«حشاشین» چرا ممنوع شد؟ و چرا حالا ممنوع شد؟!

[شهروند] اعلام خبر لغو مجوز سریال «حشاشین» و صدور دستور ساترا مبنی بر لزوم حذف این سریال از پلتفرم‌ها یک‌بار دیگر نام این سریال جنجالی را در فضای رسانه‌ای ایران بر سر زبان‌ها انداخته است. یکی از پرمخاطب‌ترین و به تبع آن حساسیت‌برانگیزترین سریال‌های این روزها- به‌خصوص با توجه به تحولات سیاسی و نظامی سال‌های اخیر خاورمیانه- که در چند هفته اخیر در پلتفرم‌های عرضه آنلاین محصولات تصویری تماشاگران پرشماری به‌دست آورده بود و حالا گفته می‌شود که به دلایلی چون تحریف تاریخ و نمایش چهره‌ای نادرست از ایرانی‌ها به بهانه روایت تاریخ اسماعیلیه پخش آن در شبکه نمایش خانگی ممنوع شده است. اما آیا واقعا «حشاشین» تاریخ را تحریف کرده؟ و مهم‌تر از آن؛ دلیل توقیف آن از نگاه نهادهای ناظر چه بوده است؟ این مطلب می‌کوشد پاسخی بدهد به این پرسش‌ها که در روزهای اخیر بحث و سخن فراوانی در فضای رسانه‌ای این سامان موجب شده است.

 درام تاریخی و زندگی‌نامه‌ای «حشاشین»- به انگلیسی: Assassin؛ که واژه امروزی Assassination به مفهوم ترور نیز از این کلمه سرچشمه گرفته است، داستان حسن صباح رهبر گروه حشاشین را در بستر تاریخ قرن یازدهم و در متن ماجراها و رویدادهای پیرامون روابط این گروه با موضوعاتی چون خلافت فاطمیان، ترکان سلجوقی، فرقه نزاری و مذهب اسماعیلی روایت می‌کند. سریالی خوفناک درباره یکی از بحث‌انگیزترین فرقه‌های تاریخ اسلام که با رویدادهایی به‌شدت دراماتیک از قبیل ترورهای خونین شخصیت‌های برجسته زمان در تاریخ ماندگار شده؛ اما با این تفاوت که این سریال به کارگردانی پیتر میمی و با حضور شماری از ستارگان سینما و تلویزیون مصر از این خط روایی تبلیغاتی‌تاریخی فراتر نرفته و یکی از مظاهر عدالت‌طلبی در تاریخ ایران را (که البته قطعا و قطعا مانند هر جریان دیگری اشتباهاتی نیز داشته) با تفکرات و تصاویری شبیه آنچه رسانه‌ها در سال‌های اخیر از گروهی چون داعش ساخته‌اند، به تصویر کشیده است. برای درک بهتر این تحریف آشکار تاریخی، یادآوری این نکته ضروری است که حسن صباح در این سریال مخالفانش را با روش‌هایی از میان برمی‌دارد که پیشتر در رسانه‌ها از داعش دیده‌ایم: او برخی را با ترورهای انتحاری، برخی را از طریق سرسپردگی محض و برخی را هم از طریق وعده بهشت از میان برمی‌دارد؛ که آنها که تاریخ خوانده‌اند، می‌دانند که با سبک‌وسیاق ساکنان قلعه الموت نزدیکی چندانی ندارد!

تحریف تاریخ
روایت تحریف‌آمیز«حشاشین» از زندگی یکی از شخصیت‌های برجسته تاریخ ایران- که البته مانند تقریبا تمام اسطوره‌های تاریخی روایات مختلف و حتی متضادی در موردش وجود دارد- حسن صباح رهبر فرقه اسماعیلیه را تبدیل کرده به یک رهبر تندرو و افراطی که برای رسیدن به مقاصد و جاه‌طلبی‌هایش هیچ حد و مرزی را به رسمیت نمی‌شناخت و این در حالی است که حسن صباح بیش‌وپیش از هر عامل دیگری به‌عنوان مصلحی آزاداندیش که بر خلفای عباسی و ترکان سلجوقی شورید و به‌دنبال استقلال و عدالت و رفاه بود، در تاریخ ماندگار شده است. همین هم هست که باعث می‌شود «حشاشین» از اندک ارزش استنادی تاریخی هم بی‌بهره نشان دهد. درواقع؛ سریالی که تنه اصلی داستان و دیدگاهش درباره شخصیتی که روایت می‌کند ریشه در رویاپردازی‌های متوهمانه و اغراق‌آمیز مارکوپولوی ایتالیایی دارد، طبیعی است که نباید به‌عنوان یک‌سریال تاریخی بی‌طرف مورد ارزیابی قرار گیرد؛ و حالا گفته می‌شود که همین هم شده و «حشاشین» به‌خاطر ترسیم شخصیتی شیطانی از یکی از چهره‌های تاریخی ایران (حسن صباح در آغاز سریال روحش را به شیطان می‌فروشد) با دستور ساترا باید از تمامی پلتفرم‌ها حذف شود. رسانه‌ها دیروز خبر حذف «حشاشین» از تمامی پلتفرم‌ها را از قول مهدی سیفی، مدیرکل نظارت و تطبیق ساترا، عنوان کردند که گفت: «روایت سریال «حشاشین» محصول کشور مصر از تاریخ اسلام متضمن تحریف‌های فراوانی است که به‌نظر می‌رسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا، انتشار این سریال در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»

