روزنامه شهروند
1397/08/28
به سرنوشت تن بده
سحاب شکیبا| ماجرا از مدتها قبل شروع شد. پیش از اینکه «حمید فتاحی» معاون وزیر ارتباطات از تصمیم جدید مرکز ملی فضای مجازی خبر دهد و بگوید که به موجب تصمیم تازهشان تمامی پیامرسانهای بومی -به جز سروش و گپ- از گردونه حمایتهای مالی دولت حذف خواهند شد. او توضیح داده است: «پیامرسانهای سروش و گپ قابلیتهای فنی از خود نشان دادند و انتخاب شدند. تیمهای فنی از دستگاههای مختلف جمع شدند و آیتمهایی مانند نوع معماری، مقیاسپذیری، قابلیت توسعه، سختافزار، نرمافزار، بهروزبودن، نوع پروتکلهایی که استفاده میکنند، نوع توسعهپذیری، ارتباط با خدمات بانکی، خدمات دولت الکترونیک و... را بررسی کردند و درنهایت این دو پیامرسان از رتبه بالاتری برخوردار شدند. از طرفی واقعا کشور هم نمیتواند در جایی هزینه کند که نتیجهای ندارد؛ چون این حمایتها بیتالمال است و باید مراقب بود.»ماجرا از روزی آغاز شد که با همه فیلترینگهای سفتوسخت و هزینهبر، با همه تبلیغات مداوم در رسانههای عمومی (بخصوص صداوسیما) با اجبار به بستن همه کانالهای رسمی در تلگرام، باز هم یخ پیامرسانهای داخلی نگرفت. حتی «بله» که تراکنش و اقدامات بانک ملی منوط به نصب آن شده بود، عقب نشست. تزریق بودجه، وام بلاعوض و اختصاص پهنای باند رایگان نتیجه نداد و خلاصه شد آنچه -به نظر عدهای- نباید میشد!
بهانه برای این اتفاق زیاد است: از «اینکه به قدر کافی حمایت نشدیم» تا «فناوری پیامرسان هماندازه علم انرژی هستهای مهم است و نباید اینطور برخورد میشد و ما نیاز به کمک بیشتر داریم» و... ولی اینها همه ماجرا نیست. آنچه سعی میکنند از آن روی بگردانند، حقیقت این تجربه تازه و بارها آزموده است؛ اگر پیشرفتهای فنی، راحتی کاربری، دریافت خدمات متناسب و درمجموع کاربرپسندبودنِ یک پیامرسان به کاربران ارایه میشد، اگر همه از حفظ حریم خصوصی خیالشان راحت بود و به نرمافزارهای داخلی «اعتماد» میکردند، آنوقت منجر به اقناع میشد و دیگر با هیچ وسیلهای نمیتوانستند کاربر را از آن پیامرسان دور کنند؛ بدون نیاز به بخشنامه و تهدید. چیزی که تلگرام و همخانوادههای غیر قابل اعتمادش به مخاطب میدهند، همین حس اعتماد است، حس راحتی و البته وابستگی.
ولی این ماجرا یکروی دیگر هم دارد؛ وقتی بعد از فارس و ایسنا، تسنیم هم خیلی چراغخاموش به تلگرام برمیگردد، یعنی چه؟ این خبرگزاری در پیامرسان سروش نزدیک به ۸۶هزار دنبالکننده دارد که عدد کمی در نوع خود نیست (البته اگر همه این عدد را واقعی و مخاطبان فعال قلمداد کنیم) ولی حتی تسنیمیها که مهمترین خبرگزاری در حمایت از پیامرسانهای داخلیاند، تصمیم گرفتند به خانه ۱۳۹هزار دنبالکنندهایشان برگردند. این سرنوشت همه -حتی متعصبترین- رسانهها یا رسانهمندهاست که دنبال فرصتیاند که صدایشان شنیده شود، دیده شوند و حرفهایشان به گوش دیگران برسد. هیچکس خودگویی و خودشنوی و رضایتمندی را تاب نمیآورد. این را بسیاری از رسانهها فهم کردهاند که بهجای برخورد سلبی و منعی، باید برای فضای جدید محتوا تولید کرد، شنیده شد و اجازه داد نظرات دیگر هم به گوش برسد. فرزند این زمانه بودن چیزی جز این است؟
سایر اخبار این روزنامه
حمله به دلیجان طلا
کاشفان فروتن پولشویی
ایران زنجیره کمک به مردم یمن
روز انتصابهای لایکخور
سندحمله افخمی به صادق هدایت چیست؟
مدیرعامل متواری، کارگران همچنان معترض
تور خارجی ارزان با هتل کپسولی!
به سرنوشت تن بده
رئیس نرفته که بخواهد برگردد
شهردار در هزارتو
بازگشت به 1000 سال قبل از بازی تاج و تخت
سربازان تیمملی در حسرت معافیت
آخر قصه ما و این چشمآبی پرزور
چرا این همه شبکه محقر بله، یک شبکه تماشایی، نه؟!