روزنامه آفتاب یزد
1396/09/07
سازمان مدیریت بحران را تعطیل کنیم و کار را به مردم بسپاریم
آفتابیزد ـ رضا بردستانی: مردم بردند و منتظر دوایر دولتی و جلسات وقتگیر و بینتیجه نماندند. علی دایی در جمع ورزشیها، نیکی کریمی در جمع هنرمندان و صادق زیباکلام در میان سیاسیها لیدر شدند تا در کنار دیگر هنرمندان و ورزشکاران و سیاسیها و نیز تشکلهای پرتوان مردمی، در کوتاهترین زمان ممکن بیشترین حجم کمکها را «خود» بیهیچ دخالت و واسطهای به دست زلزلهزدگان کرمانشاه برسانند و آنانی که از آن زلزله مهیب برجای ماندهاند را در انتظار و بیمناک نگذارند.جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده مردم رشت وقتی گفت: «دردناک است که پس از ۳۹ سال، مردم میگویند ما خودمان میخواهیم کمکهای خود را به مناطق زلزلهزده منتقل کنیم» همگان فهمیدند بیشتر از آنکه ایران روی گسلهای متعدد زلزله قرار داشته باشد، روی گسلهای ویرانکننده بیاعتمادی قرار دارد. بیاعتمادیهایی که ریشه در سوءمدیریتها، اختلاسها و بیمهریها دارد و این هشداری است جدی به آنانی که «بیشتر از حرف زدن، میاندیشند» و به فرداهای نیامده فکر میکنند.
مردم پس از زلزله کرمانشاه به ائتلاف، اعتدال، اصلاحات و اصولگرایی پشت کردند، مردم به انتخابات مجلس 98 و ریاستجمهوری 1400 نیندیشیدند، مردم به رایزنیها و چانهزنیهای مقامات، پشت درهای بسته «نه» گفتند و مردم بیآنکه به رابطهها و دلایل این رابطهها بیندیشند به همنوعان خود اندیشیدند و یکبار برای همیشه خود شانه زیرِ بار بر زمین مانده مردمی از جنس خود نهادند. شاید بتوان گفت علیرغم پذیرفتن اصول کلی و همگامی با آن، مردم اینگونه گلایه خود را از برخی سوءمدیریتها علنی کردند.
مردم اصلا گوش به دعواهای سیاسی ندادند، بیخیال سوءمدیریتهای دولتهای قبلی و فعلی شدند، به سستی ستونهای مسکنهای دولت ساخته فکر نکردند، به قولهای بر زمین مانده، بیاعتنایی تام و تمام نشان دادند و فقط به مردمی اندیشیدند که در محاصره اندوه و بحران قرار داشتند.
مردم در این مدت که سیاسیها برای اولینبار با تمام توان به حاشیه رانده شدند؛ در متن کمکرسانی شاهکار کردند حتی با سواری شخصی و موتورسیکلت، خود را سرپلذهاب، ازگله، ثلاث باباجانی و... رساندند که وقتی شب هنگام سر بر بالین مینهند خیالشان آرام باشد که هموطنان کرمانشاهی آنان نیز بالشی برای زیر سر نهادن و لقمه نانی برای سیر شدن و پتویی برای گرما و درامان ماندن از سرما دارند. مردم ایران اینبار درس مدیریت بحران به مدیران سیاسی دادند تا باور کنیم وقتی گراوند، جامعهشناس، میگوید «مدیریت بحران را تعطیل کنید و کارها را به دست مردم بسپارید.» حق دارند.
مروری بر زلزلههای صدساله اخیر در ایران
ایران دارای گسلهای مهمی در زاگرس در کازرون، دنا، میناب، اردل، زردکوه، گسل آغاجاری، گسل مارون، گسلهای فعال در ایران مرکزی در درونه، بینالود، میامی، ترود، انجیلو ، کلمرد، رباط پشت بادام، قم، زفره، ایندس، دهشیر، سروستان، شهداد، کوهبنان، جرجافک، گلباف، نایبند و گسلهای فعال در مناطق خاور و جنوب خاوری ایران در نهبندان، بشاگرد، هریرود، کشفرود، همچنین در استانهای آذربایجان گسل ارومیه -
زرینهرود، آستارا، تبریز، سلطانیه، همچنین گسلهای البرز، سمنان، مشاء - فشم، کندوان، شمال تهران، دامغان، عطاری است.