اختلاف‌افکنی بین مسلمین
اما مسئله‌سازی «حشاشین» تنهاوتنها منحصر به تحریف تاریخ نمی‌شود. امیدعلی مسعودی، عضو شورای سواد فضای مجازی ساترا، با اشاره به اینکه «سریال 12میلیون دلاری حشاشین از ماه مبارک رمضان از یک شبکه مصری آغاز شد»؛ درباره لزوم حذف این سریال از پلتفرم‌ها می‌گوید: «برجسته کردن فرقه‌ها از پروژه‌های مهم صهیونیسم جهانی به شمار می‌رود و تصور می‌شود که تولید و پخش چنین سریال پرهزینه‌ای نیز با همین سیاست‌ها همسو باشد. این سریال با پخش در ایام ماه مبارک رمضان که ماه همدلی مسلمانان است، سعی کرد تا اختلافات مذهبی مسلمانان را به تبلور بکشد. یکی از اهداف سریال حشاشین این بود که ترور و سرآغاز ترور را به ایرانی‌ها ربط دهد. شاهد این نظریه آن است که در این سریال شهرهای ری، قم و اصفهان را منشأ تروریسم معرفی می‌کند.»

یک پرسش
اگرچه با توجه به تحریفات آشکار و رویکرد مغرضانه «حشاشین» به تاریخ ایران، حذف آن از پلتفرم‌های ایرانی چندان غیرمنتظره نبود و ما خودمان هم در گزارش هفته گذشته خودمان موارد زیادی از تحریف‌های این سریال را ذکر کرده و خواهان پاسخگویی نهادهای قانونگذار و البته سینماگران وطنی به چنین مواردی شده بودیم؛ اما اعلام حذف این سریال در شرایطی که تقریبا قاطبه مخاطبان سریال‌دوست آن را دیده و رسانه‌ها هم بحث‌های مفصلی در باره‌اش راه انداخته‌اند، باعث طرح این پرسش شده که چرا این اتفاق نباید پیشتر از این و قبل از همه‌گیر شدن این سریال روی می‌داد؛ و درواقع نهادهای ناظر البته اگر قصد ممانعت از همه‌گیری این نگاه تحریف‌آمیز را دارند چرا این تصمیم را چند هفته پیشتر اتخاذ نکرده‌اند؟!



امیدعلی مسعودی، استاد دانشگاه سوره، عقیده دارد که «انتشار این سریال- که از نظر تاریخی، محلی از اِعراب ندارد و اشکالات ریز و درشتی به فیلمنامه آن وارد است- در پلتفرم‌های ایرانی همراه و همزمان با انتشار آن در پلتفرم‌های عرب‌زبان، این ضرورت را مطرح می‌کند که لازم است انتشار تمام سریال‌های خارجی نیز بعد از اخذ مجوز از ساترا انجام گیرد. به هر حال پیشگیری، بهتر از درمان است و ممیزی پیش از پخش سریال‌های خارجی آسیب کمتری برای خانواده‌های ایرانی خواهد داشت!»
سامان مراد حسینی، سخنگوی مجمع رصتا یا همان رسانه‌های صوت‌‌وتصویر فراگیر ایران در پاسخ به این موضوع می‌گوید که «تنظیم‌گری ساترا هوشمندانه‌ است و با توجه به اینکه مخاطبان معمولاً از سریال‌های ایرانی استقبال می‌کنند، بنابراین ممیزی سریال‌های ایرانی پیشینی و ممیزی سریال‌های خارجی پسینی است که البته نظارت پسینی به‌معنای عدم‌نظارت نیست و رسانه‌های نمایش خانگی خودشان موظف به اعمال آیین‌نامه محتوایی ساترا هستند.» حرف‌هایی که می‌توان همه را در این جمله خلاصه کرد که سریال‌های خارجی بعد از انتشار، اگر حرف و حدیثی به‌وجود آورند، مورد ممیزی قرار می‌گیرند!

