معافیت مالیاتی برخی نهادها بازنگری شود

آلبرت بغزیان در گفت‌وگو با «آرمان»:
معافیت مالیاتی برخی نهادها بازنگری شود
کنترل تورم به‌جای افزایش حقوق بازنشستگان
آرمان- زینب مختاری: با توجه به اعمال تحریم‌های آمریکا و تنگناهای درآمدی دولت در سال آینده، بودجه سال98 با دقت و موشکافی بیشتری توسط کارشناسان اقتصادی بررسی می‌شود. همین حساسیت بالای بودجه سال آینده بود که سبب شد دولت پیش از ارائه آن به مجلس، مکلف به بازنگری در آن شود. از آنجا که سال آینده، با کاهش عرضه و فروش نفت در بازار جهانی روبه‌رو بوده و در نتیجه درآمدهای نفتی کاهش خواهد یافت، چشم دولت برای تامین هزینه‌ها بسیار جدی‌تر از گذشته به درآمدهای مالیاتی دوخته شده است. دولت مصمم است با تحقق درآمد کلان 153هزارمیلیاردتومانی در سال آینده، کسری‌های پیش‌رو در بودجه را پوشش داده و بتواند هزینه‌های جاری خود را تامین کند. همچنین دولت با عزم راسخ در حذف یارانه ثروتمندان و کاهش هزینه‌های سرسام‌آور یارانه‌های نقدی، می‌کوشد گام‌های موثری در راستای تحقق عدالت اجتماعی بردارد. همچنین دولت با توجه به افزایش نرخ تورم و کاهش کیفیت زندگی و با تکیه بر منابع بودجه‌ای که ذکر شد، 20درصد افزایش را برای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان در نظر گرفته است. آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با «آرمان» اهداف بودجه‌ای دولت در سال آینده را بررسی کرده است که در ادامه می‌خوانید.


‌دولت درآمدهای مالیاتی در بودجه سال آینده را با افزایش 11هزارمیلیاردی، به 153هزارمیلیارد رسانده است؛ به نظر شما تا چه حد این میزان قابل تحقق است؟
باید دید که این درآمدها نسبت به سال گذشته چنددرصد رشد داشته و آیا منابع تامین آن نیز افزایش یافته است یا خیر؟ درآمدهای مالیاتی در کشور ما با توجه به آن میزان که جمع‌آوری می‌شود و میزانی که در بودجه مطرح می‌شود، تناسبی با هم ندارند. اگر در کشورهای دیگر بررسی کنید مشاهده می‌کنید که بیش از این میزان مالیات جمع‌آوری می‌شود. در واقع دو امر مانع جمع‌آوری کامل مالیات‌ها می‌شوند؛ نخست ضعف پایه‌های مالیاتی و اندک‌بودن آنها که دولت می‌تواند با افزایش پایه‌های مالیاتی این مانع را برطرف کند. از این موارد می‌توانیم به مالیات بر عایدی و نفع سرمایه اشاره کنیم. این مورد از پایه‌هایی است که می‌توان از آن مالیات دریافت کرد. دوم نیز بحث معافیت‌ها و فرارهای مالیاتی‌ است. دولت محاسباتی انجام می‌دهد که مشخص می‌کند تا چه میزان فرار مالیاتی رخ داده است. دولت باید بیان کند که امسال چه میزان از این فرارهای مالیاتی را کاهش داده و از چه طریقی توانسته است آن را کاهش دهد؟ آیا با شناسایی فراریان مالیاتی و یا پیداکردن حساب‌سازی‌ها یا فعالیت‌های پنهان و زیرزمینی بوده است؟ و اینکه معافیت‌هایی که برخی نهادها و موسسات دارند یا شرکت‌هایی که ممکن است سال‌ها باشد که از یک ماده قانونی یا یک سفارش یا ابلاغی استفاده می‌کنند برای گرفتن معافیت مالیاتی را بازنگری کنند تا مشخص شود که این نهادها تا چه میزان برای گرفتن معافیت محق هستند یا اینکه باید مالیات خود را بپردازند و زمان معافیت آنها به سررسیده است و نیازی به حمایت مالیاتی ندارند. دولت باید بررسی کرده و این موارد را مشخص کند که این افزایش 11هزارمیلیاردی از کدام محل رخ می‌دهد و در واقع اقتصاد ناسالم و زیرزمینی را به روی زمین آورده و آشکار کند.
