همدلی از اهمیت میراث فرهنگ ایرانی برای وحدت بخشی گزارش می‌دهد تداوم فرهنگ ایرانی، راهی برای حفظ میهن

همدلی| گروه تاریخ- امروز دهم بهمن ماه بسیاری از مردم کشورمان و دیگرکشورهایی که با ایرانیان اشتراکات فرهنگی دارند (ایران بزرگ فرهنگی) جشن سده برگزار می‌کنند. جشن سده همچون دیگر جشن‌‌ها یکی از جشن‌های باستانی ایران است. طبق کتب تاریخی، داستان جشن سده از این قرار است که در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه یعنی آبان روز از بهمن ماه برگزار می‌شود. در دهمین روز یا آبان‌روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند، جشن سده آغاز می‌شود. طبق گزارش‌های تاریخی این جشن همیشه به شکل دست جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یک‌جا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار شده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت می‌کنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است. زرتشتیان تهران، کرج، استان یزد و روستاهای اطراف میبد و اردکان، کرمان و روستاها، اهواز، شیراز، اصفهان، اروپا (سوئد) و آمریکا (کالیفرنیا) و استرالیا و همچنین کشورهایی که در محدوده‌ی جغرافیای فرهنگی ایران_ یا به تعبیر یکی از اساتید فرزانه «ایران بزرگِ فرهنگی»_قرار دارند، با گردآمدن در یک نقطه از شهر یا روستا در کنار هم آتشی بسیار بزرگ برپا و به نیایش‌خوانی و سرودخوانی و پایکوبی می‌پردازند. برخی از کارشناسان بر این باور هستند که برپا کردن جشن‌های رایج در تاریخ ایران و برگزاری مناسبت‌های قومی در ایران اهمیت ویژه ای دارد که آن نیز ماندگاری وحدت ایران و ایرانیان است. با توجه به شرایط منطقه و خطری که برخی کشورهای همسایه را تهدید، و برخی از آن کشورها را تا مرحله تجزیه شدن و برخی دیگر را به طور کامل تجزیه برده است، همانا ترویج مناسبت‌های قومی و برگزاری چنین جشن‌هایی، قطعا، به «همگرایی» و حفظ وحدت ایران کمک بسیاری خواهد کرد. گرچه این ماندگاری و وحدت ایران مورد تعجب بسیاری از مورخین و سفرنامه نویسان و حتی فیلسوفان بوده است، اما آنگونه که در کتاب‌های نظریه پرداز ایران یعنی دکتر طباطبایی آمده است، یکی از رازهای ماندگاری و تداوم «وحدت در عین کثرت» ایران، همین فرهنگِ ایرانی است که از دیرباز در خاطره مردمان ایرانی ماندگار بوده و تا کنون نیز وجود دارد. او بر این باور است: «این ملّت واحد، در وحدت تاریخی-سیاسی آن، «یگانه» و «غیرقابل‌تجزیه» است، یعنی وحدتی در عین کثرت است. تمایز میان دو‌مفهوم ملّت به عنوان «وحدت در وحدت» و «وحدت در کثرت» مهم‌ترین معیار ایضاح فرق میان «ملّی‌گراییهای آغاز دوران جدید و فهم ملّی «قدیم» ماست.» بنابراین نباید از یاد برد که جشن‌های ملی را به مذهب یا دین نسبت ندهیم. چون جشن‌های ملی، فراتر از دین و مذهب برگزار می شوند. یکی از خصوصیات جشن‌های ملی همان وحدت بخشی است نه تجزیه طلبی.
دریافتی نو از ایران زمین
طباطبایی ایران‌زمین و «ما»ی ایرانی را اینگونه تبیین می‌کند: « ایران‌زمینْ سرزمین همه‌ی «ایرانیان» است. «ایرانیان» نامِ عام همه‌ی «ما»، یعنی مردمانی است که به طور تاریخی، از کهن‌ترین روزگاران، در آن سکونت گزیده و تقدیر تاریخی آن سرزمین و تقدیر تاریخی خود را رقم زده‌اند. این «ما» هیچ قید و تخصیصی ندارد و هیچ قید و تخصیصی نباید به هیچ نامی و به هیچ بهانه‌ای بر آن وارد شود. این «ما» بر همه‌ی مردم ایران شمولِ عام دارد و هیچ ایرانی را نمی‌توان به هیچ نامی و هیچ بهانه‌ای از شمول عام آن خارج کرد. این «ما» فرآورده‌ی وحدت کلمه‌ی سیاسی نیست، به‌طور تاریخی نیز چنین نبوده‌است، بلکه مانند خود ایران‌زمین، به‌طور خودجوش، وحدتی‌درکثرت است.» بنابراین نوضیح ممکن است، وحدت خودجوش ایران زمین، بر اثر نادیده گرفته شدن و بی ملاحظگی، درچا آسیب جدی شود. مقاومت در برابر این وحدت به نفع وضعیت کنونی جامعه ایرانی و همچنین تمامیت ارضی ایران نخواهد بود.
