واردات و صادرات، تراز بازرگاني را سبب مي‌شود. بدين معنا که اگر ميزان واردات بيشتر از صادرات باشد تراز بازرگاني کشور منفي و اگر عکس اين باشد، تراز بازرگاني مثبت خواهد بود. بنابر اين همواره بايد تاکيد مسوولان بر رونق صادرات و کاهش واردات باشد. اما در بيشتر موارد اين قضيه صدق نمي‌کند. امروزه صادرات مورد علاقه مسوولان است و حتي کالاهايي وارد مي‌شود که‌امکان توليد آن در داخل وجود دارد. اما در برخي موارد جاي بحث وجود دارد که خودرو يکي از آنهاست. بي شک هيچ کشوري از واردات استقبال نمي‌کند و ترجيح مي‌دهد توان توليد داخلي به‌اندازه اي باشد که پاسخگو باشد. اين در حالي است که در بحث خودرو مشکل داريم. به واقع توليدات داخلي تاکنون نتوانسته پاسخگوي نياز مردم باشد و همين کاستي باعث شده تا خودرو خارجي وارد کنيم. امروزه در حالي که ميانگين مصرف بنزين در خودروهاي وارداتي کمتر از 5 ليتر در هر 100 کيلومتر است، هيچ خودرويي در کشورمان توليد نمي‌شود که با اين الگو مصرف داشته باشد. بنابر اين بايد به مصرف کننده حق بدهيم. از سوي ديگر جهان از خودرو بنزيني فاصله گرفته و به سوي خودروهاي هيبريدي و برقي مي‌رود، در حالي که هنوز اصرار بر واردات و توليد خودروهاي بنزيني داريم که به هيچ وجه درست نيست. به راستي در کشور ما چند خودرو هيبريدي وارد شده است؟ در حالي که آلودگي هوا جان بسياري از انسانها را مي‌گيرد، کدام نگاه مهربان را به خودروهاي هيبريدي داشته‌ايم؟ اکنون نيز که واردات صورت مي‌گيرد، خودرو بنزيني وارد مي‌شود. چرا بعد از اينکه مدتهاست خودروهاي هيبريدي در جهان همه گير شده، تازه به فکر افتاده‌ايم خودرو هيبريدي را توليد کنيم؟ مهمتر اينکه آيا وزارت صنعت، معدن و تجارت سر راه افرادي که به فکر توليد خودرو هيبريدي هستند، سنگ اندازي مي‌کند يا همه چيز را تسهيل کرده است. امروزه در کشورهاي جهان همه چيز براي توليد کننده مهياست اما در ايران کاغذ بازي کمر توليد و توليدکننده را شکسته است. در بحث واردات خودرو هم اين طور است. اگر کسي بخواهد بر اساس قانون حرکت کند و نمايندگي پس از فروش داشته باشد و سپس اقدام به واردات خودرو کند، در بروکراسي اداري گير مي‌کند، در حالي که عده اي بدون داشتن نمايندگي و خدمات پس از فروش، به آساني خودرو وارد مي‌کنند و به مردم بخت برگشته مي‌فروشند. امروزه وزارت صنعت، معدن و تجارت يکي از مسوولان مرگ و مير تمامي‌کساني است که در هواي آلوده نفس مي‌کشند. چرا وزارت صنعت نبايد نسبت به خودروهاي هيبريدي مزيتهايي را تعريف کند که براي واردکنندگان دلگرم کننده باشد؟ چرا براي توليد خودرو هيبريدي نبايد تسهيلات بدهيم تا سرمايه دار به توليد اين خودروها ترغيب شود؟ چرا صداوسيماي کشورمان براي استفاده از خودرو هيبريدي تبليغات نمي‌کند؟ آمارها حکايت از آن دارد که بيشترين نقش در آلودگي هوا را خودروهاي بنزيني و گازوييلي دارد اما وزارت صنعت کشورمان همچنان بر واردات و توليد اين خودروها اصرار دارد. بايد به اين نوع مديريتها پايان بدهيم و بپذيريم که کشورمان به مديراني نياز دارد که مسايل را به روز درک کنند.