روزنامه جهان صنعت
1397/02/30
ضرورت اصلاحات از درون
حمید تهرانی- هنگامی که در سال 92 روحانی به قدرت رسید، بسیاری از مقامات داخلی و خارجی برای ایجاد تغییرات بزرگ و قابل توجه در ایران امیدوار شدند.از این جهت به قدرت رسیدن روحانی با به قدرت رسیدن سیدمحمد خاتمی در دولت اصلاحات شباهتهای ملموسی داشت. مجموعه دستاوردهایی که در دولت اول نصیب روحانی شده بود باعث شد تا مردم با علاقه بیشتری به وعدههای او برای دور دوم انتخابات گوش کنند و نسبت به آیندهای بهتر، امیدوار شوند. همین امیدواری بود که درسال گذشته موفقیت قاطع و قابل اطمینانی برای روحانی به وجود آورد و او با شادمانی، پیروزی خود در رقابتهای انتخاباتی را جشن گرفت اما چند ماه بعد از پیروزی و هنگامی که دولت دوازدهم تشکیل شد، برخی از هواداران روحانی از کرده خود پشیمان شدند و آشکارا ندامت خود را درباره حمایت از روحانی اعلام کردند. این ندامت نه فقط به خاطر رفتار روحانی و عمل نکردن به وعدههایش بود بلکه رایدهندگان و حامیان روحانی، بدتر شدن وضعیت اقتصادی و معیشتی خود را مشاهده میکردند و میپرسیدند که آیا رفع فقر مطلق از جامعه ایران با فقیرتر شدن کل ایرانیان فراهم میشود؟
مدیریت نهچندان دقیق و کارآمد همکاران روحانی در جریان چند زلزله سال گذشته و به ویژه در زلزله کرمانشاه لبه تیز حملات لفظی را بیشتر متوجه او و دولتش کرد تا جایی که برخی چهرههای سابقا حامی روحانی، رسما از اینکه شهروندان ایرانی را به رای دادن به او تشویق کرده بودند، از مردم عذرخواهی کردند. تا اینجای کار محبوبیتی که روحانی در دوره اول ریاستجمهوریاش کسب کرده بود، از دست داد.
اکنون دایره شمول مرده باد، زنده بادهای مردم، روحانی را نیز در بر میگیرد. مزید بر این برخی وعدههای مهم روحانی، نه فقط محقق نشده، بلکه شانس تحقق هم ندارد مانند رفع تحریمهای غیرهستهای. در عین حال موضوع حقوق شهروندی که روحانی در ماههای پایانی دولتش وعده داد نیز به فراموشی سپرده شد و در موارد متعددی چه از طرف مقامات حکومتی و چه حتی ازسوی دولت، زیر پا گذاشته شده است. بنابراین در بعد آزادیهای مدنی نیز روحانی چهرهای موفق و دوستداشتنی محسوب نمیشود. این در حالی است که هماکنون و پس از خروج آمریکا از برجام، بزرگترین موفقیت دیپلماتیک روحانی نیز با ابهام مواجه شده و مخالفانش میخواهند از این امر، به عنوان پاشنه آشیل برای نابود کردن او استفاده کنند. چنان که هماکنون زمزمههایی در خصوص مطرح شدن عدم کفایت سیاسی وی در محافل اصولگرایان افراطی مطرح شده است.
با این همه و با دلایل زیاد، روحانی تنها گزینه مناسب در انتخابات گذشته بوده است. در واقع با ظرفیتهای داخلی کشور و نظام، به کارگیری هر مدیر دیگر به جای روحانی تفاوت چندانی را به بار نمیآورد. این مساله شاید مبین این نکته باشد که نظام جمهوری اسلامی ایران برای تحقق برخی آرمانهای اجتماعی و انتظارهایی که شهروندان ایرانی از نظامشان دارند، بالاخره باید در برخی روشها و منشهایش اصلاحاتی اصولی را اعمال کند.
سایر اخبار این روزنامه
اتحادیه اروپا متحدانه برای حفظ برجام تلاش میکند
از بحران اقتصادی تا بحران مشروعیت
مانع تراشی برای کسب و کارهای مجازی؛
پایان رویای عضویت دائم در آیسکو؟
خروج شرکتهای خارجی از بنادر ایران چقدر مهم است
گمانهزنیها درباره آینده برجام به اوج خود رسید
این در برای دقالباب نیست
آخرین گزارش درباره فراگیری ایدز در ایران
بستن تلگرام یا بستن با تلگرام!
ناف بدبختی!
دلار آزاد 5500 تا 6000 تومان
انتظارات تحقق نیافته در دولت دوازدهم
رییس اتاق تهران با انتقاد از عدم شفافیت سیاستهای ارزی پیشنهاد داد؛
دولت با مردم صادق باشد
کارنامه غیرقابل دفاع
ضرورت اصلاحات از درون
دولت با مردم صادق باشد
بازار ارز هنوز چند نرخی است!
خاورمیانه در برزخ