مهر را در تريبون‌ها جايگرين نفرت كنيم

چند وقت است که مبارزه با فساد و تخلفات اقتصادی جدی‌تر از همیشه شده است و مسئولان تاکید دارند از تخلفات و جرائم اقتصادی به راحتی عبور نخواهند کرد. تصور می‌کنید این روند تا چه اندازه می‌تواند در تقویت اعتماد جامعه موثر باشد؟
برخورد قاطع با فساد اقتصادی موضوع خوشایند و قابل انتظاری است به‌ویژه در ماه‌های اخیر که بر میزان مشکلات معیشتی جامعه افزوده شده است. اما باید در نظر داشت که مبارزه با مفاسد اقتصادی نیازمند فراهم آمدن بسترهای خودش است که یکی از آنها شفاف‌سازی در تمام بخش‌ها و موضوعات است یعنی همین شفاف‌سازی را باید اصلی‌ترین عامل و پیش زمینه مبارزه با فساد اقتصادی دانست. طبیعی است اگر شفاف سازی نباشد زمینه برای ظهور تخلفات با ابعاد بزرگتر فراهم می‌شود. باید مشکلات کشور را پذیرفت و اشتباه است تمام مشکلات اعم از اقصادی، سیاسی، فرهنگی را به دشمنان نسبت داد چرا که این نسبت دادن به معنای بزرگ نشان دادن دشمن است و با تاسف باید گفت افرادی که همه مشکلات را به دشمنان نسبت می‌دهند، در زمین دشمن بازی می‌کنند. این ادعا تناقضی در رفتارها وگفتارها پدیدار می‌کند به عنوان نمونه از یک سو تاکید می‌شود که به‌صورت یکپارچه و قدرتمند در برابر دشمنان ظاهر می‌شویم، اما از سوی دیگر مدعی می‌شویم که دشمن برای کشور مشکلاتی را پدید آورده است. این دشمن مگر همان دشمن نیست؟ طبیعی است که اداره کشور ما به دست دشمن نیست پس باید قبول کنیم که دشمن کشور را اداره نمی‌کند که بخواهیم همه تقصیرها و سوءمدیریت‌ها را به گردن دشمن بیندازیم. به عنوان مثال همین دولت دوازدهم را مثال می‌زنم که به رغم اقدامات مثبتی که داشت اما در برخی حوزه‌ها در حد انتظار ظاهر نشد. همه به وضعیت کشور به‌ویژه مشکلات اقتصادی آگاه هستند و البته این را هم می‌دانند که تنها دولت در شکل گیری این وضعیت نقش نداشته است اما دولت باید احترام و کرامت جامعه را حفظ کند و شرایطی را پدید آورد که مردم احساس کنند دولت به مشکلات آنها بی‌توجه نیست و گام‌هایی برای رفع و یا کاهش مشکلات معیشتی آنها بر می‌دارد. به این موضوع هم باید اشاره کنم که تنها مقصر دانستن دولت در حوزه مشکلات اقتصادی اشتباه بزرگی است و به نوعی فرافکنی و فرار از واقعیت است. باید پذیرفت وضعیت اقتصادی در دولت قبل آقای روحانی هم وضعیت خوبی نداشت ومطمئن باشید اگر این دولت هم به پایان برسد نه تنها وضعیت اقتصادی بهبود یک شبه نخواهد داشت بلکه وضعیت بدتر هم می‌شود. باید انصاف داشت و مشاهده کرد که این دولت تلاش خودش را برای کاهش مشکلات اقتصادی و معیشتی می‌کند بنابراین تغییر دولت در این شرایط دردی را دوا نمی‌کند بلکه بر دردها اضافه هم خواهد کرد.
