دولت را قربانی اهداف سیاسی نکنیم

جریان تندرو مخالف دولت که عصر روز پنجشنبه 7 دی ماه سعی کردند تظاهراتی را در مشهد علیه دولت به راه بیندازند؛ هیچگاه فکر نمی‌کردند که تبعات آن این چنین گسترده شود. آن‌ها می‌خواستند عده‌ای در مشهد جمع شوند، شعار علیه روحانی و دولتش بدهند و بعد هم این جریان با آب و تاب در سطح کشور، فضای مجازی و مطبوعات و رسانه‌های کشور به راه بیفتد که مردم از سیاست‌های ناکارآمد و خطای دولت روحانی دیگر به تنگ آمده‌اند و علیه دولت او به خیابان‌ها ریخته‌اند. هدف آن‌ها این بود که به اقشار و لایه‌های کم درآمدتر و به قشر عظیم هفت میلیون بیکار جامعه اینگونه القا نمایند که همه مصیبت‌ها، ناکامی‌ها و ناهنجاری‌های اقتصادی که کشور بدان دچار شده ریشه در دولت روحانی و ناکارآمدی تصمیمات آن دارد. به همین خاطر بود که کار خود را با شعار علیه روحانی شروع کردند، هنوز نیم ساعتی از شروع تجمعات نگذشته بود که بسیاری از مردم بالاخص جوانان نیز وارد آن شدند. این ورود همه محاسبات تندرو‌های مخالف دولت آقای روحانی را برهم ریخت. شعار اصلی برنامه‌ریزی شده به حاشیه رانده شد و شعارهای ساختارشکنانه دیگری به جای آن سر داده شد. برنامه‌ریزان که هاج و واج ماننده بودند و نمی‌دانستند چه بکنند، دست به دامن نیروی انتظامی شدند تا آنها را پراکنده نموده و شماری از آنان که شعارهای ساختارشکنانه داده بودند را دستگیر نمایند. از این جا بود که حرارت ماجرا بالا رفت. در حقیقت همه آنچه که مخالفان دولت در مشهد رشته کرده بودند پنبه شد، اما این همه ماجرا نبود و به دیگر شهرها رسید.شعارهایی که هدف تندروها در مشهد بود. در قم کرمانشاه و رشت به کل و بجزء تبدیل به شعار‌های دیگری شد و سپس سر از همدان، کرج، تهران، ملایر، ساوه و یک دوجین شهر دیگر درآورد. دولت روحانی در این چند ماه نشان داده وقتی تصمیمات اقتصادی درست می‌گیرد و این تصمیمات با مخالفت تندروها مواجه می‌شود به جای ایستادگی برروی آن تصمیمات بلافاصله عقب‌نشینی می‌کند. در جریان افزایش قیمت نان و تقلیل یارانه بگیران، یعنی قطع یارانه اقشار و لایه‌هایی که واقعا مستحق دریافت یارانه نبودند، تا دولت با توپ و تشر مواجه شد، بلافاصله رئیس‌جمهور اعلام کرد که قیمت نان افزایش نخواهد یافت. آقای نوبخت هم قسم خورد که به هیچ وجه یارانه کسی قطع نخواهد شد. شوربختانه مشابه همین تصمیم شنبه شب نیز اتخاذ شد. دولت روحانی تصمیم منطقی مبنی بر تغییر قیمت حامل‌های انرژی مثل بنزین و گازوئیل گرفته بود. قیمت تمام شده هردو این فرآورده‌ها نزدیک به 2500 تومان برای هر لیتر می‌باشد، اما می‌دانیم که بنزین 1000تومان و گازوئیل 300 تومان به فروش می‌رسد، یعنی برای هر لیتر گازوئیل دولت در حدود 2100 تومان و برای هر لیتر بنزین 1600 تومان یارانه می‌پردازد. شاید ایران تنها کشوری باشد که نه تنها هیچ درآمدی از فروش محصولات نفتی عایدش نمی‌شود بلکه هر یک لیتر بنزینی که می‌فروشد 1600 تومان و هر یک لیتر گازوئیلی که می‌فروشد نزدیک 2300 تومان به مصرف کننده یارانه می‌پردازد. این تصمیم را از نظر اقتصادی، عدالت اجتماعی (‌چرا که بخش عمده‌ای از یارانه بنزین به اقشار و لایه‌های مرفه‌تر جامعه که 2یا 3 ستگاه اتومبیل دارند می‌رسد، در حالی که بسیاری از روستاییان و شهرنشین‌های کم درآمد حتی یک دستگاه اتومبیل هم ندارند. بنابراین بخش عمده‌ای از یارانه بنزین به اقشار و لایه‌های مرفه‌تر پرداخت می‌شود)، باید تعجب‌آمیز دانست. اما دولت آقای روحانی عقب نشینی می‌کند. در حالی که حسب برنامه ششم و تا سال 1400 قیمت‌های نفت، بنزین، گازوئیل و سایر فرآوردهای نفتی باید به پای قیمت‌های تمام شده آن‌ها برسد. یعنی تا قریب به 3سال دیگر بنزین، گازوئیل، نفت سفید و سایر فرآورده‌های نفتی به پای قیمت تمام شده خود برسند. اما در حالی که سال 96 ماه‌های آخر خود را طی می‌کند دولت آقای روحانی به‌واسطه اعتراضاتی که از یک تصمیم صحیح و منطقی برخاسته بود که به نفع آینده کشور هم بود، عقب نشینی نمود. بنابراین سخن به اغراق نرفته اگر دولت روحانی را دست کم از این بابت نخستین قربانی روز‌های اخیر بشماریم.
* استاد دانشگاه