پوتین دشمن دموکراسی‌های غربی

فاطمه رحیمی- از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ یا حتی پیش از آن، موضوع دخالت روسیه در انتخابات آمریکا مطرح شد و تا به امروز هم این پرونده ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد‌. ساختن اخبار جعلی، نظرسنجی‌های دروغ و تبلیغات به نفع ترامپ و ملاقات مقام‌های ارشد روس با دیپلمات‌های آمریکایی از این دست اتهاماتی است که علیه ولادیمیر پوتین مطرح شده است‌. در یکی دو هفته گذشته، دوباره پرونده «روس گیت» به اوج خود رسیده است، در این راستا اکونومیست در آخرین شماره خود به این موضوع پرداخته و اینکه پوتین چطور در دموکراسی‌های غربی مداخله کرد و چرا واکنش غرب نامناسب است‌.
اواخر دهه 1980 میلادی، میخائیل گورباچف که پروسترویکا- اصلاحات اقتصادی برای بازسازی اقتصاد شوروی- را راه‌اندازی کرد، روسیه با غرب صلح کرد‌. امکان این باور وجود داشت که هر یک از طرفین تلاش برای تخریب دیگری به واسطه دروغ و تئوری توطئه جنگ سرد را کنار بگذارند، اما با محکومیت 13 فرد روسی در شانزدهم فوریه توسط شورای ویژه آمریکا، رابرت مولر، مشخص است که این باور تا چه اندازه شکننده بود‌.
مولر مدعی است که در سال 2014 روسیه یک توطئه علیه دموکراسی آمریکا ترتیب داد و بر این باور است که مدرک مقاومت در برابر انکارهای روسیه و بررسی‌های دادگاه را دارد‌. شاید از آنجا که ولادیمیر پوتین گمان می‌کرد سیا ناآرامی‌ها در اوکراین را بر انگیخته، آژانس تحقیقات اینترنتی با حمایت یک الیگارشی مرتبط با کرملین، یک تیم جست‌وجو، سیستم پرداخت‌ها و هویت‌های دروغین ایجاد کرد‌. هدف آن گسترش شکاف‌ها در آمریکا و بعد، سوق دادن آرا در سال 2016 از کلینتون به سمت دونالد ترامپ بود‌.
اروپا هم هدف قرار گرفته بود‌. با وجود آنکه این جزئیات ناقص است، و این محل تمرکز تحقیق مولر نبود، گفته می‌شود پوتین سیاستمداران افراطی را تامین مالی کرده، سیستم‌های کامپیوتری را هک کرده، تظاهرات را سازماندهی کرده و دروغ‌هایی را پخش کرده بود‌. یک بار دیگر، به نظر می‌رسد هدف آن تعمیق شکاف‌ها بوده است‌.


گمانه‌زنی در مورد اینکه تلاش‌های روسیه در تغییر نتیجه آرا و سمی کردن سیاست موفق بود، بیهوده است‌. پاسخ قابل تشخیص نیست، اما توطئه‌ها به خودی خود اشتباه هستند و گسترش آنها باعث نگرانی در مورد آسیب‌پذیری دموکراسی‌های غربی می‌شود‌. اگر غرب می‌خواهد در برابر روسیه و دیگر حمله کنندگان از خود محافظت کند، باید ادعانامه مولر را سرمشق قرار دهد‌.
این اتفاقات سه درس ناخوشایند دارد‌. نخست اینکه رسانه‌های اجتماعی ابزار نیرومندتری نسبت به فناوری‌های داستان سازی و روزنامه‌نگاران رشوه خوار دهه 1960 هستند‌. استفاده از فیس‌بوک برای جلب همدردی و منتشر کردن جذاب ترین شعارها، هزینه چندانی ندارد‌. با خلاقیت و نبوغ می‌توانید سیستم را فریب دهید تا حامی توئیت‌ها و پست‌های شما شود‌. شما اگر کامپیوتر کله گنده‌های دموکراتیک را هک کنید، همان کاری که روسیه کرد، شبکه‌ای از روبات‌ها آماده‌اند که آلودگی‌ها را از بین ببرند‌.
دومین درس این است که کمپین روسیه شکافی را در آمریکا ایجاد نکرد بلکه آینده‌ای پر ابهام را مقابل آنها گرفت‌. او مسابقه را به جریان انداخت، رای دهندگان سیاهپوست را ترغیب کرد که هیلاری کلینتون را دشمن بدانند و در روز رای گیری در خانه بمانند‌. روسیه به دنبال دامن زدن به نارضایتی سفیدپوست‌ها بود‌. پس از پیروزی ترامپ، یک راهپیمایی ضد ترامپ را در منهتن ترتیب داد‌. اروپاییان از درجه شکاف کمتری برخوردارند، به خصوص در مورد برگزیت بریتانیا‌. این شکاف‌ها که تا عمق دموکراسی‌های غربی راه یافته، آنها را در مقابل افراد مزاحم و مخل، آسیب پذیر می‌کند‌.
مهم‌ترین درس این است که واکنش غرب به شکل محتاطانه‌ای ضعیف بوده است‌. در طول جنگ سرد، آمریکا با اطلاعات غلط روسی با دیپلمات‌ها و جاسوس‌ها جنگید‌. در مقابل، مولر به این دلیل اقدام کرد که دو رییس‌جمهور ناموفق بودند‌. باراک اوباما در مورد مدارک مداخله روسیه تقلا کرد، اما پیش از اعمال نهایی تحریم‌ها عقب‌نشینی کرد، شاید به این دلیل که گمان می‌کرد ترامپ شکست می‌خورد و صحبت کردن به نفع او، تنها به این تردید دامن می‌زند که او به عنوان یک دموکرات، در رقابت‌ها دخالت می‌کند‌. این مساله یک اشتباه محض بود‌.
شکست ترامپ اما از نوع دیگری است‌. با وجود دسترسی ترامپ به اطلاعات آن روزی که انتخاب شد، او با رسوایی روسیه صرفا با قوانین خود رفتار کرده است‌. او باید علیه پوتین صحبت می‌کرد و آمریکا را در مقابل دشمنی روسیه حفاظت می‌کرد‌. در عوض اما او خود را فدای بی اعتبار کردن آژانس‌های تحقیق توطئه کرده و به اخراج مولر و متخصصان وزارت دادگستری اشاره کرد‌.
برای شکوفایی دموکراسی، سران غربی باید راهی جهت بازسازی اعتماد رای دهندگان بیابند‌. این فرآیند با شفاف سازی آغاز می‌شود‌. اروپا نیازمند تحقیقات رسمی بیشتری با اعتبار تحقیقات مولر است‌.