یعنی معتقدید برنامه‌های دشمنان و تحریم‌های آنان و غیره نقشی در وضعیت نامطلوب و مشکلات اقتصادی کشور ندارد و تنها معتقد به کاستی‌ها و بی‌تدبیری‌های داخلی هستید؟
اینطور نیست که بی‌تدبیری را بشود تنها به دولت نسبت داد و باید ریشه اصلی این مشکلات را پیدا و رفع کرد. اما اینکه دشمن چه نقشی دارد باید اذعان داشت که نفوذ دشمن امری غیرقابل تکذیب است اما وقتی راه‌های نفوذ دشمن بسته باشد طبیعی است که نمی‌توانند بر کشور تاثیرگذار باشند. دشمن مترصد فرصت است تا از اشتباهات مسئولان کشور به نفع خودش بهره برداری کند. اعتراض مردم به نفوذ دشمن و نقش داشتن آنها در وضعیت اقتصادی کشور نیست بلکه آنها به وضع موجود اعتراض می‌کنند که دشمن نقش برجسته‌ای در آن ندارد. دشمنان تنها از زمینه‌هایی که ما مسئولان به وجود می‌آوریم نهایت استفاده را می‌کنند، یعنی اینکه دشمنان از عملکرد و اشتباهات فاحش خودمان استفاده می کنند بنابراین نباید زمینه سوءاستفاده و بهانه دست دشمن دهیم لذا باید مشکلات فعلی کشور از طریق همه دستگاه‌ها و ارگان‌ها حل و فصل شود. وضعیت امروز کشور نتیجه بی‌تدبیری و مشکلات برنامه‌ای برخی مسئولان است که سبب شکل گیری وضعیت اقتصادی و معیشتی نامطلوب امروز شده است.


برخی مدعی هستند که عملکرد برخی مسئولان بیش از تخصصی بودن با سیاست مخلوط شده و همین موضوع زمینه ساز مشکلات شده است. این ادعا را قبول دارید؟
طبیعی است که نباید فعالیت سیاسی و منافع جناحی در تصمیم‌گیری‌های مدیران و مسئولان کشور نقش داشته باشد و آنها را از وظیفه و تکلیفی که از سوی ملت بر عهده آنها گذاشته شده است دور کند. مشکل اصلی جامعه ما این است که هر حرفی در جامعه ما بگومگو و جنجال بپا می‌کند و این موضوع به این دلیل است که تمام برخوردها و موضع‌گیری‌های ما سیاسی شده و البته چیزی که در این برخوردها در نظر گرفته نمی‌شود، رضایت خدا است. مشکلات به وجود آمده در کشور تقصیر این جناح و آن جناح نیست بلکه همه‌کسانی که در مسئولیت هستند در بروز مشکلات کشور سهم دارند. جناح‌های سیاسی نمی‌توانند بگویند این مقصر است یا آن، بلکه همه جناح‌ها و دولت‌ها همانند زنجیر به‌هم‌پیوسته‌اند. قابل پذیرش نیست مسئولی خود را موظف به تامین نظر جناح و گروه سیاسی خود کند چرا آنها در قبال جامعه و مردمی مسئول هستند که سبب شدند آنها بر صندلی قدرت و مسئولیت بنشینند. در زمان انقلاب بارها نسبت به پدیده چند شغلی‌ بودن مسئولان، برقراری عدالت، مبارزه با خیانت و دست درازی به بیت‌المال و... هشدارهای زیادی از سوی دلسوزان داده شد یعنی انقلاب شد تا شاهد خیانت در امانت ملت، دست درازی به بیت‌المال، عدم رعایت حرمت جامعه و... نباشیم که اگر اینها رعایت نشود متاسفانه باید گفت از خط انقلاب خارج شده‌ایم. انقلاب اهداف و آرمان‌هایی داشت و وعده‌هایی به ملت داده شد که قابل تغییر نیست یعنی نمی‌توان ادعا کرد پس از 40 سال که از عمر انقلاب گذشته است می‌توان به آن آرمان‌ها و وعده‌ها بی‌تفاوت بود. باید با حفظ آن مسیر با آنهایی مقابله شود که تخلفاتی داشته و دارند و سبب بدنامی انقلاب می‌شوند.
به هرحال چه بخواهیم و چه نخواهیم وابستگی سیاسی در تصمیم‌گیری مدیران مشاهده می‌شود به‌ویژه در انتصاب‌ها. از سوی دیگر جریان‌های سیاسی برای نیل به اهداف خود به اتهام زنی به یکدیگر مشغول هستند که این اقدام تنها اعتماد و امید را از جامعه سلب می‌کند. چه باید کرد؟
این متهم کردن و انگ زدن‌ها هم چاره مشکلات نیست و از سوی دیگر چالش‌های سیاسی زمینه سازی نفوذ و برنامه‌ریزی دشمن علیه کشور است که باید تدبیری برای پایان آن اندیشیده شود. نکته قابل تامل آنجاست که برخی رفتارها سبب می‌شود بخشی از جامعه که اصلا در حال و هوای سیاست و حمایت‌های سیاسی نیست به مسئولان و کشور بی‌اعتماد شوند. این بی‌اعتمادی را برخی افراد پدید می‌آورند که خود را مدعی حفظ کشور و ترویج اخلاق می‌دانند!
