تکلیف مردم ایران با آسیاب‌های دشمن

نادر کریمی‌جونی- چند ماه پیش و در جریان ناآرامی‌های تهران، یکی از روزنامه‌نگاران باسابقه ایرانی در گفت‌و‌گویی اظهار کرد که فقط در تهران و ایران است که حادثه مهمی همچون ناآرامی‌های خیابانی مردم بدون حضور خبرنگاران در میان جمعیت پوشش داده می‌شود و روزنامه‌نگاران به جای درج گزارش‌های میدانی، از درون تحریریه و از پشت کامپیوترها وقایع را
ثبت می‌کنند.
همان هنگام که این انتقاد صحیح بیان می‌شد، بسیاری از روزنامه‌‌نگاران حداقل برای ارضای کنجاوی خود و مشاهده واقعیت‌ها در میان مردم حضور داشتند و حوادث آن روزها را از نزدیک مشاهده می‌کردند اما در میان گزارش‌هایی که درباره آن حوادث انتشار یافت، تقریبا هیچ روزنامه‌نگار یا خبرنگاری حاضر نشد به نقل از خودش و با استفاده از مشاهداتش گزارش بنویسد. جالب آن است که حتی روزنامه‌نگاران قدیمی و فعالان سیاسی هم که در همان روزها یادداشت یا تحلیل می‌نوشتند هیچ‌یک درباره مشاهدات عینی خود و حضور در نقاط ناآرام چیزی ننوشتند. در حقیقت خود‌سانسوری تا آنجا پیش رفت که چه روزنامه‌نگاران و چه فعالان سیاسی حاضر نشدند با امضای خود مشاهدات‌شان را بیان و حضور خود در مناطق ناآرام را تایید کنند. البته دامنه خودسانسوری‌ها در رسانه‌های ایران به همین جا ختم نمی‌شود. طی هفته‌های اخیر مطبوعات برای ننوشتن مشکلات اقتصادی و سوء‌تدبیر مدیران نظام برای درمان معضلات اجتماعی و سیاسی کشور تحت فشار گذاشته شده‌اند. سرخط همه این فشارها البته به مقامات قضایی و امنیتی می‌رسد و طی آن از مدیران مسوول، سردبیران و دبیران رسانه‌ها اعم از خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و پایگاه‌های پرطرفدار خبری خواسته شده تا نسبت به عدم پوشش و انعکاس اخبار مربوط به وقایع و نابسامانی‌های اقتصادی اقدام کنند. در این‌گونه درخواست‌ها مقامات امنیتی می‌گویند اگرچه انعکاس مشکلات مردم و نابسامانی‌ها جزو وظایف ذاتی روزنامه‌هاست اما در حال حاضر و به خاطر برنامه‌های دشمن، رسانه‌ها باید از این وظیفه ذاتی خود چشم‌پوشی کنند تا آب به آسیاب دشمن ریخته نشود.
البته مردم ایران همیشه از دشمن ترسانده شده‌اند و مقامات کشور همواره به مردم توصیه کرده‌اند که از رفتاری که آب به آسیاب دشمن می‌ریزد پرهیز کنند. این در حالی است که هیچ‌وقت آسیاب‌های دشمن و دامنه آبرسانی به آسیاب دشمن روشن نشده است و دقیقا معلوم نیست انجام یا عدم انجام چه کارهایی آب را به سوی این آسیاب‌ها روان می‌سازد؟ این دستورها در حالی از سوی مقامات ریز و درشت قضایی- امنیتی صادر می‌شود که مقام معظم رهبری طی هفته‌های اخیر حداقل دو بار به صراحت مردم را به حضور در صحنه و نظارت بر رفتار حکومت جمهوری اسلامی ایران فرا خوانده و دستور داده‌اند که مقامات برای جلوگیری از سوء‌استفاده‌ دشمنان و مخالفان، زخم‌های کشور را درمان کنند. در همین سخنرانی‌ها، مقام رهبری هیچ‌گاه به نگفتن و ندیدن تشویق یا توصیه نکرده و نخواسته‌اند که کسی سکوت کند. ایشان بارها مقامات را به شنیدن حرف‌های مردم توصیه کرده‌اند. در حقیقت اگر قرار است چیزی شنیده شود. اول باید بیان شود. به همین دلیل اول باید زخم‌ها، مشکلات و حرف‌های مردم بیان شود تا بعد مقامات کشور آن را بشنوند.
در چنین صورتی چگونه مقامات قضایی و امنیتی رویه و توصیه‌هایی خلاف منویات رهبر کشور انجام می‌دهند. در واقع شهروندان با اوضاع فعلی نمی‌دانند که آیا باید براساس خواست رهبر عمل کرد و در مورد حقایق و وقایع کشور، سوء مدیریت مقامات و مشکلات مبتلا‌به جامعه صحبت کرد یا صحبت کردن درباره این مسایل آب ریختن به‌ آسیاب دشمن است و باید در این‌باره به خودسانسوری روی آورد.