این گسلها دلیل اصلی بروز و وقوع زمینلرزه در شهرهای مختلف کشور است. تاکنون زمینلرزههای فراوانی در طول صدسال اخیر در ایران مشاهده شده است. ایران بهدلیل قرارگرفتن روی گسلهای فعال همیشه با این پدیده دست به گریبان بوده است، اما این دغدغه همیشگی هیچگاه به برنامهریزی منجر نشده است، بعد از زمینلرزه آه و افسوس است و چشمهای نگران برای زمینلرزه دیگر.
> سیلاخور؛ لرستان: سال 1288 در منطقه سیلاخور لرستان، زمین لرزهای به بزرگی 4/7ریشتر بهوقوع پیوست که هشت هزار کشته و 64 تخریب روستا را به همراه داشت.
> سلماس؛ آذربایجانغربی: سال 1309 زمینلرزهای با بزرگی 4/7ریشتر، سلماس در آذربایجانغربی را لرزاند که در این زلزله بزرگ 2هزار و 514 نفر کشته و 60 روستا تخریب شد.
> لار؛ استان فارس: سال 1339 زلزلهای با بزرگی 7/6 ریشتر شهر لار در استان فارس را لرزاند که 400 نفر کشته بهدنبال داشت و تخریب 75 درصدی این منطقه را موجب شد.
> بوئینزهرا؛ قزوین: زمینلرزه بوئینزهرا نیز با شدت2/7 ریشتر در سال 1341 با حدود 10هزار کشته بهوقوع پیوست.
> دشت بیاض؛ خراسان: سال1347 زمینلرزهای به بزرگی 4/7 ریشتر دشت بیاض در استان خراسان را لرزاند که منجر به کشتهشدن 10 هزار و 500 نفر و تخریب 61 روستا شد.
> قیر؛ استان فارس: از دیگر زلزلههای سال 1351 منطقه قیر در استان فارس با 9/6ریشتر و چهار هزار کشته بود.
> خورگو؛ استان هرمزگان: سال 1356 در خورگو، استان هرمزگان زلزلهای با شدت 7 ریشتر باعث کشتهشدن 128 نفر شد.
> طبس؛ خراسانجنوبی: زلزله طبس با شدت 7/7 ریشتر در سال 1356 نیز 19هزار و 600 کشته و تخریب 16 روستا را بهدنبال داشت.
> قائن؛ خراسانجنوبی: همچنین در سال1358 قائن در استان خراسانجنوبی با شدت 1/7ریشتر لرزید که در اثر آن، 130 نفر جان باختند.
> سیرچ؛ کرمان: یکی دیگر از زلزلههای بزرگ در سال 1360 منطقه سیرچ استان کرمان با شدت 4/7 ریشتر بود که بر اثر آن، هزار و 300 نفر کشته و 85 درصد شهر تخریب شد.
> رودبار و منجیل؛ گیلان: زلزله رودبار و منجیل در سال 1369 با شدت 4/7ریشتر با 35هزار کشته یکی از بزرگترین زلزلهها در کشور بهشمار میرود.
> بیرجند؛ خراسانجنوبی: بیرجند سال 1376 زلزلهای با شدت 3/7ریشتر و یک هزار و 500 نفر کشته را تجربه کرد.
> آوج؛ همدان: در سال 1381 آوج استان همدان در اثر زمینلرزه با خسارات زیاد در شهر و روستاها روبهرو شد و شدت زلزله نیز 6/6 ریشتر بود.
> بم؛ کرمان: زلزله بم در سال 1382 با قدرت 5/6 ریشتر که موجب مرگ 41هزار نفر شد، بخش عمدهای از این شهر را با خاک یکسان کرد.