در چنین شرایطی چه باید کرد؟
مهم‌ترین نیاز امروز کشور حفظ وحدت و اتحاد است که منجر به انسجام ملی خواهد شد. حل مشکلات کشور توسط دولت آن‌هم به‌تنهایی امکان‌پذیر نیست، وقتی همه شعار می‌دهند در برابر دشمنان منسجم و متحد باشیم، این امر در رفع مشکلات کشور نیز صدق می‌کند لذا از این طریق می‌توان به مشکلات اقتصادی و معیشتی سر و سامان داد. انتظار است همه در این راستا حرکت کنند و اینگونه نباشد که کسب منافع سبب شود تا نقدها بیان نشود چرا که نقد مسیر را روشن و به مسئولان در ارائه برنامه بهتر برای عبور از مشکلات کمک می‌کند. جامعه ما از نخبه و کارشناس تهی نیست بنابراین باید جمعی از آنها بدون درنظر داشتن سلیقه سیاسی دور یک میز بنشینند و برای حل مشکلات کشور تدبیر کنند البته مسئولان هم باید این راهکارهایی که از سوی نخبگا ن و کارشناسان ارائه می‌شود را مورد توجه جدی قرار دهند و آنها را عملی کنند.
چند زمانی است که مبارزه با مفاسد اقتصادی جدی‌تر از همیشه شده که نمونه آن رسیدگی به پرونده موسسات مالی و اعتباری است.
شفاف‌سازی در امور می‌تواند اصلی‌ترین عامل مبارزه با فساد اقتصادی در کشور باشد به‌طوری که در هر کشوری که شفاف‌سازی نباشد در واقع فراهم‌سازی زمینه فساد اقتصادی است. تا شفاف‌سازی نباشد نباید از اختلاس‌ها و تخلفات میلیاردی تعجب کرد و خبر داده شود که اختلاس کننده فرار کرده است. قوانینی هم برای جلوگیری از این خروج در زمان لازم نیست تا مانع خروج دارایی‌های کشور شود. بارها شاهد خروج سرمایه کشور به کشورهای همسایه بودیم که این کوتاهی متوجه یک قوه نیست بنابراین همه باید دست در دست هم دهند و تدبیر جدی درباره آن شود.
بحثی مطرح است مبنی بر اینکه برخی چهره‌های سیاسی که طی چند سال گذشته ممنوع التصویر شده‌اند یا محدودیت‌های سیاسی برای آنها اعمال شده‌ است، مجددا به عرصه سیاسی بازگردند. ارزیابی جنابعالی از این موضوع چیست و حضور افرادی مثل رئیس دولت اصلاحات را در عرصه‌های سیاسی و رفع محدودیت‌ها برای ایشان را تا چه حد در وحدت جریان‌های سیاسی و بازگشت اعتماد عمومی به سطح جامعه، تاثیرگذار می‌دانید؟
بنده زیاد در جریان این امر نیستم که چه کسانی این سخنان را مطرح کرده‌اند و پیگیر رفع چنین محدودیت‌هایی هستند. اما به طور کلی هر کاری که انسجام ملی و همبستگی آحاد جامعه را بیشتر می‌کند و دل‌ها را به هم پیوند می‌دهد و خشونت ها، نفرت و بداخلاقی‌ها را از دل‌ها رفع می‌کند، حتما عمل خوب و قابل تقدیری است. این کار موجب ایجاد همبستگی و مهر و محبت در جامعه و بین گروه‌ها و جریانات سیاسی می‌شود که این همه، موجب توجه خداوند متعال به جامعه‌ ما می‌شود. مهر و محبت و شفقت و عفو و اغماض، مسائلی است که در اسلام توصیه شده است که با هر زمان و شرایطی هم انجام این کارهای مفید انطباق دارد. این گونه مسائل بهانه بردار نیست. از خداوند هم می‌خواهیم که جامعه ما را مورد تفقد خود قرار دهد و از گناهان ما، که در شکل‌های مختلف صورت می‌پذیرد بگذرد. بدون توجه به گروه یا جناح و طیف سیاسی خاصی یا شخص خاصی، عرض می‌کنم که باید با یکدیگر از در مهر و شفقت و عفو وارد شویم تا جامعه ما سبک شود و حرف و حدیث‌ها و بداخلاقی‌ها کاهش یابد. این امر بدون شک باعث تقویت انسجام ملی خواهد شد. بزرگان دین ما هم فرموده‌اند که«در عفو لذتی هست که در انتقام نیست.» بنابراین در رحمت خداوند نباید خلل ایجاد کرد و مؤمنان باید با عطوفت رفتار کنند؛ در هر سطح و قشری، تا این جامعه و این مردم بر اثر مهر پروردگار مصون بماند و موجب خیر و برکت برای کشور باشد. با مهربانی می‌توانیم نسل‌ها و جوانان خود را تربیت کنیم.