تحریف جریان اسلام‌گرایی

[دکتر مهدی فرمانیان، عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب] «حشاشین» سریالی صهیونیست‌پسند است که عامدانه با سوگیری و جعل و تحریف‌های بی‌شمار، برپایه یک چهره ماجراجو و تأثیرگذار تاریخی بر آن است اسلام استکبارستیز و شیعیان یعنی پیروان اسلام ناب‌محمدی را دقیقا مانند داعش و ابوبکر بغدادی‌ها به مخاطبان روزآمد رسانه معرفی کند. همچنین کل جریان اسلام‌گرایی را تحریف کند و بد جلوه دهد که در برابر صهیونیسم جهانی و اسرائیل غاصب ایستاده‌اند؟
سریال «حشاشین» برگرفته از افسانه‌ای است که مارکوپولو در سفرنامه‌اش نوشته و هیچ واقعیت تاریخی ندارد، واقعا یک افسانه و برساخته است. مسلم این است که حسن صباح یک اسماعیلی متدین و اهل دیانت بود. برپایه گواهی و گزارش تواریخ عتیقی که در دوره همین چهره تاریخی به نگارش درآمده‌اند- مانند جامع‌التواریخ و مجمل‌التواریخ- این شخصیت زاهد بود و هیچ‌گاه از دژ الموت بیرون نرفت. حتی زمانی که بر آن شد تا دژ الموت را از فرمانروای زیدی مذهب آنجا بگیرد، بهای آن را به تمامی پرداخت کرد و دژ را به نوعی از صاحب پیشین آن خرید. حسن صباح به اندازه‌ای به مرام و نگرش دینی خود توجه داشت که رفتار سختگیرانه‌ و زاهدمآبانه‌ای را درباره پایبندی به شریعت اسماعیلی در پیش گرفته بود مثلا یکی از فرزندانش را که شرابخواری کرده بود به مرگ محکوم کرد با این توجیه که تو پسر حاکم هستی و از دیگران بایستی پاک‌تر باشی و کار حرام بر تو سزاوار نیست و باید منزه‌تر باشی. حسن صباح به گواهی روایت‌هایی که حتی مخالفان گفته‌اند، انسانی متدین بود.

حشاشین؛ در ستایش محافظه‌کاری
مطلوب حکومت!

[یعقوب توکلی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و نویسنده کتاب «اسلام‌گرایی در مصر»] تروریسم، قتل بدون اطلاع است، چاقوی دولبه‌ای که گاهی اسباب تجاوز به شمار می‌آید و در برخی مواقع نیز ابزاری برای دفاع در مقابل متجاوزان است. با این حال برخلاف آنچه سریال حشاشین نشان می‌دهد، ترور به فرقه اسماعیلیه منحصر نمی‌شود و کل ترورهایی که این فرقه در طول 200سال انجام داده از 80تا 120نفر بیشتر نیست. در سریال حشاشین چهار جریان معرفی می‌شود؛ نخستین جریان، جریانی است که منتسب به حاکمیت است و رهبری این جریان را خواجه نظام‌الملک برعهده دارد. دومین جریان اسماعیلیه به رهبری حسن صباح است. سومین جریان، نماد آن خیام است به سرخوشی و مسئولیت‌گریزی تمایل دارد. چهارمین جریان نیز به نمایندگی غزالی است که به روشنفکری و سکولاریسم متمایل است. سریال با طرح این چهار جریان سعی می‌کند، ثابت کند کاری که نظام‌الملک انجام می‌داد، منطقی‌ترین کار است و بدین‌وسیله مجموعه‌هایی را که برای تغییر وضع موجود تلاش می‌کنند، محکوم می‌کند. درواقع در این سریال سعی شده محافظه‌کاری مطلوب حکومت‌ها ترویج شود. برای دولت‌ها افراد محافظه‌کار به‌مراتب بهتر از کسانی‌اند که به‌دنبال تغییر وضع موجودند. جریان اسماعیلیه به‌دنبال تغییر وضع موجود بود و این وضع موجود ناشی از فشارهایی بود که حکومت عباسی ایجاد کرده بود.