> فیروزآباد؛ فارس: زلزلهای دیگر در سال 1383 در فیروزآباد استان فارس با شدت 3/6 ریشتر رخ داد که این زلزله منجر به ریزش کوه و خسارات زیادی شد.
> زرند؛ کرمان: زرند کرمان هم در سال 1383 با شدت 4/6 ریشتر لرزید و 612نفر در آن کشته و 10 روستا تخریب شد.
> دورود، بروجرد، خرمآباد و الشتر؛ لرستان: در فروردین سال 85 چندین زمینلرزه که بزرگترین آن 3/6 ریشتر بود دورود در استان لرستان را لرزاند، این زمینلرزه 84 کشته و هزار و 246 مجروح برجای گذاشت و موجب تخریب 30 تا 100 درصدی حدود 330 روستا از شهرستانهای دورود، بروجرد، خرمآباد و الشتر استان لرستان شد.
> دورود؛ لرستان: در سال 1389 نیز زمینلرزهای با شدت 9/4 ریشتر در شهرستان دورود رخ داد و بر اثر آن تعدادی واحد مسکونی دچار خسارت شدند و بیش از 100 زخمی برجای گذاشت.
> اهر، ورزقان و هریس؛ آذربایجانشرقی: دیگر زمینلرزه بزرگ در ایران مربوط به 21 مرداد سال 91، به بزرگی 6 و 2/6 ریشتر در اعماق درونی زمین، شهرستانهای اهر، ورزقان و هریس در استان آذربایجانشرقی را لرزاند و 245 روستا را تحتتاثیر قرار داد و بیش از 300 کشته و بیش از پنج هزار زخمی و مجروح داشت.
> بوشهر: 21 فروردین 1392 زلزلهای به بزرگی 1/6ریشتر استان بوشهر را لرزاند.
> سراوان؛ سیستان و بلوچستان: همچنین بزرگترین زلزله نیم قرن گذشته زلزله 8/7ریشتری در سراوان در 28 فروردین 1392 بود که برای این زمینلرزه 100 کشته و زخمی اعلام شد.
بر اساس آمارها حدود 21 مورد زلزله بزرگ در 100 سال اخیر در ایران رخ داده است که زمینلرزه کرمانشاه با قدرت 2/7 ریشتر میتواند به این آمار اضافه شود.
بدون ورود به همه این 21 زلزله، بین سالهای82 یعنی زمان وقوع زلزله بم و 96 یعنی زمان وقوع زلزله سرپل ذهاب در استان کرمانشاه، واکنش مردم و نیز میزان حضور گروههای مردمی در حمایت از زلزلهزدگان قابل تامل و بررسی بیشتری است که در این زمینه پای صحبتهای اردشیر گراوند، جامعهشناس نشستیم.
در حوادث مترقبه با مدیریت صحیح میتوان به جلب اعتماد مردمی پرداخت
گراوند، جامعهشناس تاکیدکرد: ریشه بسیاری از آسیبها این است که وجود فساد در اخلاق زمینهساز بیاعتمادی مردم شده است تا جایی که نمیتوان از سرمایههای اجتماعی به نحو مطلوبی در بحرانها استفاده کرد.
اردشیر گراوند در گفتگو با آفتابیزد، با اشاره به اهمیت ظرفیتهای مردمی در رفع بحرانها، عنوانکرد: سال 82 در زلزله بم درگیر بودم و بعد از آن مطالعات وسیعی پیرامون مسائل و مشکلات زنان، دختران و کودکان پس از زلزله انجام دادیم که یک بخش از آن، تجربه شخصی به همراه مطالعه علمی بود. این جامعهشناس گفت: چیزی که در زلزله بم دیده شد این بود که یکی از حوادث 50 سال اخیر بعد از بوئینزهرا بهشمار میرفت و ابعاد وسیعی داشت و ما با مسائلی روبهرو بودیم که میتوانست عبرت و تجربهای برای زلزلههای اخیر در آذربایجان و لرستان و غرب کشور باشد.
