روزنامه آرمان امروز
1397/05/22
در باب کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر
آنچه درباب کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر میتوان گفت که ابعاد گوناگون موضوع در باب دریاچه خزر مشخص نیست و نکاتی که در این باب بیان میشود تا حدودی موضوع را در ابهام قرار میدهد. تصمیم گیری در ارتباط با دریای خزر به عنوان یک پرونده ملی تنها در دست دولت نیست و رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه و قوه مجریه به عنوان دولت در این چارچوب مطرح است. در حالی که در ایران باید تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی را به مفهوم حکومت ارجاع داد. از این رو میتوانیم بگوییم آنچه که بیان شده است نشان دهنده نوعی ابهام و پیچیدهتر شدن موضوع دریاچه خزر برای افکار عمومی است. آنچه که حسن روحانی بیان کرده یک توافقنامه نمادین را در قزاقستان شکل میدهد که درآن سهم اعضا، سطح دریا، زیر دریا و ساحل هنوز دقیقا مشخص نیست. فلذا آنچه که مشخص است آنکه همه کشورها بار دیگر توافق کردهاند تا مساله دریای خزر را بر اساس منافع همه کشورهای ساحلی حفظ کنند. با توجه به آنچه که برخی از نمایندگان مجلس و برخی اخبار که در رسانههای گوناگون بیان شده و هنوز در جهت راستی آزمایی آن نمیتوان به دقت وارد عمل شد و این اخبار را به دیتا یا اطلاعات تبدیل کرد، قضاوتی نهایی نیز نمیتوان در باب مسالهای تحت عنوان دریای خزر داشت. پس نکاتی که هم اکنون بیان میشود بالطبع دارای پیامدهای سیاسی در نزد افکارعمومی است. اینکه مردم خواهان شفافسازی بیشتر مساله از سوی دولت در جهت تبادلات امتیاز در دریاچه خزر با روسیه میشوند. با توجه به آنچه در ارتباط مسکو با تهران هم اکنون مطرح است،آنچه که در سوریه رخ داده، پیش از آن در بوسنی و هرزگوین شکل گرفت و مسائل دیگری که در این زمینه مطرح بوده همگی بر این موضوع میافزاید. از طرف دیگر آنچه که برای ایران ایدهآل است اینکه براساس کنوانسیون 1921 و 1941ایران بتواند از 50 درصدی که در این معاهدات مطرح شده سود ببرد. به هر تقدیر با فروپاشی از درون شوروی بود که کشورهای تازه استقلال یافته حاشیه خزر شکل گرفتهاند و با یکدیگر بر اساس این تعهدنامههای بینالمللی سهم 50 درصدی داشتهاند. با فروپاشی شوروی و تاسیس کشورهای تازه استقلال یافته همسایه یا حاشیه دریاچه خزراین 50 درصد از منظر منطقی باید میان این کشورهای حاشیهای تقسیم میشد. افکار عمومی به سادگی این معادله ریاضی را میفهمند و تلاش دارند خود را بر اساس منفعت ایران با این 50 درصد هماهنگ کنند. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جهتگیریهای ایران منجر شد که ایران به روسیه نزدیک و با نزدیک شدن به روسها در وجوه گوناگون بهویژه وجه نظامی و شریک استراتژیک خواندن مسکو توسط رهبران ایران، آرام آرام در باب بسیاری از مسائلی که به گونهای با مسکو ارتباط پیدا میکرد از تساهل و تسامح بیشتری در عرصه سیاست خارجی برخوردار شویم. فلذا اکنون نیز این تنگنای فکری برای افکار عمومی وجود دارد که آیا نفوذ مسکو به ویژه شخص پوتین در ایجاد چنین فضایی موثر است و این فضای موثر نشان دهنده قدرت سیاسی تهران در عرصه دیپلماتیک است؟ اینها پرسشهایی است که در افکار عمومی بهواسطه این معنا مطرح شده است. از 50 درصد به 20 از 20 درصد به 18 درصد و اکنون زمزمههایی از 13 و یا حتی 11درصد به میان میآید و گاه شنیده میشود که برخی از متخصصان میگویند؛ شیب دریای خزر به گونهای است که 10 درصدی که برای ایران در ساحل است بیشترین منابع و امکانات را به ایران اختصاص میدهد. این توجیهها و تفسیرها این دغدغه را شدت میبخشد که باید به آنها توجه داشت.* تحلیلگر وآینده پژوه سیاسی
سایر اخبار این روزنامه
۱۰۰نفر ممنوع الخروج شدند
خزر؛ خلیج فارس آینده
عبور از روحاني خيانت است
متاسفيم! برخي از نمايندگان كاسبكارند
بسته توليد راه را باز ميكند
نخبگان جوان سرباز معلم و سرباز سازندگی میشوند
حبس طرح «عفوعمومی» در بهارستان!
دختران هاشمي پيگير مطالبه زنان
پیامد نشست جدید دریای خزر
پدیده احمدینژاد در کسوت اپوزیسیون جعلی
به جریان افتادن پروندههای حقوقی ایران در مقابله با اقدامات آمریکا
در باب کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر
فرزندانم قبراق و سرحالند؛ نه بازداشت
چرا جمشید مشایخی از بیمارستان مرخص نمیشود؟
خبر