اصولگرایان و امتناع از پذیرش مسئولیت

درباره پرسش برخی از اصولگرایان از محل حضور محمدعلی نجفی در زمان زلزله، فقط می‌توان تاسف خورد و تعجب کرد. دیدگاه‌ این دوستان بسیار قشری‌ است و تصور آن را دارند شخصیتی که مدیر است باید ترک موتور بنشیند و به اطراف سرکشی کند. حتی اگر هزاران میلیارد تومان هم بدهکار شد، از منظر دوستان اصولگرا هیچ اشکالی ندارد. در حالی‌که در دنیای امروز مدیریت یک مقوله فیزیکی نیست بلکه چنین است که می‌توان حتی از راه دور با توجه به ابزارهای الکترونیکی موجود، هر بحرانی را با هزینه‌های بسیار پایین‌تر مدیریت کرد. اکنون دیگر عصر مدیریت تکنولوژیک است و دوره مدیران فیزیکی و نمایشی به ‌سر آمده است. اینکه در طول تاریخ مدیریت کشور ثابت شده است که اصلاح‌طلبان، مسائل را پیشرفته‌تر، علمی‌تر و به‌روزتر مدیریت می‌کنند، به یک امر بدیهی بدل شده است. حال اگر بیایند و بگویند هوا آلوده است و یا اینکه بیایند به اصلاح‌طلبان بگویند که‌اینها نتوانسته‌اند زلزله را مدیریت کنند، بیشتر به نوعی فرافکنی می‌ماند. تهرانی که از اصولگرایان به اصلاح‌طلبان به میراث رسیده است، شهری ا‌ست پر از آلاینده‌های جوی، درگیر با ترافیک سنگین و بدون نقشه راه و متاسفانه هرچه تلاش می‌کنیم که ‌این مشکلات را به سمت و سوی مناسب هدایت کنیم، با دشواری‌های شدیدی مواجه می‌شویم. البته ناامید نیستیم، اما به فضل الهی می‌شود دور از جوزدگی‌ها و فشارهای هیجانی رایج در بحران‌ها، از تنگنای این مشکلات نیز عبور کرد. باید تلاش کنیم که حواشی را از مسائل مدیریتی، به‌ویژه مدیریت بحران دور کنیم. اصولگرایان نیز به‌دنبال نسبت‌دادن مشکلاتی که خودشان ایجاد کردند، به دیگران هستند و البته ما نیز به ‌این رویه توسط آنها عادت کرده‌ایم. در حالی‌که مردم شاهدند که ترافیک و آلودگی در دوره مسئولیت آنها تشدید شده است. البته دولت نیز همان‌طور که مشاهده می‌شود تلاش می‌کند تا با توزیع بنزین استاندارد و همچنین سخت‌گیری در معاینه فنی، از آلودگی هوا بکاهد. اما دوستان اصولگرا از حربه فرافکنی برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی استفاده می‌کنند. هر میزان هم که مردم آنها را کنار می‌زنند و در انتخابات‌های مختلف از آنها دوری می‌جویند، آنها خشمگینانه‌تر از اقدامات خود فرار می‌کنند و مسئولیت اقدامات خود را بر گردن دیگران می‌اندازند. به‌طور طبیعی، مسئولیت‌پذیری در میان اصولگران به حلقه مفقوده در تصمیم‌گیری‌های فردی و جمعی آنها بدل شده است؛ اکنون نیز نمود دقیق آن را می‌توان در گریز اصولگرایان از پذیرش مسئولیت اقدامات و اظهارات محمود احمدی‌نژاد مشاهده کرد. هرگز هم اشاره‌ای نمی‌کنند که چقدر از ایشان حمایت کردند. مردم این افراد را به‌خوبی می‌شناسند و دیگر محلی به‌ این تاکتیک‌های نخ‌نماشده توسط این افراد نمی‌گذارند. درباره تهران نیز باید گفت که در مجموع اقداماتی که در دست انجام است، مثبت است اما باید اشاره کرد که چه در بحث مقابله با آلودگی هوا و چه آمادگی در برابر زلزله، یک‌سری الزامات باید فراهم شود. به‌طور مثال برای مقابله با زلزله باید اصول شهرسازی و استانداردهای معماری با دقت و سخت‌گیری هرچه تمام‌تر پیاده شود. نوسازی بافت‌های فرسوده و اجرای دقیق اصول شهرسازی، نیاز به یک پروسه نسبتا طولانی‌مدت دارد. در حال حاضر شهرداری درصدد پیشگیری از ساخت‌وسازهای غیرمجاز است و نسبت به رعایت اصول ایمنی در ساختمان‌ها در حال اعمال یک رژیم نظارتی سرسختانه است. کاهش حرکت کامیون‌ها و اتوبوس‌ها در سطح شهر و تعطیل‌کردن صنایع آلاینده در شهر، نویدبخش یک حرکت اصولی در راستای مقابله با آلاینده‌های جوی‌ است. باید به‌اندازه دو برنامه توسعه صبر کنیم تا هم مشکل آلاینده‌ها حل شود و هم مشکلات مرتبط با زلزله احتمالی رفع شود. تلاش شورای کنونی نیز مدیریت علمی و غیرنمایشی ا‌ست که به‌طور طبیعی به مذاق بسیاری از اصولگرایان خوش نخواهد آمد.
* عضو شورای شهر تهران