ایران سوریه نمی شود


چندی‌ پیش در جریان اعتراض‌های مدنی و نتقادهای جدی بسیاری از مردم شهرهای ایران به وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نهادهای رسمی، برخی از سیاسیون و به اصطلاح تحلیل‌گران سیاسی، مردم را با این جمله هشدار می دادند: مواظب باشید «مثل سوریه نشویم.» و سیاسیون و تحلیل‌گران بدون در نظر گرفتن برخی واقعیت‌های تاریخی ایران زمین دست به چنین تحلیل‌هایی می‌زنند که این تحلیل‌ها با واقعیت تاریخی ما بیگانه است. چون برخی از مورخین و اساتیدی که تاریخ و فرهنگ ایران را به دقت بررسی کرده‌اند، بر این باور هستند که ایران سوریه نخواهد شد، چون معتقدند، ایران، ملت واحد و دولت- ملت دارد. این در‌حالی است که، کشورهای منطقه دولت-ملت ندارند. به گفته طباطبایی ایران مثل عربستان یا عراق و حتی ترکیه نیست. واقعیت تاریخی ما با همه این کشورها فرق دارد. به گفته او: «ایران سیاسی کنونی یک «کشور» است. مرزهای سیاسی آن همان است که هست، اما مرزهای ایران فرهنگی همان مرزهایی است که به‌طور تاریخی بوده‌اند. از این‌رو، ایران، به‌خلاف بسیاری از کشورها، تنها یک کشور نیست، بلکه یک تمدن با فرهنگی فراگیر است.»
حفظ مناسبات فرهنگی
بنابراین یکی از ویژگی‌های مهم وحدت سرزمینی و قومی در ایران حفظ مناسبت‌های فرهنگی است نه مقابله یا دست بردن در تغییر آنها. البته چندی پیش نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی نسبت به کسانی که این جشن را «مورد هجمه قرار داده‌اند» واکنش تندی نشان داد و در همین راستا امام جمعه‌ی اصفهان، محمدتقی رهبر، نیز در سخنانی این تندروی‌های مذهبی را سبب آسیب به کشور دانست. به‌نظر می‌آید که این رفتار تنها برخودر و واکنش به این موضوع نیست چون در جریان گردهم‌آییِ دوستدارانِ تاریخ و فرهنگ ایران در آرامگاه کورش بزرگ، نیز محدودیت‌هایی برای برگزاری مراسم پیش آمد و سببِ واکنش‌های بسیار در فضای مجازی و اعتراضِ رسمیِ شبکه‌ای از سازمان‌های مردم‌نهادِ این حوزه شد. روشن است چنین برخوردهایی خوشایند دوست داران فرهنگ و تمدن ایرانی نخواهد بود. چون جشن هایی از این دست، ساخته‌ی کسی، یا توطئه قومیت یا مذهب خاصی نیست، بلکه امری ملی در دل تاریخی ملی است که به همه ما ایرانیان بر می‌گردد.
جشن سده امری ملی
جشن سده امری ملی است و ریشه در تاریخ ملی ایرانیان دارد. بر اساس استنادات مورخین در دوره ایران باستان، هر سال را به دو فصل تقسیم می‌کردند. از فروردین تا پایان مهر که «تابستان بزرگ» نام داشت و از آبان تا پایان اسفند که «زمستان بزرگ» نام داشت. جشن سده را در دهمین روز از ماه بهمن برگزار می‌کردند. شب هنگام، در این زمان، درست سد روز (آبان، آذر، دی و ده روز از بهمن) از زمستان بزرگ می‌گذشت. به عقیده ایرانیان در این هنگام است که سرما در زمستان به اوج خود می‌رسد چون از این پس هوا رو به اعتدال می‌رود. چند روز قبل از ده بهمن‌ماه که زمان برگزاری جشن است، گروهی از مردم دور هم جمع می‌شوند و در محلی که از قبل برای برگزاری جشن آماده شده، هیزم‌ و چوب‌های خشک را روی هم کپه می‌کنند. در روز برگزاری جشن که ده بهمن‌ماه است، عده‌ای مردم دورهم جمع می‌شوند و آتش را روشن می‌کنند. در بین زرتشتیان، روشن کردن آتش به این منوال انجام می‌شود که عده‌ای از جوانان مشعل به دست، پشت سر موبد به راه می‌افتند و بعد از سه بار گشتن دور توده‌ی هیزم آن را روشن می‌کنند. توده‌ی هیزم آن‌قدر زیاد هست که تا حدود یک‌ساعت سوختنش طول بکشد و آدم را گرم کند.
محدودیت؛ شکاف بین دولت و ملت
نتیجه آنکه آزادی در برپاییِ مراسمی ملی، چه جشن‌های باستانی و چه مناسبت‌های ملی، برپاکنندگان به همدیگر نزدیک می‌کند و حس وحدت ملی در کوران چنین اتفاق‌های تجزیه‌طلبانه‌ای را تقویت می‌کند. و در عین حال رودررویی با چنین کنش‌هایی و منع کردن برپاییِ چنین برنامه‌هایی از سوی سیاست‌گذاران باعث می‌شود که مردم نسبت به آنها رنجیده خاطر شوند. البته دشمنی و محدودیت با چنین جشن هایی تنها مختص وضعیت کنونی نیست، یکی از نمونه‌های بسیار از این دست دشمنی‌ها توسط امام محمد غزالی صورت گرفته است. دشمنی سرسخت و بی‎محابای امام محمد غزالی با جشن سده در متن کتاب کیمیای سعادت او آمده است. او آورده:‌ «از منکرات بازارها آن است که صورت حیوانات و شمشیر و سپر چوبین [اسباب بازی] فروشند برای کودکان برای سده. صورت حیوان حرام است و آنچه برای سده و نوروز فروشند چون سپر و شمشیر و بوق سفالین [حرام است.] این در نفس خود حرام نیست. و لیکن اظهار شعار گبران است و مخالف شرع است و از این جهت نشاید. . . بلکه سده و نوروز باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد. . . و شب سده، چراغ فرا نباید گرفت تا اصلا آتش نبینند. و محققان گفته اند روزه داشتن در این روز هم ذکر این روز بود و نشاید که نام این روز برند، به هیچ وجه. بلکه با روزهای دیگر برابر باید داشت و شب سده همچنین. چنان که ازو خود نام و نشان نماند.»