زنان برنده بازي‌آزادي

 
 پريا سپينود
 
اگر ورزشگاه آزادي را ورزشگاهي 80 هزار نفره درنظر بگيريم و قيد افسانه 100 هزار نفره بودن اين ورزشگاه را بزنيم، حضور 800 تماشاگر زن در بازي فينال پرسپوليس و كاشيما، يعني يك‌صدم تماشاگران اين ورزشگاه در بازي فينال را زنان ايراني تشكيل مي‌دادند. در بين 8 هزار تماشاگر ژاپني، احتمالا بيش از 800 زن حضور داشتند، ولي باتوجه به اشتياق شديد و عميق بخش قابل‌توجهي از زنان و دختران جامعه ايران براي حضور در ورزشگاه‌هاي فوتبال، انصاف بايد داد كه اختصاص فقط 800 صندلي به زنان ايراني در اين بازي، كافي نبود. به ويژه اينكه بخشي از اين بانوان هم خانواده مقامات ورزش كشور يا خانواده اعضاي جامعه فوتبال بودند. نكته انتقادي ديگر اينكه، در جريان پخش مسابقه پرسپوليس و كاشيما، كارگردان تلويزيوني تقريبا حتي يك نما هم از تماشاگران زن نشان نداد تا ما دل‌مان خوش باشد كه 800 زن ايراني در بين اين
80 هزار نفر مشغول تماشاي مسابقه فينالند. در مجموع ورزشگاه چهره و صوتي كاملا مردانه داشت. اما چه خوب است كه مطالبه قشر مهمي از جامعه را هم، حقيقتا محقق كنيم و چشم‌مان صرفا به ملاحظات و خواسته‌هاي فيفا نباشد. با اين حال نيمه پر ليوان را هم بايد ديد. دولت روحاني در بازي ايران و بوليوي براي اولين‌بار زنان را، ولو به شكل محدود، وارد ورزشگاه آزادي كرد. در آن بازي فشار فيفا در كار نبود و تصميم دولت، تصميمي همسو با مطالبات راي‌دهندگان به حسن روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري سال 96 بود. نكته دوم اينكه، تماشاگران مرد هنگام ورود زنان تماشاگر به ورزشگاه آزادي، رفتار بسيار شايسته‌اي از خود بروز دادند. اينكه مردان تماشاگر برخاستند و زنان را تشويق كردند، رفتاري مدني و مطابق با ارزش‌هاي فرهنگ ايراني و اسلامي بود. نكته سوم اينكه، دو بار حضور زنان ايراني در ورزشگاه آزادي در هفته‌هاي اخير، قطعا نشان‌دهنده تصميمي مهم در لايه‌هاي مهم تصميم‌گيري در اين كشور است و آن اينكه، قرار است تدريجا باب ورود زنان به ورزشگاه‌ها گشوده شود. حتي اگر اين حضور كم و بيش كنترل شده باشد، باز وجودش به ز عدم. كمتر تحول مهمي يك‌شبه صورت مي‌گيرد. كار جهان غالبا بر مدار تدريج سير مي‌كند و همين كه ما ببينيم تدريجا به سمت گشايش و تسامح بيشتر در حال حركتيم، مي‌توانيم به آينده اميدوار باشيم و به لحاظ روحي تسليم كساني نشويم كه مدام بر طبل يأس مي‌كوبند و فردا را تيره و تار ترسيم مي‌كنند. گام‌هاي مثبت كوچك را بايد قدر بدانيم و در آرزوي برداشتن گامي بزرگ، از رفتن بازنمانيم يا خداي نكرده،
عقبگرد نكنيم.