کاملا جدی، کاملا تلخ!

هومن جعفری- خبر آمده که داماد 18 ساله همسرش را با سم کشاورزی کشته! خب شما بفرمایید ما الان برای این مطلب چه طنزی بنویسیم؟ چه طنزی ننویسیم؟ چطور از کنار این سوژه عبور کنیم؟ چرا به جوان‌هایمان یاد نمی‌دهیم که زندگی کنند؟ چرا یاد نمی‌دهیم که اگر نمی‌توانند زندگی کنند جدا شوند اما نه آن یکی را نابود کنند نه خودشان را بدبخت؟ چرا به جوان‌هایمان یاد نمی‌دهیم که هیچ وقت به بن‌بست نمی‌رسند که همیشه می‌توانند تصمیم بهتری بگیرند. که زندگی ارزش این چیزها را ندارد. که یک جدایی آبرومندانه خیلی بهتر از یک زندگی در آتش است؟ چرا باید چنین خبری را بخوانیم؟ یک تازه‌داماد 18 ساله، تنها شش ماه بعد از ازدواج اصلا نباید فکر چیزی باشد که درگیر اختلاف شود. زندگی برای 18 ساله‌ها باید خیلی شیرین‌تر از این حرف‌ها باشد. با جوان‌هایمان، با نوجوان‌هایمان، با مردم خود چه می‌کنیم؟