روزنامه نگاری، عاشقی است

در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
روزنامه نگاری، عاشقی است و عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد.
روزنامه نگاری آینه گردانی است.به قول خاقانی دل‌های آن ها و قلم هایشان آینه‌گردان صبحگاه است اما من این بیت حضرت حافظ را با اجازه ایشان و دوستان وصف الحال


روزنامه نگاران می بینم که فرمود:
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت:
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
روزنامه نگاران صعب روزی دارند و بوالعجب کاری. چرا؟ نیاز به گفتن ندارد اگر بنویسند مسئول اند اگر ننویسند مسئول اند و مهم تر از همه آن که باید هر لحظه تشخیص بدهند که چه چیزی را بنویسند و چه چیزی را ننویسند. کجا سکوت کنند و کجا سکوت را بشکنند.اگر سکوت می کنند تا کجا سکوت کنند و اگر سکوت را می شکنند تا چه اندازه باید بشکنند؟ و مهم تر این که اگر قرار شد بنویسند چگونه بنویسند؟ و اگر تشخیص دادند که فریاد بزنند موج فریادشان چه اندازه باید باشد؟ تا طبیبان را بیدار و آگاه کند اما رشته امید بیمار را نگسلد.
روزنامه نگاران مدام در حال آزمون دادن هستند و همیشه بر سر دو راهی ها که گاهی تعیین کننده نیز هست آرامش و وحشت، عشق و نفرت، احساس امنیت و احساس خطر از رسانه های گروهی به جامعه تزریق می شود گاهی یک نوشته، خانه ای، محله ای، شهری، یا کشوری را دچار بحران می کند و گاهی آرامش  و عشق و امید را به هریک از اینان تقدیم می کند.
روزنامه نگاران باید سری پر شور و دلی پر از احساس داشته باشند اما پایاپای آن از خردی تیز و اندیشه ای صائب نیز برخوردار باشند تا در فضای مه آلود احساسات و زیر باران عواطف، تصویرهای واقعی و واقعیت های خیس خورده گم نشوند . روزنامه نگاران می دانند که گاهی احساس و خرد، دو راهه های سختی پیش پایشان می گذارد و آزمونی مرد افکن بر آنان تحمیل می کند.
روزنامه نگاران باید سواد خواندن داشته باشند باید بتوانند شاهنامه فردوسی، دیوان خاقانی، غزلیات حافظ، تاریخ بیهقی و ادبیات کهن و معاصراین کهن بوم و بر را مثل بلبل بخوانند و ظرایف و رندی های آن را فهم کنند و باید سواد نوشتن داشته باشند تا بتوانند حرف حق را بنویسند تا اهالی حق و راهپویان آن، از مسیر نوشته های آنان حق و باطل را تشخیص دهند.هر چند این حق و باطل در حد مسائل روزمره سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باشد و باید سواد دیدن داشته باشند تا تصویری واقعی و زلال فرا روی مردم و مسئولان بگذارند به ویژه در روزگاری که غبارها و ریزگردها فضای دید بسیاری از مدیران را کوتاه کرده است.
روزنامه نگاران باید ...
 فهرست بایدها در کار روزنامه نگاری فهرستی دراز دامن است که روزنامه نگاران آن را با تمام وجود خود لمس کرده اند و می کنند و عمدتا همه این بایستگی ها را بیش از آنچه که گفتم دارند و معمولا نیز چنان که باید دیده نشده اند و نمی شوند و گاهی آماج بی مهری ها، طعنه ها و تهدیدها قرار می گیرند اما عاشقانه وظیفه خطیر خود را به فرجام می برند و می گویند:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن!
ظاهرا این چندکلمه ناقابل به مناسبت 20 هزارمین نسخه روزنامه وزین خراسان درج می شود. با اندکی تامل می توان فهمید که چه انسان های دلسوز و فرهیخته ای برای انتشار این اوراق زرین چه رنج ها برده و چه بیداری ها کشیده اند این ناچیز به احترام تمامی مردان و زنانی که در این روزنامه زحمت کشیده و می کشند به تمام قامت بر می خیزم و به تمام یاران خراسانی و عزیز خودم ادای احترام می کنم. انتشار 20 هزارمین شماره این روزنامه ارجمند و شریف را به همه آنان و تمامی دلبستگان دانش و آگاهی تبریک می گویم و این دو بیت را از همان غزل نخستین به آنان تقدیم می کنم:
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
بی تردید روزنامه خراسان یکی از روزنامه های فاخر کشور است و من برای مدیر مسئول محترم روزنامه و همه مدیران و کارکنان خدوم در همه بخش های آن بهروزی، سربلندی و توفیق وبرای این روزنامه وزین و فاخر، مانایی،پایندگی و پویایی بیشتر را از درگاه خدای بزرگ آرزو می کنم و یاد و خاطره همه همکاران گذشته را گرامی می دارم.