متخلفان شهرت‌طلب با ورود به عرصه سینما، چهره هنرمندان را هم خدشه‌دار می‌کنند سایه شوم فساد برسر«شهرزاد»

همدلی| گروه فرهنگ و هنر: موفقیتش بی‌نظیر بود، شاید خوش‌بین‌ترین مدیر سازمان صدا و سیما هم تصور نمی کرد سریالی در شبکه خانگی عرضه و به یکی از محبوب ترین مجموعه ها در تاریخ ایران بدل شود. حسن فتحی اما توانست سریالی بسازد، خارج از تلویزیون حتی محبوب تر از مجموعه های رسانه ملی. ترانه علیدوستی، شهاب حسینی و مصطفی زمانی، ستاره های سینما را همراه با بزرگان عرصه هنر هفتم همچون علی نصیریان جمع کرد و سریالی ساخت موفق و محبوب، مردم برای خرید هر قسمتش انتظار کشیدند، پول دادند و تحسین کردند عواملش را. در روزهای اوج «شهرزاد» اما نادر فتوره چی، فعال مجازی کمپینی راه انداخت برای «نه» به شهرزاد، تهیه کننده «شهرزاد» را متهم کرد به فساد مالی و سرمایه گذاری در سینما با پول های مشکوک. محمد امامی، شکایت کرد به دلیل «ردشدن از مرز نقد و رسیدن به تهمت و افترا و تشویش» اما کم کم مشخص شد صحبت های فتوره چی، چندان هم بیراه نبوده است.
پول‌های کثیف
انتشار جزئیاتی تازه از تخلفات مالی دو چهره فعال در سینما و شبکه نمایش خانگی، به نقل از نماینده دادستان در دادگاه پرونده «بانک سرمایه»، بازتاب گسترده‌ای در محافل رسانه‌ای و هنری داشت، یکی از آنها محمد امامی بود؛ تهیه کننده‌ای که «شهرزاد» را به مثالی برای اشاره به پول های کثیف در جامعه هنر تبدیل کرده و زحمات چندین و چند ساله تیمی حرفه ای برای ساخت مجموعه ای موفق در سه فصل را زیر سوال برده و حتی آبرو و اعتبارشان را خدشه دار کرد. برخی از مردم، سخت باور می کنند کارگردان و بازیگری، پولی بگیرند از تهیه کننده و سرمایه گذاری که ندانند پولش حلال نبوده، سرِ کسی کلاه گذاشته و اختلاسی میلیاردی کرده است.
نماینده دادستان در دادگاه به صراحت اعلام کرد: «گزارشات سازمان بازرسی در مورد شرکت‌های متعلق به محمد امامی، حسن جهانبانی، حسن شاملویی، حسین هدایتی و محمد هادی رضوی نشان از آشکار بودن تخلفات صورت گرفته دارد.» تاکید بر «تخلف آشکار» همراه با طعنه به پول‌های کلانی که «لاشه‌های آن را امروز در فیلم‌ها و شبکه خانگی می‌بینیم.» به سندی برای اثبات موضع منتقدان حضور چهره‌هایی مانند هدایتی، امامی و رضوی در عرصه سرمایه‌گذاری سینما و شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است. رضوی هم داماد خبرساز محمد شریعتمداری، وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت و وزیر کنونی تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.


راه نجاتی نیست مگر شفافیت
برخی فعالان هنری و حتی مدیران فرهنگی تلاش داشتند پیگیری وجود پول‌های کثیف در سینما را به یک توهم و ابهام بی‌پایه و اساس نسبت دهند اما مورد اخیر لااقل نشان داد فارغ از مصادیق احتمالی، اصل راه یافتن «پول کثیف» به چرخه اقتصادی تولید و عرضه محصولات هنری، یک واقعیت است. در مسیر پیگیری موضوع ورود پول‌های مشکوک به چرخه تولید سینما و شبکه نمایش خانگی، فضای پر ابهامی پیرامون تمام پروژه‌های تولید شده متکی بر بودجه خصوصی شکل گرفت. فاصله گرفتن تولیدات هنری از حمایت‌های مستقیم دولتی و نزدیک‌تر شدن چرخه عرضه و تقاضا به استانداردهای «اقتصاد فرهنگ»، یکی از مطالبات جدی در سه دهه گذشته بوده که نباید با بالابردن هزینه ورود فعالان بخش خصوصی به این میدان، امکان تحقق آن را بیش از این به تاخیر انداخت.
هیچ راه نجاتی نیست، مگر «شفافیت»؛ تجربه نزدیک به چهاردهه حمایت مستقیم دولتی از تولیدات سینمای ایران، نقشه راه را به هنرمندان نشان می دهد. هدف مطالبه شفافیت و مبارزه با «سرمایه‌»های مشکوک، توقف تولید محصولاتی از جنس «شهرزاد» نیست بلکه تلاشی است برای مصون ماندن از آسیب و قربانی نشدن این دست تولیدات به پای «پول‌های کثیف». چارچوب حمایت‌های ملی نهادهای دولتی از پروژه‌های سینمایی اگر از همان ابتدا در فرآیندی شفاف و قابل نظارت تعریف شده بود، طبیعتا بخش عمده‌ای از ابهامات امروز درباره کارنامه مالی دولت‌های مختلف در حوزه فرهنگ دیگر موضوعیتی نداشت. در مقطعی که شاهد قدرت‌گیری روزافزون بخش خصوصی در سینمای ایران و بخش تازه‌نفس شبکه نمایش خانگی هستیم، باید سنگ‌بنای «سینمای خصوصی ایران» را با آجرهای «شفافیت» چید.
جای خالی قرارداد واحد
به گزارش مهر، علی دهکردی، رئیس انجمن بازیگران سینمای ایران پیش‌تر ابعاد صنفی تحقق شفاف‌سازی اقتصادی در پروژه‌های سینمایی را در قالب «قرارداد واحد» تبیین کرد؛ قراردادی که در صورت تحقق و اجرایی شدن کامل، مبلغ دستمزد یک بازیگر برای ایفای نقش در یک پروژه سینمایی دیگر نه «حاشیه» بلکه یک «خبر رسمی» محسوب خواهد شد. واقعیت این است که فعالان امروز سینمایی ایران در شرایط فعلی آمادگی کمتری نسبت به مدیران دولتی برای تن دادن به این سطح از شفافیت دارند و تا زمانی که این شرایط تغییر نکند، بعید است پروژه شفاف‌سازی برای حل معضل «پول‌های کثیف» به سرانجام برسد.
حالا «شهرزاد» که روزی هزار و یک قصه می گفت تا مرگش را حداقل یک شب دیگر به تاخیر بیندازد، حالا سایه شوم قصه را بر سر می بیند، سایه بی هنرانی که به عشق شهرت، پول هایی که نان بازوی‌شان نبود را آوردند و ریختند داخل سینما و البته اکنون باید مقابل قاضی بایستند و جوابگو باشند.
سایر اخبار این روزنامه