وی افزود: ما در آن زمان از جهت لجستیک و یکپارچگی آمادگی لازم نداشتیم و بیانضباط بودیم و نهادهای دولتی و مردمی هر یک به نوعی سردرگم بودند که اینها باعث میشد به نتیجهای نرسیم و اعتماد ملی را از دست بدهیم. گراوند خاطرنشان کرد: در زلزله بم میگفتند مردم گاهی برای کمکرسانی با دست خالی به صحنه میآمدند و باید آنها را نیز تجهیز میکردند. در ضمن مردم که وارد شدند عدهای دنبال سودجویی بودند. ممکن بود از مردم محلی نیز گاهی رفتارهایی خارج از عرف و اخلاق سر بزند که ناشی از بیانضباطیها بود.
وی اظهار داشت: اینها بدان علت است که از روز اول تصور میکردیم، میتواند همه چیز دولتی باشد یا تصور میکردیم همه چیز باید مردمی باشد در صورتی که باید واسطی میان آنها به نام تشکلهای غیردولتی پیدا میکردیم که بتوانند واسطهای میان عموم مردم ایران و افراد آسیبدیده باشند.
اجازه ندادیم تشکلهای غیردولتی شکل بگیرند!
این جامعهشناس یادآور شد: متاسفانه بعد از انقلاب به هر علتی اجازه ندادیم این تشکلها شکل بگیرند به همین علت افرادی که در صحنه بحرانها وارد میشوند ممکن است شماره حساب برای کمکهای مردمی هم بدهند، اما مردم به این افراد اعتمادی نداشته باشند یا اینکه این افراد تنها بهدنبال ارضاکردن خود از نظر عاطفی باشند و کارآیی چندانی در حوادث نداشته باشند.
وی بیان کرد: این عوامل زمینهساز بیاعتمادیها در جامعه میشود و اعتمادعمومی را با این عدمساماندهیها از میان میبریم! متاسفانه اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی در کشور ما بسیار پایین است و نمیتوان از مردم تقاضا کنیم پای کار بیایند. مردم در برخی از تشکلها مانند محک و امام علی(ع) پای کار آمدند، چراکه میدیدند این تشکلها هدف دارند و اعتمادعمومی را جلب کردهاند.
گراوند عنوان کرد: اما مردم بیاعتماد و در مسائل بیانضباط شدهاند. در این زلزلهها میبینیم بخشی از این منابع هدر میروند، چون سازوکار اجرایی بر مدیریت این منابع را نداریم باید نهادی باشد که این منابع و اقلام را بهخوبی بستهبندی کند و توزیع آن را ساماندهی بخشد. اینها آسیبهای جدی هستند. وقتی روی گسلهای زلزله هستیم باید بدانیم آن را عاقلانه مدیریت کنیم.
اخلاقعمومی تقلیلگرایانه است
وی در بخش دیگری اظهار داشت: از طرفی اخلاق عمومی مردم ایران تقلیلگرایانه است. مثلا در ساختمانسازیها سست عمل میکنیم و بناها را سست میسازیم، چون آموزشهای لازم را ندیدهایم. بسیاری از مردم کرمان و آذربایجانغربی در گذشته عشایر بودند و در دهه 40 خانهسازی کردند و چون گسلشناس نبودند با مصالح بومی ساختمانهای فاقد استحکام ساختهاند. همچنین به آنها آموزشی در جهت زندگی روی گسلها ارائه نشده است. در واقع در آموزشهای مردمی ضعیف عمل کردهایم.
این جامعهشناس اجتماعی تصریح کرد: یکی از آسیبهای جدی این است که عموم زیرساختهای ما دولتی است. وقتی در کشوری فسادی در اخلاق اتفاق میافتد عموم زیرساختهای دولتی که باید پناهگاه مردم باشند بهواسطه رشوه یا سودجویی، ناامنترین جا برای مردم میشوند. مانند بیمارستانها و سازمانهای دولتی که در زلزله، تعداد زیادی از آنها بهدلیل بیتوجهی به کیفیت ساخت و ساز نابود میشوند. وی بیان کرد: در این سازهها پیمانکاران فاقد تجربه با رشوهگیری انتخاب میشوند و از سوی دیگر بیانضباطی در پول و اعتبار آنها را وادار به بیتوجهی به ساخت و ساز میکند. در عموم کشورها و در اخلاق اداری این آسیبها وجود دارد و باید بپذیریم.
