از جان بچه‌های ایران چه ‌می‌خواهی؟

  [ حانیه جهانیان]  در هفته‌های گذشته بازهم شاهد فعالیت‌های نابهنجار و ناپسند ساسی‌مانکن در صفحه شخصی اینستاگرامش بودیم؛ فعالیت‌هایی که هیچ‌ خط قرمزی برای مخاطب قائل نیست. با این رفتارها این سوال به وجود می‌آید که ساسی‌مانکن به‌دنبال چیست؟ دیده شدن به هر قیمت و تولید هر شکلی از محتوا؟ در عین حال چراوچگونه با اقبال نسل جوان مواجه ‌شده؟ آنچه امروزه از ساسان حیدری می‌بینیم، ماحصل مسیری است که او برای رسیدن به اهدافش از هیچ روش و تلاشی دریغ نکرده است. از به‌کار گرفتن بازیگران فیلم‌های غیراخلاقی در آثارش تا استفاده از گریم شخصیتی برجسته همچون امیرکبیر در آخرین اثرش. خودش گفته بود عیدی او به هوادارانش است! این نوع عیدی، هرچند که نمی‌دانیم چطور می‌توان نام عیدی بر آن گذاشت، گواهی بر این مدعاست که ساسان حیدری تنها یک شخص نیست؛ بلکه نماینده تفکری هدفمند است؛ مسیری که خود نیز نسبت به روند آن آگاه است. ساسی‌مانکن تنها یک عروسک خیمه‌شب‌بازی پاره‌وقت برای تخریب و تحریف فرهنگ و تاریخ این سرزمین نزد فرزندان ماست. در «شهروند» امروز سراغ مریم اخلاقی‌پور، مشاور و روان‌درمانگر کودکان و نوجوانان رفتیم تا از او درباره عوارض نشر و تماشای چنین آثاری بپرسیم.

این اولین‌بار نیست که «ساسان حیدری»، ملقب به «ساسی‌مانکن» برای دیده شدن از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند، اما در آخرین اثر آگاهانه باورهای سخیفش را با استفاده از شخصیت‌های تاریخی مطرح کرده است؛ از ناصرالدین شاه قاجار گرفته تا امیرکبیر. ارزیابی شما درباره این پدیده چیست؟
اولین چیزی که به خاطرم آمد، رنگ و لعاب تصاویر بود. کودکان و نوجوانان خارج از محتوا، اصولا به‌دنبال فضای شاد هستند؛ خارج از اینکه ویدئوهای پربازدید، چه هدفی دارند، صرفا به‌دلیل اینکه شادی‌آورند، جذب مخاطب می‌کنند. تأثیر چنین آثاری بر ذهن، ناخودآگاه و عمیق است. دومین نکته استفاده از تکه‌کلام‌هایی‌ست که در این کلیپ به‌کار رفته است. استفاده از اصطلاح «سنی‌چوخ سویرم»، به معنی «خیلی دوستت دارم» با هدف ترویج آن در ادبیات عامیانه و روزمره نسل اخیر. به‌کار بردن چنین اصطلاحی که اتفاقا غیرفارسی‌ست، باعث ایجاد نوعی رنگ‌وبوی قومیتی در اثر و همچنین تبلیغ آن و تزریق لذت در بین سایر قومیت‌های تُرک‌زبان، چه داخل و چه خارجی‌ست.

خب چرا امیرکبیر؟ در پشت صحنه چه اهدافی مدنظر است؟
در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که تصور غالب نسل اخیر از تاریخ و دوره قاجار صرفا محدود به حرمسرا و زن‌بارگی شاهان قجری‌ست. برای همین از گریم شخصیت برجسته‌ای همچون امیرکبیر استفاده می‌کند؛ مؤسس دارالفنون، همان مردی که در کنار پزشکی، صدراعظم ایران بود. در این کلیپ به وضوح امیرکبیر را درحال استعمال مواد‌مخدر نشان می‌دهد تا اثبات کند کسب علم و اعتیاد، منافاتی با یکدیگر ندارند. می‌توانی شاگرد اول کلاس باشی و بدون هراس برای اولین‌بار مواد‌مخدر را امتحان کنی! جایی برای شرم نیست و محدودیتی وجود ندارد! این پیام ویدئوی ساسی‌مانکن است! همین‌جاست که نوجوان با خودش می‌گوید: «اگر امیرکبیر در دوران قاجار بدون شرم هرچه می‌خواست مرتکب می‌شد، پس شاگرد زرنگ بودن با اعتیاد، میهمانی رفتن و روابط کاملاً آزاد، هیچ مغایرتی با یکدیگر ندارند!» اتفاق دیگر، چیدمان هوشمندانه ایده‌ها و شخصیت‌ها با هدف جذب حداکثری مخاطب است.

