درصد اختیار دارد. بنابراین با این 30درصد اختیار نمیتوان به صد در صد مطالبات پاسخ داد، اما جهتگیری دولت صحیح است. به هر رو سرعت دولت برای پاسخ به مطالبات مردم کم است، اما برای اینکه در یک جاده سنگلاخی، باتلاق و تاریک به سلامت به مقصد برسیم باید با احتیاط برانیم، در غیر این صورت به مقصد نخواهیم رسید، بنابراین دولت ناگزیر به احتیاط است.
بخشی از گلایهها نسبت به رئیسجمهور مربوط به عدم توجه او به مطالبات جریان اصلاحات است.
کابینه و استانداران اصلاحطلبند یا گرایش به اصلاحطلبی دارند اما امکان تحقق بخشی از انتظارات در حال حاضر از سوی دولت وجود ندارد، به عبارتی مقتضی مفقود و موانع موجود است.
اگر دولت موانع را به مردم بگوید قطعا جامعه تاحدی مطالبات خود را تعدیل خواهد داد و دولت را درک میکند اما چرا رئیس جمهور چنین کاری نمیکند و علت عدم تحقق برخی مطالبات را توضیح نمیدهد؟
نه روحانی، نه هیچیک از روسای جمهور قبل، نه میتوانند و نه به صلاح است که همه موانع را به مردم بگویند. با گفتن موانع به مردم مشکلی از کشور حل نمیشود، بنابراین دلیلی وجود ندارد که دولت روحیه جامعه را مشوش کند و یا آرامش مردم را از بین ببرد، آنهم به خاطر مسائلی که باید در داخل حکومت حل و فصل شود. از سویی مردم مسائلی را که باید بدانند تا حدودی از این مسائل و موانع دولت مطلع هستند. جامعه به خوبی آگاه است که چه گروهها و افرادی نمیخواهند دولت موفق شود و چه گروههایی از چینش کابینه و انتخاب روحانی رضایت خاطر ندارند. بنابراین بیش از این پرداختن به فشارها و دامن زدن به اختلافات به مصلحت کشور نیست.
به هر رو بهتر نیست جامعه همه مشکلات و دلایل عدم تحقق برخی مطالبات را از زبان رئیسجمهور بشنود؟
ممکن است در داخل مردم از لحاظ احساسی و عاطفی به رضایت برسند و علاقهشان نسبت به رئیسجمهور افزایش یابد، اما در بلند مدت آثار جانبی آن به نفع مردم نیست. از سویی آثار خارجی آن هم بسیار بالاست. زیرا در میان گذاشتن موانع دولت با مردم به نحوی القا میکند که میان مسئولان در کشور اختلاف وجود دارد و در نتیجه طمع مخالفان ایران در جهان را علیه کشورمان تحریک میکند. بنابراین رئیس جمهور باید به عنوان مقام دوم کشور این مسائل را بیش از دیگران رعایت کند و سخنی بر زبان نیاورد که منجر به القای اختلاف داخلی به بیگانگان شود و شرایط برای کشور دشوار گردد.
برخی معتقدند عدهای در دولت اجازه افزایش نفوذ اصلاحطلبان و تحقق مطالبات این جریان را نمیدهند. آیا به راستی اینطور است؟
این عده بیشتر در برابر نفوذ جریان اصلاحات در دولت مقاومت میکنند. اما باید اذعان داشت که رئیسجمهور از کسی اجازه نمیگیرد بلکه او تنها ملاحظه خواستههای این عده را میکند. میدانیم که بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری اتفاقهای ناخوشایندی افتاد. عدهای معترض بودند و با معترضان برخورد شد. برخوردکنندگان دیگر تمایل ندارند که معترضان بار دیگر به مسئولیت برگردند. بنابراین از یک سو روحانی و انتظارات وسیع معترضان آن سالها قرار دارد و در مقابل عدهای دیگر هستند که بحث تقابل با نظام را مطرح میکنند و این عده نگرانند که چنین اتفاقی نیفتد. بنابراین رئیس جمهور کار بسیار دشواری در پیش دارد تا بتواند در برابر این مقاومتها بایستد و در بخشهایی از این نیروها و در بخش هایی نیز از نیروهای معتدلتر استفاده کند. اما با کمی توجه و دقت نسبت به چینش کابینه روحانی در مییابیم که در کابینه و استانداران فردی از جریان اصولگرایان تند به دولت راه نیافت و این مساله خود انرژی بسیاری از دولت میگیرد و نشان میدهد، که روحانی در برابر فشارها بسیار مقاومت کرده است و توانست دولت خود را از فشار مخالفان محفوظ نگاه دارد. باید کمک کرد که روحانی مسیر خود را حتی با سرعت کم ادامه دهد، در غیر این صورت بدیلی برای این راه و تفکر روحانی وجود ندارد. زیرا اگر بدیلی مانند رئیسجمهور بود در سال 92 به سراغ روحانی نمیرفتیم.