این مسائل و بداخلاقی‌ها در عرصه‌های مختلف به خصوص در عرصه سیاسی کشور چه اثری روی نسل جوانِ پرسشگر و ناظر جامعه ما می‌گذارد؟
یکی از اموری که باعث شده در تربیت جوانان و آحاد مردم کشورمان خیلی موفق نشویم که همین امر باعث به وجود آمدن بی‌حرمتی‌ها و بی‌مهری‌های بسیاری شده، عدم آموزش مهر و محبت و شیوه‌های رفتار آرام و مهرورزانه به جامعه و جوانان است. در جامعه از مهر و محبت و همدلی سخن نمی‌گوییم. هر کسی حرف‌های بد و نفرت آفرین بزند یا تهمت و ناروا نثار دیگران کند و این رذایل اخلاقی ارزش گرایی اعتقادات مذهبی جلوه می‌کنند، در نتیجه بستر تربیت و آموزش‌های اخلاقی در جامعه کاهش می‌یابد. این رذایل باعث می‌شود بستر و عموم جامعه منفی جلوه کند و شرایط و مقدمات تربیت و محبت و احترام فراهم نشود. متاسفانه در چنین فضایی هر چه از «تربیت» بکاریم نخواهد رویید ولی نفرین و خشونت و بی‌اخلاقی خواهد روئید که باعث آفت زدگی جامعه هم خواهد شد. بنابراین یکی از عوامل عدم تربیت صحیح جوانان و جامعه، بی‌توجهی به آموزش اخلاق و مهر و دوستی است.
یکی از همین موارد بی‌اخلاقی را در عرصه‌های مدیریتی، تریبون‌ها و منابر سیاسی کشور شاهد هستیم، مسئولان چه باید کنند تا از این نابسامانی‌های اخلاقی دور شد تا عرصه خدمت رسانی پاکیزه شود؟
تکرار بداخلاقی و تهمت‌ها، فرافکنی‌ها و بستن نسبت‌های ناروا به هم در بین جناح‌ها و طیف‌ها زیاد شده به علت عدم گفتن این موارد در جامعه است که بعضا در قبال این بی‌اخلاقی‌ها سکوت می‌شود تا این سموم به جامعه نشر داده شوند. ما امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنیم. همه امر به معروف و نهی از منکر را در موی خانم‌ها می‌بینیم! این هم در جای خود مهم است و باید گوشزد شود اما این امور صغیره هستند. مسائل بزرگتری داریم مثل تهمت زدن، افترا بستن، نسبت ناروا دادن، بی‌اخلاقی کردن، جناح بازی و پارتی بازی، گناه‌های بزرگی است که به طور مداوم در جامعه صورت می‌پذیرد که آثاری منفی به همراه دارد. برخی تریبون‌ها نفرت پمپاژ می‌کنند و کسی هم نمی‌گوید چرا چنین گفتی؟ چرا اتهام زدی؟ اینها را باید امر به معروف کرد. نه اینکه خانمی را به خاطر چند تار مو با سخت‌گیری ببرند و مردم هم تماشا کنند. اینکه امر به معروف نیست. همه را باید با هم دید اما مسائل بزرگ و اساسی را رها کرده‌ایم. امر به معروف و نهی از منکر صحیح و به موقع می‌تواند یک جامعه و یک کشور را اصلاح کرده و نجات دهد بزرگان ما باید به این امور ورود کنند و خاطیان را محکوم و مجازات کنند تا مردم هم به جامعه و مسئولان خود امیدوار باشند.متاسفانه برخی این امور منکر کوچک و بزرگ را با تکیه بر مقدسات انجام می‌دهند و رنگ و بوی تقدس‌گرایی به آن می‌زنند، که به مراکز قدرت تکیه دارند. باید از بالا به پایین جامعه اصلاح شود. سکوت و عدم تقبیح و تنبیه نکردن خاطیان، اختلاس گران، و اتهام‌افکنان باعث نشر منکر می‌شود. پس باید از منکر در هر سطحی جلوگیری شود تا جامعه به سمت اصلاح برود.