در ادامه نشر و دیده ‌شدن چنین آثاری، چه آثار مخربی به‌دنبال دارد؟
وقتی هر بار به‌نحوی ساسی‌مانکن ذهن مرا با آثارش به چالش می‌کشد و درگیر جزئیات می‌شوم، به نوعی تشویق و ترغیب می‌شوم تا همانی باشم که او می‌خواهد. در ادامه پرسش اصلی نوجوان ما شاید این باشد که چرا تا پیش از این منع می‌شدم و چرا نباید مرتکب چنین رفتارهایی شوم؟ این تشویقی‌ست برای منی که در وادی تردید به سمت مسیر مدنظر ساسی می‌روم. حالا ساسی با این قطعه، دست من نوجوان را می‌گیرد و می‌خواهد تا به سمتش بروم. حال‌وهوای غالب نوجوانان در این دوره، درماندگی، تردید و نیاز به راهنمایی‌ست. نمی‌داند که چه باید کرد چراکه به‌تازگی در مسیر انتخاب قرار گرفته است. درست در همین لحظه چیزی درون نوجوان به او می‌گوید که یک شب، هزار شب نمی‌شود! خیلی‌ها یک‌بار این راه را رفتند، امتحان کردند و اتفاقی نیفتاده، تو هم برو!

ضمن اینکه عده‌ای از مشاوران و روانشناسان معتقد هستند تماشای آثاری از این دست می‌تواند باعث ترویج «بلوغ زودرس» در کودکان شود. چقدر با این گزاره موافقید؟



در اینگونه آثار به‌طور مستمر عکس و فیلم‌های غیراخلاقی وجود دارد و در کنار ترغیب سنین پایین، باعث ورود آنها به جهانی می‌شود که اتفاقا درباره آن اطلاعات کافی و صحیحی ندارند. نتیجه چنین اتفاقی باعث ظهور، بروز و انتشار بیماری‌های پنهانِ جنسی است. بیماری‌ها و اختلالاتی که در اثر تماشای محتواهایی از این دست باعث آسیب‌های روحی و روانی بسیاری می‌شود.

با تمام این حرف‌ها اما همچنان ساسی و امثال او می‌تازند! درواقع می‌خواهم بپرسم دلایل جذابیت چنین محتواهای مبتذلی برای نسل‌های اخیر چیست؟
چون کلکسیون از خط قرمز‌ها را ساخته و در کنار هم به شکلی هنرمندانه و جذاب قرار داده است. محتوایی جذاب که همچون زنجیره ادامه‌ دارد و باعث می‌شود تا نوجوان آگاهانه نسبت به تماشای تمامی محتواهای مشابه علاقه نشان دهد. تا حدی که اگر تماشای آن را رها کند، دچار آشوب و به‌هم‌ریختگی می‌شود و به او اینطور القا می‌شود که با ندیدنش اتفاق مهمی را از دست داده است. نکته دیگر که به‌تازگی در این اثر به‌کار رفته استفاده از اصطلاحات غیرفارسی‌ست. با این کار، ساسی‌مانکن قصد دارد اعلام کند «ما با هم یکی هستیم، آغوش من برایت باز است، مادامی که تماشایم کنی، حتی اگر زبان، قوم و نژادمان متفاوت باشد؛ خبری از تبعیض نیست.»

وقتی آثار سخیف ساسی‌مانکن فراگیر می‌شود، نخستین چیزی که به خاطرم می‌آید این است که گویی همیشه چند قدم جلوتر از مخاطبانش، تولید محتوا کرده است. سهم هر یک از ما چیست؟ از مسئولان تا مشاوران و معلمان، رسانه و کارگزاران. چرا تا به امروز تلاش‌های انجام شده آنطور که باید اثربخش نبوده است؟
شاید چون منِ مشاور _ به اشتباه _ در مواجهه با مشکل از منظر یک نوجوان به مسئله نگاه نمی‌کنم! اما تولیدکنندگان چنین محتواهایی با مشاوران‌شان با ظرافت نگاه یک روانشناس و روان‌درمانگر نوجوان، اثر را منطبق با علایق نوجوانان تولید می‌کنند. اتفاقی که از چشم بسیاری پنهان مانده، برنامه‌ریزی و اقدامات آگاهانه تولیدکنندگان این آثار است. یکی از دلایل عدم‌موفقیت مشاوران و بزرگ‌ترها در رقابت با افرادی مانند ساسی، «نگاه از بالا به پایین آنها» و صدور دستورات از موضع بالاست. هنگامی که افراد نتوانند با نسل اخیر به جهان مشترکی برسند، بدیهی‌ست شاهد رقابتی نابرابر خواهیم بود! نتیجه‌ای که نه ما برای آن آموزش دیده‌ایم و نه نسل اخیر، گوش شنوایی برای نگرانی‌ها و دغدغه‌های ما دارد.