روزنامه خراسان
1397/03/01
به مناسبت روز بزرگداشت ملاصدرا
بیتردید نام صدرالمتألهین شیرازی، در آسمان اندیشه و تفکر بشری، همچون ستارهای پرفروغ می درخشد. صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، مشهور به ملاصدرا، بنیان گذار مکتب فلسفی «حکمت متعالیه»، به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام، در محضر بزرگانی همچون شیخ بهائی و میرداماد تلمذ کرد و شاگردانی را همچون فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی، پرورش داد. متفکران پس از او، به شدت تحت تأثیر اندیشههای وی قرار گرفتند و فیلسوفان نامآوری مانند حاج ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی به شرح آثار و اندیشههای او پرداختند.طلوع ستاره حکمت
ملاصدرا، احتمالا در سال 979 هـ.ق متولد شد. زادگاه او شیراز بود و خاندانش، خاندانی متمول و ریشهدار در این شهر بودند. پدرش، ابراهیم بن یحیی قوامی، از بازرگانان محترم و صاحبنام شیراز و بلکه تمام فارس بود و مدتی مسئولیت دیوانی برعهده داشت. ملاصدرا مقدمات علوم را در زادگاهش فرا گرفت و مدتی را به فراگیری امور تجاری، نزد پدرش گذراند. اما شوق آموختن، او را به اصفهان، پایتخت مشهور صفویه، کشاند. دوران جوانی و تحصیل ملاصدرا، با عصر سلطنت شاهعباس یکم صفوی همزمان بود؛ دورانی که صفویان در اوج اعتلا قرار داشتند و پایتختشان، اصفهان، محل رفت و آمد بازرگانان و سفرای ملل مختلف و مکان تجمع اندیشمندان و علمای نحلههای مختلف فکری بود. برخی مورخان معتقدند که ملاصدرا پس از ورود به اصفهان، ابتدا در محضر درس حسین بن عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهائی، حضور یافت و علوم نقلی را از این عالم وارسته فرا گرفت. اما پذیرش این ادعا، به دلیل فوت حسین بن عبدالصمد در سال 984 هـ.ق، بسیار مشکل است. قدر مسلم، شاگردی ملاصدرا، نزد شیخ بهائی، فرزند برومند و دانشمند حسین بن عبدالصمد است. صدرالمتألهین، علوم فقه و حدیث را نزد شیخ بهائی تکمیل کرد و توانست در محضر میربرهانالدین محمدباقر استرآبادی، مشهور به میرداماد، به فراگیری فلسفه، کلام و عرفان بپردازد. احتمالاً در همین ایام بود که ملاصدرا توانست افتخار شاگردی ابوالقاسم بن ابوطالب میرحسینی، مشهور به میرفندرسکی را هم داشته باشد.
صدرالمتألهین در «کهک»
ملاصدرا مدتی بعد، افزون بر فراگیری و تکمیل دانش، به تدریس و بحث نیز پرداخت؛ اما علاقه او به فلسفه و علوم عقلی، دردسرهایی را برایش ایجاد کرد. برخی از منتقدان علوم عقلی و به ویژه اخباریان، به سخنان و دیدگاههای حکیم جوان، روی خوش نشان نمیدادند. ظاهراً همین گروه بودند که چند صباحی بعد، به دسیسه علیه ملاصدرا که اکنون، به دلیل سرآمدی در علوم عقلی و فلسفه، به صدرالمتألهین ملقب شده بود، پرداختند و او را به بدعتگذاری در دین متهم کردند. بیمهری به حکیم شیرازی، سرانجام او را وادار به هجرت از اصفهان کرد. ملاصدرا، ابتدا به زادگاهش بازگشت و کوشید تا مدرسهای برای پرورش طلاب مستعد فراگیری علوم عقلی دایر کند، اما موفق به انجام این مهم نشد. برخی از مورخان، بازگشت ملاصدرا به شیراز را خلاف واقع میدانند و معتقدند، وی پس از آزار و اذیتی که در اصفهان دید، راه مورچه خورت را در پیش گرفت و از آنجا، وادی به وادی حرکت کرد تا به قم رسید و سپس، در روستای «کهک»، منزل گزید.