در جست‌وجوی امید

محمد هدایتی - امروز دیگر کمتر کسی در این گزاره تردید دارد که وضعیت‌های اقتصادی را نمی‌توان تنها با ارجاع به متغیرها و واقعیت‌های اقتصادی توضیح داد‌. که چیزهای دیگری در کار است‌. حتی آدام اسمیت هم خیلی پیشتر در کنار ایده‌هایی چون دست پنهان بازار، بر نقش مسایل روان‌شناختی چون اعتماد تاکید کرده بود‌. شاید بد نباشد برای تحلیل وضعیت اقتصادی در ایران امروز، در کنار اشاره به امور همیشگی مثل اقتصاد سیاسی، رانت، تولید و بهره‌وری اندک، کمی هم به ملاحظات روانشناختی به ویژه روانشناسی جمعی بپردازیم‌.
پیش از آنکه قیمت دلار سر به آسمان بساید، پیش از آشکارگی هرچه بیشتر نابسامانی‌های اقتصادی، دولتمردان متعجب از نارضایتی‌ها، از بهبود شاخص‌های اقتصادی می‌گفتند، از بهبود فضای کسب‌وکار، تحرک سرمایه و آمارهایی از این دست‌. می‌شود درباره درستی این آمارها و روند در پیش گرفته شده صحبت می‌کرد اما مساله چیز دیگری است. مساله این است که آنها فراموش می‌کردند که در ارزیابی وضعیت‌ها، جدای از واقعیت‌های عینی، ذهنیت‌ها و مسایل روانی هم در کار هستند و افراد بر مبنای این ذهنیت‌ها داوری می‌کنند‌. واقعیت این است که از یک زمانی، بخش شاید گسترده‌ای از جامعه احساس کرد دیگر امیدی به بهبود نیست، احساس بی‌پناهی کرد، احساس اینکه دولتمردان، آنچنان گرمِ مسایل دیگرند که رسیدگی به وضعیت شهروندانش را فراموش کرده‌اند، شاید حتی بدتر، احساس کرد که قربانی جاه‌طلبی‌ها و تصمیمات نامناسب شده است‌. احساس اینکه منابع به یکباره دارند ته می‌کشند که دیگر کاری وجود ندارد، آب دارد تمام می‌شود، هوا دیگر نفس‌بخش نیست‌. می‌دانیم که احساس ممکن است لزوما با واقعیت مطابقت نداشته باشد، اما تاثیرگذاری دارد و می‌شود مبنای عمل افراد‌. تصویر، خوشایند نبود‌. شبیه بود به نوعی دیستوپیا (ویران‌شهر)‌. این است که به لحاظ روانی مردم حس می‌کنند در نوعی جنگ بقا حضور یافته‌اند، جنگ همه علیه همه و در چنین شرایطی باید به فکر خود بود‌. صف‌های طویل برای کاسبی‌های ارزی، افزایش حیرت‌انگیز اجاره مسکن و همه اینها، اگرچه پیشتر هم بوده‌اند اما در نتیجه این ناامیدی و اشاعه این تصویر وحشتناک تشدید شده‌اند‌.
دولت‌ها برای بهبود شرایط، پیش از هر کاری، شاید حتی پیش از سیاست‌های درست به همراهی جامعه نیاز دارند‌. به اینکه تصور فردای بهتر در اذهان اساسا ساختنی باشد‌. وقتی ناامیدی حاکم شود، کار چندانی نمی‌شود کرد‌. جامعه پس می‌زند‌. تدبیری هم حتی اگر باشد، بدون امید ره به جایی نمی‌برد‌؛ امیدی که این روزها گویا کمرنگ شده است‌.
hedayati.mohammad@yahoo.com