امیر تاجیک- خواننده موسیقی پاپ حبیب با حسرت رفت

حبیب محبیان نمونه‌ای از دردمندی تعداد زیادی از خوانندگان خوب ما بود. اگر حمایت‌های مالی که از برخی افراد صورت می‌گیرد از کسانی مثل حبیب محبیان هم انجام می‌شد، سالن‌هایی که خالی مانده با روش‌های متداول همان گروه معدود پر می‌شد و تبلیغات یکسانی صورت می‌گرفت، مردم این امکان را داشتند که بهترین کنسرت‌های موسیقی را در بالاترین سطح کیفی داشته باشند. به نظر من اگر آقای حبیب هم برای برگزاری کنسرت‌هایش به خارج از کشور می‌رفت الآن به لحاظ مالی راحت بود و مشکلی نداشت. اما حبیب عاشق ایران بود. وقتی به ایران آمد، وضعیت عجیبی را دید و به همین خاطر سردرگم شد. متاسفانه دلالی و دلال‌بازی وارد موسیقی شده و این اتفاقات نازیبا را به وجود آورده است. به نظر من پیش از آنکه بیشتر از این دیر شود باید کاری کرد. مسئولین وزارت ارشاد باید بنشینند و برای جلوگیری از این مسائل فکری کنند. من و هم نسلانم داریم تمام تلاشمان را به خرج می‌دهیم تا مثل مرحوم حبیب محبیان حسرت به دل نمانیم. تمام تلاشمان را می‌کنیم تا دوباره دیده شویم.وقتی یک تهیه کننده فقط با چهار خواننده کار می‌کند دیگر مجالی نخواهد بود تا حبیب و حبیب‌ها دیده شوند.متاسفانه این مسیر موسیقی کشورمان را به ورطه نابودی خواهد کشاند. حبیب محبیان به خاطر ترانه‌هایش و به دلیل صدای خاصی که داشت از همان ابتدا جزء خوانندگان موردعلاقه من بود. حبیب کارهای تک و منحصر به فردی انجام می‌داد به همین دلیل از همان ابتدا نسبت به ایشان عرق و ارادتی خاصی پیدا کردم. وقتی خبر فوت مرحوم حبیب را شنیدم، جا خوردم و تاثر بیش از اندازه‌ام مرا به سمت ساخت تک قطعه‌ای به یاد او هدایت کرد. او برخلاف جریان موجود پاپ سال‌های آغاز کارش حرکت می کرد. همین تفاوت البته با قدرت و تکنیک بالایی که در صدای او بود، حبیب را به موفقیت رساند. تحریرهایی که حبیب محبیان در خوانش قطعات استفاده می‌کرد، نو بود. انتخاب اشعار و ترانه‌ها در کارها منحصر به فرد و برآمده از یک الگوی ضمنی بود مثل مادر و مرد تنهای شب و کارهای دیگر. نکته بعدی آرانژمان قطعات بود که فضای پاپ- راک گونه مختص خود حبیب بود. چون حبیب نوازنده چیره دست گیتار هم بود می‌توانست این جریان را در کارهایش رهبری و هدایت کند. توانمندی صدایی به خصوص در گام بالا برجستگی بعدی کارهای حبیب بود که جذابیت آثار او را بیشتر می‌کرد و دل هر شنونده‌ای را به دست می‌آورد. به باور من شیوه خوانش و توانمندی صدایی مرحوم حبیب لحن حماسی به کارهای او می‌داد. البته دلایل دیگری هم برای مورد توجه قرار گرفتن کارهای حبیب وجود دارد. برای مثال می‌توان به مسیر شخصی حبیب در تولید اشاره کرد. او شخصی و انفرادی کار می‌کرد و همین موضوع باعث خاص‌تر شدن کارهایش می‌شد. وقتی به ایران بازگشت به عشق مردمش و برای خواندن روی صحنه های کشورش آمده بود. آیا خواسته حبیب در ایران بیش از امکان اجرای برنامه روی استیج بود؟ وقتی جلو هنرمند را بگیرند و به او اجازه ادامه فعالیت هنری را ندهند، امیدها به ناامیدی تبدیل می‌شود و بغض در درون هنرمند ایجاد می‌شود. به نظر من، همین بغض درونی در روحیه حبیب تاثیرگذار بود و شاید یکی از دلایل مرگ او را باید همین ناامیدی و بغض دانست. به نظر من مسئولین باید به مسئله حبیب نگاه جدی‌تری می‌کردند و امکان ارتباط این هنرمند ارزشمند با مردم را از طریق استیج و اجرای کنسرت فراهم می‌آوردند. موزیک حبیب طوری بود که امکان اجرا در هر مکان و محفلی را داشت و ویژگی خاطره بازانه اش، رنگ و جنسش و کلام موجود در ترانه‌هایش برای مردم علاقه‌مند دوست داشتنی بود. شرم آور است که کسانی همچون حبیب در روزگار حاضر باید کنار باشند و کسانی که اصلاً صلاحیت موسیقایی ندارند، روی کار باشند. مسئولین ارشاد باید به این قضیه خیلی جدی فکر کنند و برایش برنامه ریزی شان را اعلام کنند تا بتوانند جلوی این جریان مخرب را بگیرند.