طبق روایت این مورخان، ملاصدرا در دوران اقامت اجباری در «کهک»، به عبادت و ریاضتهای شرعی و نیز، نگارش برخی از آثارش پرداخت. علامه محمدرضا مظفر، فیلسوف برجسته معاصر، این بخش از زندگی صدرالمتألهین را، اولین دوره زندگانی فکری و سلوک روحانی او میداند. ملاصدرا درباره چرایی اقامتش در «کهک» در مقدمه «اسفار »مینویسد:«با گمنامی و شکسته حالی، به گوشهای خزیدم. دل از آرزوها بریدم و با خاطری شکسته، به ادای واجبات کمر بستم و کوتاهیهای گذشته را در برابر خدای بزرگ، به تلافی برخاستم. نه درسی گفتم و نه کتابی تألیف کردم. زیرا اظهارنظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشکالات و شبهات و...، نیازمند تصفیه روح و اندیشه و تهذیب خیال از نابه سامانی و اختلال، پایداری اوضاع و احوال و آسایش خاطر از کدورت و ملال است و با این همه، رنج و ملالی که گوش می شنود و چشم می بیند، چگونه چنین فراغتی ممکن است؟ ... ناچار از آمیزش و همراهی با مردم دل کندم و از اُنس با آنان مأیوس شدم، تا آنجا که دشمنی روزگار و فرزندان زمانه، بر من سهل شد و نسبت به انکار و اقرارشان و عزّت و اهانتشان بیاعتنا شدم. آنگاه روی فطرت به سوی سببساز حقیقی کردم، با تمام وجودم در بارگاه قُدسش به تضرّع و زاری برخاستم و مدتی طولانی را بر این حال گذراندم.»
نامهای به استاد
او از اقامتگاه اجباری «کهک»، نامهای به استادش، میرداماد نوشت و شرایط خود را برای وی تشریح کرد:«اما احوال فقیر، بر حسب معیشت روزگار و اوضاع دنیا به موجبی است که خالی از صعوبتی و شدتی نیست ... اما بحمدا... که ایمان به سلامت است و در اشراقات علمیه و افاضات قدسیه و واردات الهیه ... خللی واقع نگشته ... از حرمان ملازمت کثیرالسعاده بی نهایت متحسّر(حسرت به دل) و محزون است. روی طالع سیاه که قریب هفت هشت سال است که از ملازمت استاد الاماجد و رئیس الاعاظم محروم ماندهام و به هیچ روی، ملازمت آن مفتخر اهل دانش و بینش، میسر نمیشود ... به واسطه کثرت وحشت از صحبت مردم وقت و ملازمت خلوات و مداومت بر افکار و اذکار، بسی از معانی لطیفه و مسائل شریفه مکشوف خاطر علیل و ذهن کلیل(خسته و ناتوان) گشته [است.]»
بازگشت به شیراز و وفات
مدتی بعد، ا...وردیخان، فرمانده سپاهیان شاه عباس و والی فارس که با ملاصدرا و پدرش، آشنایی دیرینه داشت، صدرالمتألهین را به شیراز دعوت و برای او مدرسهای بنا کرد که بتواند در آن، به تدریس علوم عقلی بپردازد. این مدرسه، به مدرسه «خان» معروف بود. با بازگشت صدرالمتألهین به زادگاهش، شیراز به کانون علم و دانش بدل شد. بسیاری از علاقهمندان به علوم عقلی، راهی این شهر شدند تا در محضر ملاصدرای حکیم، زانوی تلمذ بزنند. در این مدرسه، افزون بر حکمت و فلسفه، ادبیات، علوم طبیعی، ریاضیات، نجوم و معرفهالارض (زمینشناسی) نیز تدریس میشد. از نظر تألیف و تدریس، باید حضور صدرالمتألهین را در مدرسه خان، عصر طلایی زندگی او دانست. او در این مدت، هفت بار با پای پیاده، به حج مشرف شد، اما در بازگشت از آخرین تشرف، حالش به وخامت گرایید و در بصره، بر بستر بیماری افتاد و در همین شهر، دار فانی را وداع گفت. برخی معتقدند که صدرالمتألهین را در همین شهر به خاک سپردند و امروزه، جایگاه دفن او بر کسی معلوم نیست؛ اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که پیکر وی به نجف اشرف حمل شد و در بارگاه منور امیرمؤمنان(ع) آرام گرفت. مشهور است که ملاصدرا در آخرین روز حیات نیز، دست از نگارش و تألیف برنداشت و در حالی به دیدار معبود شتافت که در حال نگارش اثری تفسیری بود.