جای خالی آموزش کمکهای اولیه بهخوبی احساس میشود
گراوند پیرامون دیگر آسیبشناسیها در زمان بحران خاطرنشان کرد: همچنین آموزشهای لازم و کمکهای اولیه را به جوانان ندادهایم. ما ملتی در مسیر بلایای طبیعی حوادث و خشکسالی هستیم، اما مهارتهای لازم در کمکهای اولیه را نداریم. باید هر خانواده یک سفیر هلالاحمر داشته باشد، اما آموزش و پرورش و متولیان امر هیچگاه قدمی برای این کار برنداشتهاند و از این رو مردم توانایی لازم را در بحرانها ندارند.
وی توضیح داد: دقیقا به واسطه همین مشکلات آموزشی است که هیچگاه اشتغال رشد پیدا نمیکند، چون فرزندان مهارتهای لازم را ندارند. اساس مشکل این است که همه چیز حکومتی و دولتی شد در حالی که باید مردم را به صحنه بیاوریم و دولت تسهیلگری کند، ولی در حال حاضر دولت همه چیز را برعهده میگیرد و برای مردم موانع میتراشد.
بیاعتمادی عنصری خطرناک در جامعه است
این جامعهشناس همچنین هشدار داد: بیاعتمادی عنصری خطرناک در جامعه است در صورتی که با تشکیل تشکلها میتوان اعتماد مردم را جلب کرد. در بحران اخیر در زلزله غرب کشور لازم است صدها تشکل غیردولتی برای مدیریت بحرانها تشکیل دهیم. مثلا تشکلی، مامور زنان در زلزله باشد همانگونه که بعد از زلزله بم به مسائل و مشکلات زنان توجهی نشد و گرفتار بیماریهایی شدند. در اینجا نیز کسی نیازهای بانوان را در نظر نمیگیرد. از سوی دیگر زیرساختهای اساسی از بین رفته است و تشکلی باید مامور نیازهای اساسی شود و تشکلی برای اسکان طراحی شود. ما همه اقلام را به همراه میبریم، اما مدیریت نمیشود.
وی تصریح کرد: تکلیف ملت را با تشکلها روشن کنیم. تشکلها باید حرفهای و پاسخگو باشند. مردم هم بدانند که به کدام تشکل در مواقع مورد نیاز مراجعه کنند. لازم است برای مشارکت مردمی تشکلها را پای کار بیاوریم و آموزشهای لازم را ارائه دهیم و همه کشور را بسیج کنیم تا آمادگی لازم ایجاد شود تا در زمان بحران
موفق باشیم.
جامعه به اشخاص شناخته شده مانند هنرمندان و ورزشکاران اعتماد بیشتری دارد
گراوند عنوان کرد: جنگ، خشکسالی، سیل و زلزله ممکن است پیش بیاید. دولت هم تصور نکند همه تشکلها ناکارآمد هستند. در این بحرانها مردم فکر میکنند اینها میتوانند محور باشند و خیانت نمیکنند. در دنیا این افراد مرجع هستند و جامعه به آنها اعتماد بیشتری میکنند. در حال حاضر افراد جامعه به اشخاص شناخته شده مانند هنرمندان اعتماد بیشتری دارند و این یک حرکت نوین در حضور هنرمندان و اشخاص شناخته شده در بحرانهاست.