با این تفاسیر میتوان سال 1400 را پیشبینی کرد؟
اگر از میان اصلاحطلبان فردی نباشد که توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، در این صورت ناگزیر به انتخاب فردی خواهیم شد که بیشترین قرابت را با تفکر اصلاحطلبان دارد و میتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند. البته امید میرود که شرایط تغییر کند و فضا برای جریان اصلاحات بازتر شود، اما اگر شرایط تغییر نکند قطعا انتخابات دشواری در پیش خواهیم داشت. از سویی در ایران چندان نمیتوان درباره آینده با قاطعیت و با اطمینان سخن گفت. ممکن است شرایط بهگونهای باشد که افرادی نظیر جهانگیری و عارف بتوانند از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت شوند. در این صورت اصلاحات حق انتخاب دارد، در غیر این صورت باید این جریان چارهای بیندیشد.
شواهد و اظهارات تحلیلگران نشان میدهد که اصلاحات با یک آینده نامعلومی روبهروست. این جریان چگونه میتواند آینده خود را تضمین کند؟ آیا بهتر نبود که اصلاحطلبان برای گرفتن سهم بیشتر در کابینه و مدیریت میانی پافشاری میکردند؟
تصورم بر این است که کلیت نظام جمهوری اسلامی به سمت یک تعادل حرکت میکند و به نحوی نیروهای میانه و معتدل سیاسی کشور را اداره میکنند، این امر رویداد خوشایندی است. اگر دستاورد مبارزه اصلاحطلبان در طول سنوات گذشته تعدیل افراطگری از عرصه سیاسی و اجرایی کشور باشد این خود به تنهایی دستاورد بزرگی است. جریان اصلاحات اکنون فعالیتهای سیاسی خود را دارد، مبارزات سیاسی خود را دنبال میکند و تشکلهای حزبی اصلاحات در قالبهای مختلف حقوقی و قانونی فعالیت میکنند و حاصل این فعالیتهاست که امروز روحانی و دولتش بر سر کار است و در این دولت رضا اردکانیان میتواند به عنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی شود و محمود حجتی و... به عنوان وزیر در کابینه دولت دوازدهم خدمت میکنند و یا به دلیل بهبود فضای سیاسی کشور برای جریان اصلاحات است که بیش از 150 کرسی مجلس دهم در اختیار لیست امید قرار گرفته است. حال اگر این مجلس با مجلس قبلی مقایسه شود، در مییابیم که چه وضعی داشتیم، این مساله و حتی انتخابات شورا نشان از موفقیت و دستاوردهای جریان اصلاحات و بهبود وضعیت این جریان در دولت روحانی است.
به عنوان سوال آخر، در حالی که بسیاری به ویژه دانشگاهیان نسبت به انتخاب و معرفی منصور غلامی به عنوان وزیر علوم معترض بودند، چرا دولت در رابطه با معرفی وزیر علوم تا این اندازه کوتاه آمد و آیا او میتواند وضعیت را در وزارت علوم تغییر دهد و مطالبات موجود را در دانشگاهها محقق کند؟
منصور غلامی خود یک گزینه اصلاحطلب است و کارنامه درخشانی دارد. روحانی گزینه بسیار مناسبی برای وزرات علوم انتخاب کرد. بنابراین قضاوت جامعه نسبت به غلامی درست نیست، به نظر میرسد که او نیاز به معرفی و شناخت بیشتر از سوی دولت به جامعه به ویژه محافل دانشجویی دارد و در نهایت باید به او برای تحقق مطالبات موجود در دانشگاهها و تغییر در وزارت علوم فرصت داد؛ اکنون به نظر میرسد اندکی برای قضاوت درباره عملکرد وزیرعلوم زود است.
سایر اخبار این روزنامه
انفعالهای پی درپی اصلاحطلبان
شوراي نگهبان مصلحت را ميپذيرد
نیروهای مسلح باید فراجناحی باشند
قرار نبود روحانی دربست در اختیار اصلاحطلبان باشد
افشاگري تكاندهنده از فساد در رسانه شهرداري
برخی دولتها با اصلاحات موافق نیستند
مردان مجرد ۳میلیون بیشتر از زنان هستند
تولد ۴۸۲ نوزاد معتاد در ۶ماه
استعفای مشکوک در عربستان
طنین مرگ بر آمریکا در سراسر ایران
«مرام هاشمی» یا خیانت به امید مردم؟
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
عدم نگاه سهمیهای به زنان در دولت
دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد
استعفا از ترس ترور توسط سعودیها
تعارض دیدگاه در موضوع سپنتا
احمدینژاد درسال۸۸ فاصلهاش با دیانت زیاد شد
تسخیر سفارتآمریکا تکرارشدنی نیست
ارجاع لایحه سازمان رسانهای به کمیسیون فرهنگی دولت