حکیم پرکار و پر تألیف
ملاصدرا دانشمندی پرکار و صاحب تألیفات فراوان بود. آثار قلمی او در کمال فصاحت و بلاغت به رشته تحریر درآمده و او توانسته است منظور خود را با بهترین و شیواترین روش ممکن، به مخاطبانش منتقل کند که این رویکرد، به ویژه در تألیف آثار فلسفی، کار سادهای نیست. آثار برجای مانده از حکیم شیرازی، بیش از 40 عنوان است که به جز رساله «سه اصل» در اخلاق و چند نامه، همگی به زبان عربی، زبان علمی جهان اسلام، نوشته شده است. ویژگی بسیار مهم آثار ملاصدرا این است که عموماً در برگیرنده دستاوردهای انحصاری اوست. وی در آثار خود، کراراً به آیات قرآن و روایات اهلبیت(ع) ارجاع میدهد و این، یکی دیگر از ویژگیهای مهم آثار وی محسوب میشود. در مجموع، باید نوشتههای صدرالمتألهین را صاحب ویژگیهایی همچون جامعیت، داوری مصلحانه بین آرای مختلف، احاطه مؤلف بر آرای گذشتگان و نیز سهلنویسی دانست.در میان آثار ملاصدرا، «الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الاربعة» از شهرت بیشتری برخوردار است. به تعبیر یکی از بزرگان علوم عقلی، این کتاب، «امالکتاب» آثار تألیفی ملاصدراست که بیتردید، از نظر دامنه و گستره مطالب، بر شفای بوعلی سینا و «فتوحات مکیه» ابن عربی تقدم دارد. «اسفار اربعه» را باید نقطه اتصال حکمت مشائی ابن سینا و اقیانوس اسرار باطنی ابن عربی دانست و به تعبیر دیگر، هم اوج هزار سال تفکر و تأمل دانشمندان و حکمای اسلامی است و هم شالوده بنای عقلانی تازه و اصیلی است که از متن معارف اسلامی سرچشمه میگیرد. صدرالمتألهین در این کتاب ارزشمند، با صراحت درباره رابطه حکمت، دین، عقل و وحی سخن میگوید و تأکید میکند: «حاشا الشریعه الحقه الالهیه البیضاء ان تکون احکامها مصادمه للمعارف الیقینیه الضروریه و تبا لفلسفله تکون قوانینها غیر مطابقه للکتاب و السنه؛ محال است که احکام و مقررات بر حق و تابناک شرعی با معارف بدیهی و یقینی عقلانی، ناهماهنگ باشد و نابود باد فلسفه و حکمتی که قواعد و یافته هایش، مطابق با کتاب الهی و سنت نبوی نباشد.»
سایر اخبار این روزنامه
توافق غیر منتظره در عراق
استاد برای حفظ خانه شاعران دست به قلم شد
بررسی تاثیر معماری بر خلقیات و رفتارهای شهروندی
چالش های پیش روی تفاهم تجاری چین و آمریکا
کدام مدیران ملزم به افشای اموال مازاد دولتی شدند
3 چینی مدعی در کراساورهای 115 میلیونی
به مناسبت روز بزرگداشت ملاصدرا
اما و اگر های اصلی ترین طرح مسکنی دولت
بمب های تک شعبه ای نظام مالی
تسلیم کامل!
روحانی : پمپئو ! چه کاره ای که درباره ایران و جهان تصمیم بگیری؟
جزئیات 2 سناریوی احتمالی ایران درباره راکتور اراک
بازآفرینی بافت فرسوده به اجرا نزدیک تر شد
جهنم در هاوایی و ملچ ملوچ دیپلماتیک بیخ گوش روحانی!
پاسخ دکتر یاحقی به یک بازیگر