وی تاکیدکرد: اگر این سرمایهها را حفظ و این حرکت را تخصصی کنیم و از افراد سرشناس مانند علی دایی و زیباکلام بهترین استفاده را ببریم و حتی این اشخاص تبدیل به نهاد شوند آن موقع ملت سازوکارهای خود را پیدا میکند.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: متاسفانه فساد در اخلاق افتاده و افراد در همه وجوه زندگی فساد میکنند بهویژه در حوادث مترقبه که باید مدیریت شود. باید روی اخلاق ملت کار شود و رسانهها کاری کنند دولتیها دست از رذالت و زیادهخواهی و ولع بردارند تا شاید این ملت نجات پیدا کند. ما گاهی سختافزارها را راحتتر میبینیم در حالی که مشکلاتی مانند اعتیاد و طلاق به مراتب بدتر از زلزله است، اما چون به آنها عادت کردهایم، نمیتوانیم مدیریت کنیم.
به اعتماد مردم خیانت میکنیم!
وی یادآور شد: ملت ایران اگر یک جای مطمئن ببینند بیش از هر جای دیگر پای کار میآیند. در سطح خُرد مردم به هم اعتماد ندارند، در حالی که چهرههای شناخته شده باید پای کار بیایند تا اعتمادها جلب شوند. ما در هر بزنگاهی به اعتماد مردم خیانت میکنیم. مردم ایران بهترین ملت دنیا هستند، اما وقتی بیاعتمادی میبینند بیاعتماد میشوند و گاهی نیز بد میکنند.
گراوند اظهار داشت: در همه جای دنیا بیاعتمادی وجود دارد از این رو تشکلهای غیردولتی در همه جای دنیا اعتماد بالایی را جلب میکنند. در دنیا دولتها کوچک شدند، چون ناکارآمد بودند
از اینرو باید به سمت کوچکسازی دولتها برویم. وی گفت: رهبری درصدد هستند کارها را به مردم واگذار کنند، اما نفت اجازه نمیدهد. در کشورهایی که نفت وجود ندارد بیشتر به مردم اعتماد میشود و دولتها هزینهها را با این واگذاری امور به مردم، پایین میآورند.
این جامعهشناس ادامه داد: در دولت اصلاحات تشکلهای غیردولتی را از حوزه سیاسی به حوزه اجتماعی کشاندند و این جریانی بود که در امور ملت مشارکت ایجاد شد، اما در دولت قبل این سازوکار به هم ریخت. در دوره اول روحانی بولد کرد و در حال حاضر نیز کمرنگ شده است.
وی عنوان کرد: باید دولتها پای کار بیایند. امیدواریم نفت نتواند در اقتصاد کشور کاری کند. اگر باز نفت گُل کند متضرر میشویم. حضور مردم در نظام اجتماعی امیدوارکننده است، اما در نظام سیاسی ناامیدکننده است. مردم هنوز مدارا، خواهری و برادری را در میان خود دارند، اما برای حکومتی که نتواند اعتماد را جلب کند به نظام سیاسی ما ضربه بدی وارد میشود.
گراوند بیان کرد: دولتیها نمیتوانستند به تنهایی کاری کنند. گاهی مردم میگویند دولت نمیتواند به تنهایی کاری کند و باید مردم پای کار بروند. از سوی دیگر نیز دولتیها اعتراف کردند که نمیتوانند پای کار باشند. باید تلاش کنند نهادهای غیردولتی را توسعه دهند تا مشکلات مردم حل شود با این روال میتوان هزینههای دولت را کاهش داد.
وی گفت: همچنین توجه کنیم به سراغ تسویهحساب نرویم که کاری ناجوانمردانه است. دولت در سطح رئیسجمهور باید به مردم بگوید که ما میدانیم شما میتوانید کار را انجام دهید. همانگونه که بدون بسیج نمیتوانستیم در 8 سال دفاع مقدس دوام بیاوریم. در جاهای مختلف با باسوادکردن و امیدوارکردن ملت موفق بودهایم، چون دولت هزینهبر است. ملتها پای کار بیایند. اگر دولتها به ملتها کار نداشته باشند
موفقتر هستند.این جامعهشناس یادآور شد: تشکلهای صنفی نیز موفقیت لازم را دارند. مثلا مطبوعاتیها تشکلی داشته باشند و بدانند چند مطبوعاتی وجود دارد دیگر اصناف نیز اینگونه باشند. اگر نگاه صنفی و حرفهای به مسائل وجود داشته باشد مردم تکلیفشان روشن میشود. قبلا هم اصناف اینگونه بودهاند. روز گذشته یک پتوفروش همه پتوهای خود را ارزان فروخته تا به مردم کمکرسانی کند، اما دولت نمیتواند اینگونه مدیریت کند.
