فصل تازه جدال‌گرایی در منطقه

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - استعفای سعد حریری از نخست‌وزیری لبنان را می‌توان جدید‌ترین سناریو از سلسله‌سیاست‌های تقابلی عربستان در قبال ایران دانست. این استعفا همچون جدال‌گرایی راهبردی عربستان در بحرین، مقابله پرشدت در سوریه، تولید بحران در عراق و یمن و بی‌ثبات‌سازی ساختار سیاسی لبنان از طریق ترور و عملیات انتحاری، زمینه را برای تداوم رقابت‌های راهبردی محافل عرب علیه ایران در هندسه ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا فراهم می‌کند.
رقابت‌های راهبردی محافل عرب در مقابله با ایران بیشتر به آن جهت انجام می‌شود که کشور‌های عربی به ویژه عربستان نسبت به جایگاه ایران و نقش‌یابی راهبردی آن در منطقه احساس نگرانی دارند. بنابراین بر این اعتقادند که اگر قدرت ایران از طریق سناریو‌سازی یا ائتلاف با تل‌آویو یا واشنگتن مهار نشود، گسترش قدرت آن اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.
بنابراین مقامات سعودی با هدف محدود‌سازی قدرت منطقه‌ای ایران از هر روش و ابزاری برای نقش‌یابی سیاسی جدید خود در منطقه پرآشوب غرب آسیا استفاده می‌کنند. بازی با کارت استعفای حریری در زمره جدید‌ترین ابزار‌ها و روش‌هایی است که ریاض از آن برای تداوم رقابت و مهار ایران در جغرافیای پر‌آشوب و ملتهب خاورمیانه استفاده می‌کند.
اگرچه حریری در این استعفا و با بازی در زمین ریاض و تل‌آویو خدمتی به اهداف عربستان در رقابت با ایران کرده است اما محققا از تبعاتی که دامن بیروت و جریان 14 مارس را خواهد گرفت، مصون نخواهد بود. در این ارتباط با توجه به ساختار موزائیکی لبنان و استقرار الگوی دموکراسی انجمنی در آن به معنای آغاز تنش و شروع تازه‌ای از بحران در حیات سیاسی آن خواهد بود که می‌تواند ضربه جبران‌ناپذیری به استقلال و وحدت لبنان وارد کند به ویژه آنکه لبنان به تازگی از خلا قدرت ریاست‌جمهوری رهایی یافته است و مسلما خلا قدرت نخست وزیری نیز بر بار مصائب این کشور خواهد افزود. در سطحی دیگر این استعفا اگرچه برای تحت فشار قرار دادن حزب‌الله در حیات سیاسی لبنان صورت گرفته است اما با توجه به پشت‌گرمی جریان 8 مارس از ایران چه‌بسا ابتکار عمل حزب‌الله را افزایش دهد. در همین ارتباط بخشی از تبعات استعفای حریری متوجه منطقه نیز می‌شود که می‌تواند فصل جدیدی از جدال‌گرایی راهبردی، تنش و بی‌ثباتی در منطقه را آغاز کند.


* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com