2 هزار متر زمین پیشکش سفر نیکسون!

با استقرار حکومت کودتایی، آیزنهاور برای نشان دادن اهمیت ایران به آمریکا، ریچارد نیکسون معاون خود را در راس یک هیئت پرشمار اقتصادی، امنیتی، نظامی و نفتی به تهران فرستاد. به دستور شاه و زاهدی، برنامه‌ای مفصل برای تجلیل از نقش آمریکا در نجات رژیم، در نظر گرفته شد.ماموران شهربانی و فرمانداری نظامی در تمام مسیر نیکسون از فرودگاه تا کاخ شاهپور غلامرضا-محل پذیرایی اش- با وسواس مواظب بودند. در فرودگاه زبان ندانی زاهدی را انگلیسی فصیح حسین علاء –وزیر دربار- جبران کرد، اوبه عنوان نماینده شاه، مراسم استقبال را پر اهمیت می‌کرد، دو، سه روز همه گونه تملقی به این نماینده بلند پایه سرمایه داری، گفته شد.صفاری، شهردار تهران با تقدیم سند مالکیت دو هزار متر زمینی که حدفاصل سفارت آمریکا تا خیابان تخت جمشید را در بر می‌گرفت و پس از کودتا به زور از مالکانش خریداری شده بود، زاهدی با ترتیب آتش بازی پرسروصدایی در باغ وزارت خارجه و شاهپور عبدالرضا- فرزند هاروارد دیده رضاشاه – وهمسرش پری سیما زند با اهدای مجموعه گران قیمتی از عتیقه‌ها و صنایع دستی ایران به نیکسون و زن و دخترش، همه می‌کوشیدند دل او را به دست آورند.نیکسون ساعتی پس از ورود به کاخ مرمر رفت تا ناهار نخستین را با شاه و ثریا صرف کند. یدا... عضدی رئیس تشریفات دربار، همه کار برای خوش آمد نیکسون در این مهمانی کرده بود.اتاق رضاشاه را که علیرضا در قصر او سکنی گزیده بود، در اختیار نیکسون گذاشته بودند. عصر آن روز او با گذشتن از جاده‌ای که در هر متر آن علوی مقدم پاسبانی گذاشته بود و صفاری سطح پر برف آن را شن پاشیده بود، به قبر رضاشاه رفت و تاج گلی گذاشت سازمان مخفی نظامی حزب توده برای قتل نیکسون طرحی داشت که به عمل نرسیده متوقف ماند.اما طرح مشترک دانشجویان به جایی رسید، آن‌ها دانشگاه تهران را تعطیل کردند و فریادهای «مرده باد شاه» و «زنده باد مصدق» سردادند. ماموران حکومت نظامی برای آن که دیگر مخالفان تکلیف خود را در روزهای دیدار نیکسون از تهران بدانند مسلسل‌ها را شلیک کردند.سه تن از دانشجویان کشته شدند. قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا. حزب توده بعدها بزرگ نیا و شریعت رضوی را از اعضای سازمان جوانان آن حزب اعلام کرد.گرچه حادثه دانشگاه تهران برای اعتراض به سفر نیکسون به تهران صورت گرفت، اما دنباله سلسله اقداماتی بود که این سو و آن سو، با برافتادن ماسک از چهره دولت کودتا اتفاق افتاد از جمله   آتش زدن ناو میر که به تیرباران سر ناوی توده‌ای انجامید و درگیری‌های پراکنده در شمال کشور.اما از اقدامات سیاسی و حرکات عمومی، خبری نبود. حکومت کودتا با سپردن فرمانداری نظامی به تیمور بختیار، فضا را تنگ و تنگ‌تر کرد.