ستاد بحران کشور منحل شود!
وی خاطرنشان کرد: به نظر من ستاد بحران کشور منحل شود و کار را به دست مردم بسپارند، زیرا مردم بیشتر به اینها اعتماد میکنند. در ستاد بحران حتی نمیدانند چه تعداد روستا داریم در حالی که دهیاران باید آماری دقیق از این جمعیت داشته باشند. اگر از قبل نقشهها را در میآوردیم و تعداد خانوار مشخص بود میدانستیم چه تعداد افراد نیاز به کمک دارند، اما در حال حاضر آبادیهایی وجود دارد که نمیدانیم در کجا قرار دارد.
گراوند اذعان داشت: نهادهای دولتی گاهی ملاحظاتی دارند در حالی که این ملاحظات به درد مردم نمیخورد. ترافیک بالای سرپل ذهاب نشان میدهد که به دلیل عدم مدیریت لازم ما نیز مزاحم زندگی آنها شدیم و نمیتوانیم بحران را حل کنیم.
وی در مورد ساماندهی دادهها و اهمیت آمار نیز بیان کرد: یک کانالی داریم که همه دادههای رسمی 40 تا 50 سال در آن ارائه میشود که دادههای استراتژیک نام دارد و از 50 سال قبل تمامی شاخصهای سواد و بهداشت و سینما و زلزله را احصا کردهایم. با این موضوعات رسانهها میتوانند متوجه شوند چه مسائلی معضل است.
این جامعهشناس در مورد کانال تلگرامی استراتژیک دیتا توضیح داد: با توجه به اینکه استانداران فرماندهان و خبرنگاران از ما اطلاعات میخواستند این کانال طراحی شده تا در دسترس باشد و داده رسمی کشور را داشته باشیم.
وی گفت: در مورد زلزله نیز نقشههایی در کانال وجود دارد که نشان میدهد در صد سال اخیر چه اتفاقاتی افتاده است. با این مسائل موضوعات کشور شفاف میشود تا اصلاح شود. بسیاری از موضوعات فعلی کشور تا 20 سال آینده نیز قابل اصلاح نیست و نباید توقع بیربطی از خودمان داشته باشیم. یکی از این موضوعات زلزله است.
گراوند عنوان کرد: این کانال دارای 1400 عضو است. همچنین همه این دادهها در کانال تولیدی هستند و داده غیررسمی هم نداریم. در برابر هر دادهای پاسخگو هستیم، البته خیلی از مسائل را نمیتوان حل کرد، ولی برخی از مسائل امیدوارکننده هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: سطح سواد جامعه بالا رفته است و ظرفیت فضای اجتماعی و اینترنت به کمک آمده و میتوان روی نسل جوان کار کرد و به نتایج خوبی رسید که این امر با حضور خود جوانان امکانپذیر است.
سایر اخبار این روزنامه
توپهلوانی
اسفندیار اختیاری
تبرئه سعید مرتضوی در پرونده تامین اجتماعی
صندوق های بازنشستگی در بحران بسر می برند!
احتمال سفر وزیر خارجه ژاپن به ایران برای «بهبود روابط با عربستان»
جعفر قادری اقتصاددان
تبرئه سعید مرتضوی در پرونده تامین اجتماعی
بدهی چندصد میلیاردی شهرداری و حسابهایی که تامین اجتماعی بلوکه کرد
به اظهارات بقایی:کذب میگوید سکه نگرفتهایم
مسافرت سفید
واعظی نقش وزیر خارجه و معاون اول را هم ایفا میکند!
به زودی خدمت احمدینژاد خواهند رسید
سازمان مدیریت بحران را تعطیل کنیم و کار را به مردم بسپاریم