ضرورت نقد ۴۰ سالگی انقلاب

یکی از کارهای ضروری طی 40سال گذشته در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب، نقد سال‌های گذشته از جهت‌های سیاسی، اقتصادی، سیاست خارجی، امنیتی و تمام ابعادی که مربوط به سیستم مدیریتی می‌شود، بوده تا معلوم شود واقعا چند گام جلوتر رفته‌ایم، درجا ایستاده‌ایم یا عقبگرد کرده‌ایم؟ اما متاسفانه این کار صورت نگرفته است. اشتباه رسانه‌های ما این است که هر سال در سالگرد انقلاب به یکسری شعارهای گذشته یا شعارهایی که به تازگی درست کرده‌اند، اکتفا می‌کنند. اگر ما هر سال در رسانه ملی از کارشناسان حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، آموزش و سایر رشته‌ها دعوت کنیم تا نظراتشان را درباره این 40 سال ارائه دهند تا دریابیم در این مدت چکار کرده‌ایم، درواقع یک نوع واکاوی، آسیب شناسی و نگاه مجدد به این 40 سال داشته‌ایم تا دریابیم شعارهایی که کف خیابان‌ها سر می‌دادیم و بعد هم سر صندوق‌های رأی خواهان عدالت اجتماعی و آزادی‌های سیاسی و رفع تبعیض‌ها بودیم و میزان رأی ملت است که امام(ره) بارها به آن تاکید داشتند و هرآنچه اول انقلاب شاخص و معیار بود و مردم به خاطر آنها وارد صحنه شدند، در حال حاضر در جامعه امروزی ما تا چه‌اندازه نهادینه شده است؟ آیا عدالت اجتماعی هست یا کمتر شده؟ آیا آزادی به معنای واقعی بیشتر یا کمتر شده؟ تا چه‌اندازه به قانون اساسی با همه نقدهایی که ممکن است بدان وارد باشد، عمل می‌شود؟ واقعا سیستم مدیریتی جامعه ما روزبه‌روز قوی‌تر شده است؟ یاران انقلاب روز به‌روز کمتر یا بیشتر شده‌اند؟ آسیب‌های اجتماعی مثل طلاق، اعتیاد، قتل، اختلاس و... هر سال روند کاهشی داشته است؟ درواقع همه این موارد باید مورد بررسی قرار بگیرد و اگر اشکالی داشتیم، بگوییم. وقتی بیماری در بیمارستان چکاب می‌شود از بازگویی بیماری‌اش خودداری کنیم، بهبودی حاصل نخواهد شد. متاسفانه این اتفاق در کشور ما صورت نگرفته است. فرهنگ جامعه ما آیا فرهنگ ریاست یا فرهنگ تملق است؟ اگر جامعه‌مان را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درست اداره کنیم، مردم جذب دین می‌شوند اما اگر در این عرصه‌ها موفق نباشیم، میلیاردها تومان هم برای کارهای فرهنگی هزینه کنیم، خروجی مطلوب ندارد. چون نگاه مردم به اعمال ماست.
ادامه صفحه7