پشت پرده دید و بازدیدها از دمشق

صابر گل عنبری-یک هفته‌ای است که سوریه شاهد تحولات بزرگی است که خود تحولات بزرگ‌تری را در آینده‌ای نه چندان دور در این کشور و چه بسا کل منطقه رقم خواهد زد. دو اتفاق غیر منتظره سرآغاز و پیش‌درآمد این تحولات است، یکی سفر غیر منتظره عمر البشیر رئیس جمهور سودان در شانزدهم دسامبر بود و دیگری هم سه روز بعد از آن اتفاق افتاد و منظور همان اعلام تصمیم آمریکا برای خارج ساختن نیروهای خود از سوریه است. سفر البشیر یک تحول سیاسی و تصمیم آمریکا نیز همزمان تحولی سیاسی نظامی در پرونده سوریه است. نمی‌توان این دو اتفاق غیر منتظره را جدا از هم دانست و جداگانه به تفسیر و تحلیل آن‌ها پرداخت و به احتمال زیاد با هم ربط دارند. البشیر تنها در قامت عالی‌ترین مقام سودانی به دمشق نرفته بود، بلکه در حقیقت به عنوان نماینده عربستان به آن جا سفر کرد. یک روز بعد از آن نیز رئیس ستاد ارتش عربستان به خارطوم رفت و با البشیر دیدار کرد. دیروز هم سرلشکر علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به قاهره رفت و با همتای مصری خود و دیگر مقامات مصری دیدار و گفت وگو کرد. همچنین دیروز ملک عبدا... دوم پادشاه اردن نیز اظهارات قابل تاملی درباره سوریه داشته و از بهبودی اوضاع آن سخن گفته است و برخی منابع به نقل از وی اعلام کرده اند که روابط امان و دمشق مثل گذشته خواهد شد. همزمان، کارگران در حال ترمیم و تعمیر سفارت امارات در دمشق دیده‌ شده‌اند. برخی منابع هم می‌گویند یک هیئت بازرگانی اماراتی به سوریه سفر کرده و قرار است در پروژه‌های مسکن سرمایه‌گذاری کند. احتمالا سفارت امارات در آینده نزدیک در دمشق بازگشایی می شود. همزمان با این اتفاقات، رایزنی‌هایی نیز در پایتخت‌های عربی برای لغو تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و حتی احتمال مشارکت هیئتی از این کشور در نشست سران این اتحادیه در ماه مارس در تونس در جریان است. در همین حال روز گذشته دونالد ترامپ در توئیت دیگری از آمادگی عربستان برای بازسازی سوریه خبر داد. به احتمال زیاد ریاض پشت پرده دید و بازدیدها از دمشق یا سفر مقامات سوریه به دیگر کشورهای عربی قرار دارد، اما با وجود این عربستان احتمالا آخرین کشوری خواهد بود که روابط خود با نظام سوریه را از سر خواهد گرفت.  روسیه به دو دلیل بیشتر از آمریکا از تامین مالی بازسازی سوریه به وسیله عربستان استقبال خواهد کرد: یکی این که در نهایت بخش بزرگی از این پول‌ها به جیب شرکت‌های روسی خواهد رفت و از سوی دیگر هم یک کشور نابود و کاملا تخریب شده چالش بزرگی برای آینده نفوذ روسیه است و بازسازی سریع سوریه این چالش را مرتفع خواهد کرد.نمی‌توان این رویدادهای همزمان را تافته‌های جدا بافته از هم دانست. همه آن‌ها در قالب یک پروژه کامل می‌گنجند. مرتبط بودن این اتفاقات حاکی از یک سناریو و طرح پیچیده است و بر این نکته تاکید دارد که تصمیم جنجالی دونالد ترامپ از روی انفعال و صرفا در یک تماس تلفنی با رئیس جمهور ترکیه اتخاذ نشده است. حال که با یک پروژه تازه در پرونده سوریه مواجه هستیم، یافتن پاسخ‌های منطقی برای سوالات زیر می‌تواند ابعاد این طرح را تا حدودی روشن سازد.اولا باید دید این پروژه صرفا آمریکایی عربی است یا در قالب توافقی پیشینی میان آمریکا، عربستان، ترکیه، اسرائیل و روسیه در حال اجراست؟ ثانیا سرنوشت ادلب چه خواهد شد؟ آیا واقعا شرق فرات به ترکیه واگذار خواهد شد؟ شخصا بعید می‌دانم که آنکارا چنین ریسکی کند. احتمالا در روزهای آینده به منبج حمله خواهد کرد، اما این که بخواهد کل شرق فرات را به سیطره خود درآورد، زیاد محتمل نیست. این سیطره نیازمند جنگی طولانی با نیروهای کُردی در این منطقه است. باید دید دولت سوریه درباره این منطقه چه تصمیمی خواهد گرفت. به نظر می رسد دولت ترکیه منتظر این تصمیم است. آیا دمشق راه جنگ را در قبال نیروهای قسد و ی.پ.گ بر می‌گزیند یا با کُردها توافق خواهد کرد؟ روسیه در این زمینه چه نقشی ایفا خواهد کرد؟ آیا تلاش خواهد کرد جای آمریکا را بگیرد و حمایت تلویحی از نیروهای کُردی بکند؟ و ده ها پرسش دیگر.