5 گام برای پرورش تفکر انتقادی

گروه خانواده و مشاوره
اهمیت تفکر در زندگی بر هیچ فردی پوشیده نیست. آن چیزی که در این شب و روزها به آن توصیه بسیاری شده، تفکر است. نقادانه فکر کردن، خِرد جدیدی در دنیای مدرن است که می تواند توانایی فرد را در تحلیل کردن مسائل روزمره منعکس کند و به تصمیم گیری درست منتهی شود. «برترین ها» می نویسد که تفکر انتقادی، استعداد خاصی نیست که همراه فرد متولد شود بلکه این نوع طرز تفکر نیاز به تمرین و تلاش دارد. با وجود این که رشد این مهارت در تمام دنیا سرعت شگفت انگیزی گرفته است اما هنوز تعداد زیادی از افراد هستند که نمی دانند چطور باید تفکر انتقادی را در خود پرورش دهند. مطالعه ادامه این مطلب به همه برای پرورش این مهارت کمک خواهد کرد.
      تفکر انتقادی دقیقا چیست؟ تفکر انتقادی از لحاظ تکنیکی، فرایند ذهنی خوب و سازمان دهی شده ای است که اطلاعات جمع آوری شده از مشاهدات، بازتاب ها، تجربیات، ارتباطات یا منطق را فعالانه و اندیشمندانه بررسی می کند و به کار می بندد تا راهنمایی برای باورها و رفتارها باشد. البته به غیر از تعریفی که گفته شد، راه دیگری نیز برای درک ساده تر تفکر انتقادی وجود دارد؛ تفکر انتقادی فرایند آگاهانه از پردازش اطلاعات به شیوه ای موثر است تا شما بتوانید مسائل را بهتر بفهمید و تصمیم های بهتری بگیرید و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید.       اصول پرورش مهارت تفکر انتقادی در ادامه سعی می کنیم راه های ساده و موثری برای رشد مهارت تفکر انتقادی به شما توصیه کنیم. 1- سوال های اساسی بپرسید: ساده به نظر می رسد، این طور نیست؟ اما واقعیت این است که «پرسیدن سوال های اساسی» پیچیده تر از آن چیزی است که فکر می کنید. خیلی ها وقتی تفسیر پیچیده ای از مشکل شان دریافت می کنند، دچار سردرگمی می شوند و جواب های پیچیده و ظریف باعث می شود حتی سوال و مسئله اصلی را فراموش کنند. پس با برگشتن به سوال های اساسی و اصلی، به طرز فکرتان تمرین بدهید. چه چیزی را می خواهید بدانید؟ هم اکنون چه می دانید؟ با پرسیدن سوال های ساده و اساسی می توانید مسئله را از تمام جهات ببینید. بعضی از عالی ترین راه حل ها برای مسائل به خاطر پیچیدگی شان شگفت انگیز نیستند بلکه در واقع به دلیل سادگی خوشایندی که دارند تعجب برانگیزند. پس همیشه یادتان باشد پیش از این که به دنبال راه حل های پیچیده بگردید، جواب های ساده را جست و جو کنید. 2- فرضیه های اصلی را زیر سوال ببرید: نکته دیگری که باید در تقویت مهارت انتقادی به یاد داشته باشید، فرضیه های اساسی است. همه ما درباره هر چیزی در پیرامون خود، فرضیه های زیادی صادر می کنیم. در واقع این شیوه مغز ما برای پردازش اطلاعات است تا بتوانیم زندگی را پیش ببریم. این فرضیه ها زمینه چارچوب انتقادی را فراهم می کنند و ما بر اساس این فرضیه ها تصمیم می گیریم و درباره هر موضوعی قضاوت می کنیم. اما اگر تمام تحلیل های مان اشتباه باشند چطور؟ یا دست کم کاملا درست و حقیقی نباشند چطور؟ به نظر می رسد در آن هنگام باید همه چیز را زیر و رو و از نو شروع کنیم. برای این که دچار چنین وضعیتی نشوید باید فرضیه ها را زیر سوال ببریم. اگر انیشتین هرگز فرضیه نیوتن درباره قوانین حرکت را زیر سوال نمی برد، چه اتفاقی می افتاد؟ تمام انسان ها با دریافت اشتباهی از حرکت ها در دنیا زندگی می کردند و علم راه را اشتباهی طی می کرد. می توانیم بگوییم طرز فکر انتقادی انیشتین دنیا را نجات داد! 3- غرض و تعصب را کنار بگذارید: بی غرض بودن و داشتن دیدی باز برای تفکر انتقادی لازم است. روشن است که برای یک فرد باریک بین و متعصب، فهم دنیا بسیار سخت و ناخوشایند خواهد بود. پس اگر می خواهید مهارت تفکر انتقادی را در خود رشد دهید، یادتان نرود که تعصب را کنار بگذارید. چیزهایی که امروز درست می پندارید ممکن است روزی دیگر نادرست از آب دربیایند. اگر ذهن تان محدود باشد از واقعیت دور خواهید افتاد. اگر می خواهید اطلاعات را به درستی پردازش کنید، اول از همه باید همه اطلاعات را دریافت کنید و تنها یک ذهن باز اجازه چنین کاری را می دهد. اما داشتن ذهن باز به این معنا نیست که باورهایی را که پذیرفته اید، کنار بگذارید و هر نظری را قبول کنید. در واقع گاهی تفکر انتقادی کمک تان می کند روی عقایدتان بایستید و از نگرش های تان دفاع کنید. چیزی که واقعیت داشته باشد، از زیر سوال بردن ها و مورد چرا واقع شدن ها جان سالم به در خواهد برد و این فقط طرز فکر است که تغییر می کند. 4- گاهی جای علت و معلول ها را عوض کنید: آیا تا به حال از خود پرسیده اید اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟ این سوالی است که همه ما شنیده ایم و نمونه ای از وارونه فکر کردن است. دانشمندان ثابت کرده اند که یک راه معتبر برای پیدا کردن راه حل مسائل دشوار، سعی در وارونه کردن هر چیزی است. روشن است که مرغ، تخم می گذارد پس قبل از تخم مرغ بوده است اما خود مرغ از کجا آمده است؟ از تخم مرغ؟ پس اول تخم مرغ بوده است! هر وقت درباره مسئله ای فکر می کنید، قضیه مرغ و تخم مرغ را به یاد بیاورید. چیزی که علت به نظر می رسد می تواند خودش معلول باشد یا بر عکس. از زوایای گوناگون نگاه کردن می تواند کمک تان کند منتقدانه تر بیندیشید و راه حل کارآمدتری پیدا کنید. 5- خودتان را جای دیگران بگذارید: همدلی نیز می تواند نشان تان دهد که چطور مهارت تفکر منتقدانه را کسب کنید. این همدلی می تواند از طریق درک بهتر ادبیات باشد یا تقویت روش های مذاکره و گفت وگوی تان. اگر خودتان را جای دیگران بگذارید، بهتر می توانید آرمان ها، انگیزه ها و غوغاهای درون شان را درک و تصور کنید. سپس می توانید از این اطلاعات به دست آمده استفاده کنید تا مانند اهرمی به شما کمک کند تا ارتقا پیدا کنید و آدم بهتری باشید. اگر دیگران را بهتر درک کنید، روش تفکرتان دقیق تر خواهد شد و تناسب بیشتری با شرایط پیدا خواهید کرد.