سرنوشت خاشقچی و آینده روابط واشنگتن – ریاض 

ناپدید شدن جمال خاشقچی ، روزنامه نگار منتقد سعودی اولین مورد از سرکوب رسانه ها از سوی دولت عربستان به شمار نمی آید . همچنین ، ناپدید شدن خاشقچی ، نخستین مواجهه مقامات آمریکایی با موضوع نقض حقوق بشر توسط سعودی ها محسوب نمی شود . اما چه اتفاقی رخ داده است که سرنوشت یک روزنامه نگار معترض سعودی  کسی که پیش از این بخشی از هیئت حاکمه عربستان نیز به شمار می رفت ، اکنون به عمده ترین اختلاف میان واشنگتن و ریاض بدل شده است تا جایی که در آمریکا ، برخی از مجازات عربستان از جمله قطع فروش سلاح یا حتی اعمال تحریم علیه سران سعودی سخن به میان می آورند ؟ آن چه که به عربستان و ترکیه ارتباط دارد این است که جمال خاشقچی روز دوم اکتبر برای انجام امور شخصی به کنسولگری عربستان در استانبول مراجعه کرد و بعد از آن از سرنوشتش خبری در دست نیست . ترک ها مدعی هستند مدارکی دارند دال بر کشته شدن خاشقچی در کنسولگری و سعودی ها نیز مدعی هستند مدارکی دارند دال بر خروج خاشقچی از کنسولگری . تا این جای ماجرا به نظر می رسد که سرنوشت خاشقچی صرفا موضوعی مناقشه برانگیز میان ریاض و آنکاراست یا حداکثر به یک جنجال حقوق بشری میان عربستان و کشورهای غربی بدل شده است اما واکنش ها در آمریکا، سرنوشت خاشقچی را به موضوعی متفاوت بدل کرده است. جدا از این که خاشقچی اقامت دایم آمریکا را داشته و در یکی از معتبرترین روزنامه های آمریکایی – واشنگتن پست – می نوشته، افشای خبر اطلاع دستگاه های اطلاعاتی آمریکا از تلاش سعودی ها برای ربودن این روزنامه نگار معترض بر ابهام این پرونده افزوده است . رسانه های آمریکایی خبر داده اند که سرویس های اطلاعاتی آمریکا چند روز پیش از ناپدید شدن یا مرگ خاشقچی ، با استراق سمع ، از برنامه سعودی ها برای ربودن این روزنامه نگار منتقد عربستانی مطلع شده بودند؛ اما گویا هیچ هشداری برای آگاه کردن خاشقچی یا جلوگیری از اقدامات سعودی ها انجام نداده بودند . این موضوع سوالاتی را در اذهان ایجاد کرده است : چرا آمریکایی ها اقدامی انجام ندادند ؛ چرا کاخ سفید تا چند روز در برابر جنجال خبری سکوت پیشه کرد ؛ چه کسانی در داخل جامعه اطلاعاتی از ماجرا خبر داشتند ، به چه دلیل اطلاعات دستگاه های جاسوسی آمریکا مربوط به تلاش سعودی ها برای سربه نیست کردن خاشقچی به رسانه ها درز پیدا کرد ؛ آیا جامعه اطلاعاتی آمریکا رئیس جمهور این کشور را از تلاش سعودی ها مطلع کرده بود ؛ آیا زمانی که دونالد ترامپ در روزهای نخست گفت که هیچ اطلاعاتی درباره ناپدید شدن خاشقچی ندارد ، دروغ گفته بود و سرانجام این که آیا ماجرای قتل خاشقچی با اظهارات ترامپ برای دریافت پول از سعودی ها در ازای تامین امنیت عربستان در ارتباط بوده است ؟ با این که تقریبا به هیچ یک از این سوالات پاسخ داده نشده است ، کنگره آمریکا دست به کار شده و با وجود جریان سیل آسای دلارهای نفتی سعودی ها به سمت قانون گذاران آمریکایی طی دهه های متوالی ، کاخ سفید را به  ارائه گزارش ناپدید شدن جمال خاشقچی ملزم ساخته است ؛ آن هم با قانونی که با هدف اعمال تحریم نزدیکان ولادیمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه به اتهام قتل مخالفان روس در کنگره آمریکا به تصویب رسیده است . قانون ماگنیتسکی که در سال 2012 درباره آن چه مرگ مشکوک سرگئی ماگنیتسکی در بازداشتگاهی در روسیه خوانده شد ، به تصویب رسید، رئیس جمهور آمریکا را ملزم ساخت که حداکثر طی 120 روز گزارشی را در خصوص نحوه مرگ این شخص و اسامی آمران و عاملان آن در اختیار کنگره قرار دهد . بر اساس همین قانون نیز ، باراک اوباما ، رئیس جمهور وقت آمریکا ، تحریم هایی را علیه نزدیکان پوتین به اجرا گذاشت . اکنون شش سال بعد از روسیه ، دشمن و رقیب سرسخت آمریکا ، گویا این بار نوبت عربستان رسیده است که درپی ناپدید شدن یا مرگ یک ناراضی سعودی ، در معرض مجازات و تحریم واشنگتن قرار گیرد. درخواست 22 سناتور عضو کمیته روابط خارجی سنا از کاخ سفید برای اجرای قانون ماگنیتسکی در ماجرای خاشقچی نشان می دهد که موثر ترین نهاد مربوط به سیاست خارجی کنگره در اعمال فشار بر ریاض پا پیش گذاشته است و این موضوع با وجود شکاف های حزبی در آمریکا ، از اجماع دو حزبی جمهوری خواهان و دموکرات ها برخوردار است . ضمن این که برخی از متحدان نزدیک ترامپ در کنگره نیز در زمره درخواست کنندگان هستند . از این رو ، اگر کاخ سفید سرانجام زیر فشار افکار عمومی و خشم کنگره ، تحقیقات درباره سرنوشت خاشقچی را آغاز کند و در جریان آن ، نقش مقامات ارشد سعودی از جمله محمد بن سلمان ، ولیعهد این کشور به میان کشیده شود ، چه بسا برای نخستین بار ، عربستان نیز طعم تحریم های آمریکا را بچشد .  البته هنوز دولت آمریکا ، به ویژه شخص دونالد ترامپ به دلیل منافع عمومی و شخصی حاصل از تجارت عظیم نفت و سلاح میان دو کشور ، در برابر تشدید فشارها بر ریاض مقاومت می کند ،تاجایی که ترامپ دیروز نیز در گفت وگو با سی بی اس هرچند عربستان را به «مجازات سخت» در صورت دست داشتن در ناپدید شدن خاشقچی تهدید کرد اما در عین حال به صراحت گفت که قراردادهای تسلیحاتی با سعودی را لغو نمی کند. با این حال ، چه بسا ماجرای خاشقچی در نهایت فرصت مناسبی را برای ترامپ جهت باج گیری بیشتر ایجاد کند که بارها تاکید کرده است کشورهای ثروتمند خلیج فارس از جمله عربستان بدون ادامه کمک های آمریکا حتی دو هفته هم قادر به حکومت کردن نخواهند بود . چنین به نظر می رسد که دربار سعودی برای رهایی از یکی از بدترین مخمصه های سیاسی دهه های اخیر چاره ای نخواهد داشت جز این که پول بیشتری را برای ساکت کردن اعتراضات دولتی به ویژه در آمریکا هزینه کند ؛ موضوعی که بیش از همه ، دونالد ترامپ را خوشحال می کند. شاید بعدها مشخص شود که مرگ احتمالی خاشقچی- یا حداقل ، واکنش های رسانه ای آن - بخشی از توطئه  بین المللی برای شدت بخشیدن به چپاول سعودی ها از سوی رئیس جمهوری بوده است که آشکارا در واشنگتن به ثروت افسانه ای عربستان چشم دوخته بود .