فرهنگ شهروندی و سلامت معنوی

درباره تعریف سلامت معنوی، هرکس با توجه به پارادايم حاکم و مبتني بر جهان بيني خود سعي کرده است تعريفي ارايه دهد و مولفه‌هاي آن را بيان کند ولي تاکنون اتفاق نظري پديد نيامده است. علت اصلي مشکل بودن تعريف، به نوع جهان بيني، نگرش و پارادايم حاکم و همچنین عدم توافق در مفهوم واژگاني چون سلامت، معنويت، دين، روح، روان، بيماري و ديگر عناصر مرتبط برمی گردد. سلامت معنوي در اصطلاح پزشکي با رويکرد مادي گرا، فرايندي است که با بهره گيري از آن مي توان به درمان بيماران جسمي کمک کرد. ولي در اصطلاح غيرپزشکي يا پزشکي معني گرا، سلامت معنوي فرايندي است که علاوه بر بهره گيري در درمان جسمي بيماران، مي تواند در درمان روحي و رواني بيماران نيز مفيد باشد و از آن بالاتر مي‌تواند شرايطي را در بین شهروندان جامعه پديد آورد که سلامت اجتماعي را نيز افزايش دهد و در نهايت به کمال و تعالي همه جانبه انسان و انسانيت در جامعه کمک کند.واژه معنويت نیز وصف ناپذير نيست، اما تنوع زيادي پيرامون معاني آن ديده مي‌شود. معنويت به معناي نگريستن به نظام هستي ،پديده‌ها و قوانين حاكم بر آن‌ها فراتر از نظامات مادي و معقولات صرف است. معنوي به معناي منسوب به معنا و در مقابل لفظي است؛ اين كلمه در معاني ديگري ازجمله حقيقي، راست، اصلي، ذات، مطلق، باطني و روحاني نيز به كار مي‌رود. در مطالعات انجام شده، معنويت احساسي فطري نسبت به خود ، ديگران ، خداوند و جهان هستي معنا شده و جست‌وجويي است در جهت كمال. معنويت فراديني است و تابع مذهب، نژاد و جنسيت و امثال آن نيست . شهروند معنوي جهان هستي را هدفمند مي داند و لذا معنويت به زندگي او معنا و هدف مي دهد. معنويت حقيقي علم زندگي است و به انسان مي‌آموزد كه چگونه سلامت ارگانيزم روحي – رواني‌اش را حفظ كند و با داشتن زندگي اجتماعي فعال و مفيد رشد طبيعي روح ملكوتي خويش را تضمين كند تا پيشرفتش را به سوي كمال فراهم سازد.هر انسانی دارای دو ساحت ظاهری و باطنی است، و هریک ازین ساحات دارای نیازهایی هستند. داشتن سلامت هم در ساحت جسمانی و هم در ساحت معنوی از جمله نیازهای اولیه انسان، برای داشتن زندگی مطلوب وداشتن جامعه ای با روانی سالم است.معنويت فارغ از مذهب و ايدئولوژي است. مذهب بيشتر بر يك گروه يا سازمان تمركز دارد اما معنويت عمومي تر است و ممكن است بيش از يك رويكرد مذهبي باشد . جنبه هاي اخلاقي و معنوي جامعه با هم در ارتباطند؛ معنويت مي تواند منبعي براي اخلاقيات باشد . معنويت براي شهروندان داراي سه جنبه تجربي شامل تعامل با مفهوم، اتحاد و برتري است . اهمیت مفهوم معنویت در جامعه و ارزش شهروند معنوی بدین جهت است که معنويت نيروي بالقوه عظيمي براي خوب بودن افراد، سازمان ها و جوامع است؛«فري معتقد است كه تئوري رهبري معنوي مزاياي معنويت و اخلاق را تركيب مي كند؛ رهبري معنوي بروز اخلاقيات خوب و معنويت را در سطح فردي، سازماني ونيز احساس مسئوليت اجتماعي را تسهيل مي كند. وحدت با جهان ،ا رتباط با خداوند، منشأ و معناي زندگي در قلمرو درك هوش معنوي است و انسان را قادر به درك مجموعه كل جهان و معناي عميق آن مي كند؛ برخورداري از سلامت معنوي موجب ايجاد سرمايه معنوي براي نهادهای اجتماعي است. از نکته نظر روانشناختی، معنویت، دانش پایه اي شناخته می‌شود که فرآیند سازگاري با محیط را افزایش می‌دهد وبالا بردن هوش معنوی شهروندان دارای برآیندهایی خواهد بود که می‌توانند به رفتارهاي سازگارانه با محیط بینجامد. از جمله این برآیندها در سطح اجتماع و در تعامل با دیگران می‌توان به ایجاد ظرفیت متعالی کردن کارها به معناي توجه به یکپارچگی جهان آفرینش ، بررسی و پالایش تجربه هاي روزانه در ارتباط با دیگر شهروندان و انجام اعمال معنوی مثل مدارا، گذشت، نوعدوستی، شفقت نسبت به دیگران و... اشاره کرد. حتی اکثر اندیشمندان نابسامانی ها و بر هم خوردن تعادل زیست محیطی را در نتیجه رفتارهای نابخردانه انسان می دانند که مسائل و مشکلاتی نظیر؛ آلودگی های جوی، اتلاف منابع، انتشار گازهای گلخانه ای و ... را به بار آورده است. اما از سوی دیگر، رفتارها و کنش های شهروندان می‌تواند مبتنی بر نگاه اکولوژیک نسبت به محیط پیرامون بوده و به طور بهینه از منابع طبیعی استفاده شود. در این راستا، سلامت معنوی عاملی است که می تواند در نگاه اکولوژیک انسان نسبت به جهان هستی موثر باشد. مفهوم سلامت معنوی بر نقش، اهمیت و جایگاه عنصر معنویت در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان تاکید می كند که مدت ها به دلیل حاکمیت تفکر علمی و رفتارگرایانه و نیز تسلط مادی‌گرایی در زندگی بشر مورد غفلت بوده است.امید که نهادینه شدن فرهنگ شهروندی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار، زمینه ساز رشد سلامت معنوی شهروندان و ارتقای سلامت معنوی جامعه شود.