جنایتی دیگر علیه کودکان؛

گروه جامعه- جای لایحه حمایت از حقوق کودکان این روزها بیش از پیش خالی است و انگار هنوز هم وقت آن نرسیده که نمایندگان وقت بگذارند و قدمی هر چند کوچک، لااقل برای خوش شدن دل ما و فعالان حقوق کودکان، در جهت تصویبش بردارند‌. چند سالی می‌شود این لایحه در مجلس خاک می‌خورد و هنوز کودکان بالاترین رتبه در آمار قربانی خشونت‌های خانگی را از آن خود کرده‌اند‌.
این‌بار قرعه به نام سه کودک ماهشهری افتاده است‌. براساس مشاهدات افرادی که متوجه این شکنجه شده‌اند، در این حادثه سه کودک به نام‌های فاطمه ۱۲ ساله، ام‌‌البنین هشت ساله و علی‌‌اکبر پنج ساله توسط نامادری و پدر خود به وسیله چکش و میله داغ و دیگر وسایل مورد آزارهای جسمی و روحی قرار می‌گرفتند‌. همچنین این کودکان در حیاط پشتی خانه در گرما نگه داشته شده و بر دهان‌شان چسب زده می‌شد‌. یکی از کودکان در حالی که دست‌هایش به میله‌ای بسته شده بود و قادر به حرکت نبود، توسط همسایه کشف شد‌.
برای اینکه صدایم درنیاید لب‌هایم را با چسب حرارتی چسباند
بنا بر فایل تصویری که توسط «موسسه مهرآفرین» منتشر شد نامادری به مدت یک ماه دست‌های فاطمه را به میله‌ای فلزی در حیاط بسته بود‌. زخم‌های روی صورت فاطمه نشان از شکنجه‌هایی دارد که شبانه‌روز بر سر این کودکان آوار شده است‌. او می‌گوید‌: برای اینکه فریاد نزنیم و صدایمان به کسی نرسد نامادری‌ام با چسب حرارتی لب‌هایم را به هم چسباند و با چکش دندان‌هایم را شکست‌. این زن و پدر تنها به چسباندن لب‌ها، شکستن دندان‌ها و آزار جسمی دختر اکتفا نکردند و به وفور جای برخورد چکش با سر ام‌البنین و علی‌اکبر هم دیده می‌شود‌.


بعد از تمام این اتفاقات، هنوز صدای فاطمه از ترس می‌لرزد و حتی از ساده‌ترین اتفاقات روزمره از جمله مدرسه رفتن که برای کودکان هم‌سن و سال او عادی است می‌ترسد چراکه فکر می‌کند ممکن است در راه مدرسه پدر یا نامادری‌اش دوباره سر راهش سبز شوند و شکنجه‌ها دوباره داغ روی دلش شود‌.
حالا خبرها از این حکایت می‌کند که براساس اعلام مقامات رسمی پدر این سه کودک با حکم دادستانی بازداشت شده اما نامادری همچنان با قید وثیقه آزاد است و دو کودک دیگر این زن، با تمام مشکلات ثابت شده‌ای که دارد هنوز با او زیر یک سقف زندگی می‌کنند‌. بر اساس گفته‌های یکی از پرستاران و شاهدان عینی این ماجرا، بچه‌ها را برای درمان به بیمارستان منتقل کرده‌اند‌. گفته می‌شود که این نامادری با تبر دست دختر بزرگ‌تر را هم شکسته است و همچنین جای‌جای بدن بچه‌ها را با اتو سوزانده بودند‌. براساس همین اظهارات این والدین دست و پای بچه‌ها را بسته و در حیاط خلوت نگه می‌داشتند به‌طوری‌که این بچه‌ها چند روز در حیاط خلوت بدون غذا بودند و طی این مدت کودکان به وسیله آفتابه آب می‌خوردند‌.
کودک‌آزاری در مناطق محروم، امری متداول
امیرمحمود حریرچی، جامعه‌شناس در مورد این کودک‌آزاری می‌گوید‌: این اتفاقات در مناطق محروم، فقیرنشین و حاشیه شهرهایی به وقوع می‌پیوندد که این شهروندان از حقوق خود بهره‌مند نیستند و حتی حقوق کودکان مطابق قوانین فرسوده که تصور می‌شود پدر اختیاردار تام و مالک کودکان است، به‌طوری‌که می‌تواند به بهانه تربیت کودک را تنبیه کند، مشکلات را دوچندان کرده است‌.