‌مورد دیگری که در بودجه به طور جدی مطرح شده است، حذف دهک‌های بالای درآمدی از فهرست یارانه‌بگیران (یارانه ثروتمندان) در سال آینده بوده و دولت این ماموریت را به استانداری‌ها واگذار کرده است. این امر تا چه میزان به تحقق عدالت و تامین منابع دولت کمک خواهد کرد؟
از منظر عدالت، باید گفت که این امر در جهت تحقق عدالت است. هرچه ما افراد غیرنیازمند را از این فهرست حذف کنیم بهتر است و از سوی دیگر هم یارانه نیازمندان را افزایش دهیم. شناسایی افرادی که نیازمند نیستند هم بسیار آسان است اگر چه دولت می‌گوید امکان ندارد و عملی نیست. می‌توانند افراد دارای سقف درآمدی چندمیلیونی را تعیین کنند و شهر و روستا نیز می‌توانند متفاوت باشند. همچنین بر اساس دارایی‌های ملک، گرفتن اجاره‌بها یا داشتن کد مالیاتی و نیز داشتن املاک و خانه‌هایی که می‌توان بر اساس منطقه شهری، آنها را غیرنیازمند محسوب کرد می‌تواند به شناسایی افراد ثروتمند کمک کند. برای مثال کسی که خانه چندده‌میلیاردی دارد حتما درآمدی داشته که توانسته آن را تامین کند. اگر از راه ارث هم به او رسیده مالیات بر ارث را پرداخته و اثبات می‌کند. در نتیجه این افراد قابل شناسایی هستند اما به نظر می‌رسد اراده‌ای برای آن وجود ندارد. افراد زیادی هم مشمول نخواهند بود اما این امر می‌تواند عدالت مالیاتی را هم محقق کند.
‌در بودجه 98، دولت در جهت همسان‌سازی و افزایش حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران، افزایش 20درصدی را در نظر گرفته است؛ به نظر می‌رسد با توجه به افزایش تورم، این میزان چندان رضایت‌بخش نباشد. افزایش 20درصدی را تا چه حد مطابق نیاز جامعه و توان دولت در پرداخت آن ارزیابی می‌کنید؟
هر چنددرصد که به حقوق این قشر اضافه شود، خوب است. البته ممکن است مستمری‌بگیری هم باشد که با حقوق بالا بازنشسته شده باشد یا دارایی زیادی داشته باشد. لزوما هر کسی که مستمری‌بگیر است مستحق افزایش زیاد حقوق و دریافت یارانه هم نیست. مثلا وزیری بازنشسته می‌شود، پاداش بازنشستگی می‌شود چندصدمیلیون و حقوق دریافتی او نیز چندین میلیون است؛ فردی مانند او نیازمند این افزایش‌ها نیست. اما همه مستمری‌بگیران را که شامل نمی‌شود. ولی همان 20درصد هم به جای آنکه دولت بیاید خود را درگیر این افزایش‌ها کند، نرخ تورم را کنترل کند. به‌جای افزایش 20درصدی حقوق، کالاها را ارزان‌ کند. به جای آنکه برخی اقلام افزایش 100درصدی داشته باشند، افزایش 50درصدی را بر آنها اعمال کند. این امر به مستمری‌بگیران و بازنشستگان کمک بیشتری می‌کند تا آنکه هزینه زندگی آنان 100درصد افزایش یابد و دولت 20درصد به مستمری آنان اضافه کند. در نتیجه من بر این باورم که به جای آنکه بگوییم چنددرصد به حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران اضافه شود، باید بگوییم تورم کنترل شود.