چشم آقای روحانی؛ تصور می‌کنیم!

هرمز شریفیان‪-‬ آنچه در سپهر سیاسی ایران به قطعیت رسیده این است که نه بسیاری از اصلاح‌طلبان، اصلاح‌طلب، نه اصول‌گرایان اصول‌گرا و نه اعتدالیون ما معتدلند و «حسن روحانی» در جلسه دیروز مجلس نشان داد که از محافظه‌کارترین محافظه‌کاران است.
دست مریزاد نخست را باید به طیف گسترده‌ای از اصلاح‌طلبان گفت که تمام‌قد پشت روحانی ایستادند و با وجود تمام نابسامانی‌ها در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، باز هم از روحانی و کابینه ضعیف و بی‌تدبیرش، حمایت می‌کنند.
پیش از پرداختن به پاسخ‌های روحانی در پارلمان لازم است نگاهی به سخنان اخیر وزیرامورخارجه کابینه روحانی یعنی «محمدجواد ظریف» در برنامه‌ای تلویزیونی بیندازیم. پاسخ وزیر خارجه به این پرسش که «مردم می‌پرسند که این همه کشور در دنیا هستند که روابط خوبی با دیگر کشورها دارند و فشاری بر روی آنها نیست، ولی چرا در مورد ایران این گونه است و دائم وزرای خارجی ایران می‌گویند فشار بر روی ماست» با صراحت پاسخ داد:‌ «یک دلیل وجود دارد این است که ما خودمان انتخاب کردیم که یک جور دیگر زندگی کنیم». آقای ظریف باید پاسخ دهد که این «خودمان» کیست؟ یا از کی تا حالا رسم شده که یک «مقام انتصابی» از سوی تمام مردم و با این سطح از اعتماد به‌نفس آن هم از نوع کاذبش، صحبت کند؟ این پاسخ وزیر امور خارجه نشات گرفته از افکار رئیس جمهوری است که پشت تریبون مجلس، شروع اشکال‌های کشور را از اعتراض‌های دی‌ماه می‌داند و در کمال شگفتی می‌گوید: «به نظر بنده اشکال از تصور مردم و ترسیم ملت ایران نسبت به آینده ایران بود، ناگهان تصور مردم به آینده ایران دچار تغییر شد و این درد بزرگ است».
در پاسخ به این پاسخِ شگفت‌انگیز روحانی باید گفت، چشم آقای رئیس جمهور! مردم ایران تصورشان را عوض می‌کنند. مثلا از فردا تصور می‌کنند که نرخ هر دلار آمریکا 100تومان، پایه حقوق 4 میلیون تومان و قیمت هر مترمربع مسکن در تهران، ام‌القرای جهان اسلام، تنها یک میلیون تومان و هر کارمند می‌تواند با سه ماه حقوقش به‌جای تابوتی به نام پراید، خودروهای روز اروپایی را خریداری کند!


روحانی در بخش دیگری از پاسخ‌هایش به پرسش‌های پنجگانه نمایندگان که در ۴مورد آنان را قانع نکرد گفت که شروع مشکلات از دی‌ماه پارسال و اعتراض‌های مردم به موضوع معیشت و سفره‌های کوچک شده آنان آغاز شده است.
این مورد از دو حال بیشتر خارج نیست. یا اعتراض‌های مردم کاملا خودجوش بوده که در این صورت هیچ‌کس حق ندارد تا به مردم بگوید اعتراض نکنند، یا چرا اعتراض کردند یا آن اعتراض‌ها سازماندهی شده و برای تخریب دولت بوده که باز دستگاه اجرایی با تکیه بر نهادهای امنیتی‌اش مانند وزارت اطلاعات باید تاکنون درمی‌یافت که چه کسانی در پس پرده آن اعتراض‌ها و از آمران آن بودند و دولت وظیفه داشت برای روشن شدن افکار عمومی آنان را معرفی کند که البته نکرد.
رئیس جمهور حتما بهتر می‌داند که وضعیت بغرنج کشور به اعتراض‌های دی‌ماه و خروج آمریکا از برجام ربطی ندارد. البته این نکته نیز درست است که همه مشکلات کشور هم از سال 92 و همزمان با به قدرت رسیدن رئیس جمهور فعلی آغاز نشده، اما روحانی وعده می‌دهد که مردم این چندماه را تحمل کنند تا اوضاع به‌سامان شود.
گویا رئیس جمهور فراموش کرده که مردم ایران سال‌ها و بلکه دهه‌هاست که در حال تحمل هستند و آرام آرام در حال از دست دادن آستانه تحمل‌شان هستند.
فقر، بیکاری و سفره‌های به‌شدت کوچک شده مردم دیگر جایی برای تحمل باقی نگذاشته است و دولت موظف است راهکاری اتخاذ کند که این وضع به سرعت هرچه تمام‌تر به حالت نسبتا عادی بازگردد.
اداره‌کنندگان کشور باید بدانند که دیگر چیز زیادی از مردم باقی نمانده که بتوانند مایه‌ای بگذارند. هرچه بوده در چرخه فساد سیستماتیک و اختلاس‌های کلان به تاراج رفته و سهم مردم از رفاه و آسایش در حال رسیدن به نقطه صفر است و متولیان امور باید دست بجنبانند، چرا که اعتماد عمومی نسبت به آنان آنقدر خدشه‌دار شده که اگر روز روشن را شاهد قرار دهند، مردم آن را شب تاریک باور می‌کنند.
چه بهتر که مسئولان کشور مایه گذاشتن از مردم را خاتمه دهند، چون ایرانیان در جریان جنگ تحمیلی، تحریم‌ها، وضعیت ناهنجار داخلی از فساد گرفته تا اختلاس و... نجابت، صبوری و وفاداری خود را بارها و بارها اثبات کرده‌اند و حالا منتظر نشسته‌اند تا ببینند این فداکاری‌ها و صبوری‌ها کدام پاسخ درخور را در پی خواهد داشت.