این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه فرهنگ فقر شست‌وشو دهنده عواطف است، اظهار کرد‌: این درحالی است که کنترلی هم توسط سازمان‌های رفاهی، انتظامی و قضایی وجود ندارد و اعضای دیگر خانواده و همسایگان نیز نسبت به این گونه وقایع بی‌تفاوت هستند‌. حتی اگر گزارشی هم به این نهادها ارسال شود، اغلب یا از سوی سالمندان است یا فعالان داوطلب به‌طوری‌که به این گزارش‌ها رسیدگی نشده و این اتفاقات امری عادی تلقی می‌شود‌. در این موارد حداکثر کودک به شکل موقت از خانواده جدا و بدون چاره‌سازی و مداخله‌ای مجددا بازگردانده شده یا به ناچار در مراکز نگهداری می‌مانند‌.
حریرچی با تاکید بر اینکه موضوع مصرف مواد صنعتی و حضور ناپدری و نامادری هم در این موارد بدون تردید مزید بر علت برای کودک‌آزاری است، اظهار کرد‌: کودک‌آزاری جسمی، روانی و جنسی، کودک‌همسری و حتی کودک بیوگی امری رایج در مناطق محروم است‌.
او همین‌طور در ادامه اضافه کرد‌: حداقل ۱۵ میلیون حاشیه‌نشین در کنار چند میلیون فقیر که در بهترین شکل تنها کمک مالی از نهادهای حمایتی دریافت می‌کنند، بیش از سایرین در معرض این حوادث هستند‌. وجود قوانینی تحت عنوان حقوق و تکالیف شهروندی نیز کارایی لازم را ندارد و باید از سوی مراجع ذی‌ربط بررسی و بازنگری شده و در غیر این صورت ملغی اعلام شود‌.
کودکان کار هم مصداق بارز کودک‌آزاری هستند
اتفاق اخیر بهانه‌ای دست‌مان داد تا نظر یکی از وکلای پایه دادگستری را در این مورد جویا شویم و بپرسیم حالا با این اتفاقاتی که رخ داده تکلیف بچه‌ها چه می‌شود؟ بهمن کشاورز به «جهان‌صنعت» گفت‌: ما قانونی در جهت حمایت از کودکان و نوجوانان، مصوب 1384 داریم که می‌گوید هر گونه بدرفتاری و تعرض جسمی روحی به افراد زیر 18 سال جرم‌انگاری شده و والدین کودک از این قاعده مستثنی نیستند جز رفتاری که ثابت شود در جهت تنبیه کودک انجام شده است‌. در مورد این موضوع که تکلیف بچه‌ها چه می‌شود باید بگویم در همان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان تدابیری برای کودکانی که بی‌سرپرست یا بدسرپرست هستند اندیشیده شده اما چیزی که مسلم است این موضوع است که دادستان یا مقام مسوول تشخیص می‌دهد کودکان بعد از این با چه کسی زندگی کنند‌. از کشاورز پرسیدم چرا زنی که ثابت شده رفتار خشونت‌آمیز با کودکان داشته می‌تواند با قرار وثیقه آزاد باشد و حتی دو فرزندش هم با توجه به خطرات احتمالی از جانب مادر می‌توانند با او زندگی کنند؟ او در پاسخ بیان کرد‌: اینکه نامادری با قرار وثیقه آزاد باشد در روند قضایی امری عادی و معمولی تلقی می‌شود‌. قراری که صادر شده در جهت در دسترس بودن است اما در صورت داشتن وثیقه می‌تواند آزادانه بیرون باشد اما بحث اینجاست زنی که سه کودک را آزار داده و دو بچه دیگر هم خودش دارد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد اما اگر بخواهیم وجه شدیدتر این موضوع را نگاه کنیم می‌شود کودکان کار که سر چهارراه‌ها چشم‌مان به دیدن‌شان عادت کرده، کودکانی که تا زیر شیشه ماشین هم قدشان نمی‌رسد، این کودکان مصداق بارز کودک‌آزاری هستند اما دولت و مردم هیچ توجهی به آنها ندارند و به نوعی دیدن این بچه‌ها برای ما جا افتاده است‌. به عنوان سوال آخر از این وکیل پرسیدم حکم نامادری این کودکان چه می‌شود با توجه به اینکه پدر بر این کودکان حق دارد و مجازات سختی پیش‌رو ندارد‌؟ کشاورز گفت‌: برحسب مورد صاحب خون و کسی که ولی کودک است باید شکایت کند اما در قانون حمایت از کودک و نوجوان این قانون هم پیش‌بینی شده که فرد خاطی مجازاتی اعم از جزای نقدی، در مواردی حبس و اگر مستلزم پرداخت دیه باشد موظف به پرداخت آن است. همچنین در آیین دادرسی پیش‌بینی شده اگر غفلتی در روند قضایی صورت گرفت دادگاه می‌تواند یک قیم اتفاقی برای کودکان در نظر بگیرد تا پیگیر کارهای آنها باشد‌.