روزنامه آفتاب یزد
1397/11/08
از آتلیه تا کارگاه
صادق رشیدی فرد = مهندس معمار
آتلیه کلمهای است فرانسوی به معنای کارگاه، لیکن در مراکز آموزش هنر، به فضایی که در آن آموزش به صورت عملی صورت میگیرد، آتلیه میگویند. به عنوان مثال در آتلیههای معماری، دانشجویان روش ترسیم فنی و نقشه را آموزش میبینند، ماکت میسازند، نقاشی میکنند و حتی عکس نیز ظاهر میکنند.
در آموزش معماری و هنر یکی از مهمترین مقولاتی که به آن پرداخته میشود، خلاقیت است به این معنا که چیزی پدید بیاورید که تا به حال مانند آن نیامده باشد یا لااقل شبیه آن نباشد. «کپی کردن» در عالم هنر کاری زشت و دارای پیامدهای ناگواری است. هر از گاهی در مسابقات معماری به گوش میرسد که فلان کار - که حتی برگزیده نیز شده است - در فلان سایت معماری موجود است و این اثر یقینا کپی است.
که این روند حتی گاهی پس از گرفتن جایزه ممکن است باعث شکایت صاحب اثر شود.
تمام این مسائل را گفتم که روی این مقوله تاکید کنم که در آتلیههای معماری عنصر خلاقیت بسیار مهم و تاثیرگذار است، تفاوت دانشجوی خوب و معمولی، صرفا کیفیت تحویل کار نیست، اینکه با دست کار کرده باشی یا با کامپیوتر، با ذغال اسکیس زده باشی یا با رِویت(REVIT) رِندِر ( خروجی از نرمافزار)گرفته باشی، آنچه اهمیت دارد خودِ کار است، خلاقیت نهفته در آن و البته رعایت استانداردهای سازه ای و قانونی.
اگر قسمت شد و روزی به یکی از جلسات دفاعیه معماری رفتید یا اگر آثار دانشجویان در سالن، در معرض دید بود، مهمترین چیزی که ذهن شما را به خود مشغول میکند این است که اگر اینها معماری است پس آنچه در شهر میبینیم، چیست؟ چرا بین آتلیههای آموزشی با کارگاههای ساختمانی اینقدر فاصله کیفی وجود دارد؟
با وجود اینکه در روند ساخت و ساز برخی ساختمانهای لوکس هزینههای بسیاری میشود و با همان سرمایه و چه بسا کمتر، میشود بنایی بهتر، کاراتر و حتی زیباتر و ماندگارتر ساخت، چه شده است که هنر در آتلیههای معماری محبوس شده و راهی برای ورود به شهر ندارد ؟
نگارنده این مطلب با تجربه چندین سال کار و مطالعه به نتایج زیر رسیده است، اگرچه مطمئن هستم حرف آخر و کامل نیست، لیکن آن را در معرض نظر دوستان و همکاران قرار میدهم:
1- دخالت کارفرما در روند طراحی :
کارفرما آنچه را دیده میخواهد، نه آنچه را ندیده. به این معنا و مفهوم که دوست دارد پولش را در مسیری که تجربه دارد هزینه کند و نه در راهی که نمیداند چه میشود. این قضیه هم در مورد کارفرمای خصوصی صحت دارد و هم دولتی.
شما به ظاهر شهر بنگرید، اکثر ساختمانهای شمال شهر تهران، به سبک رومیهستند، نمایی از سنگ و المانهایی چون سنتوری و ستون و بعضا مجسمه (لازم به ذکر میدانم به این نکته اشاره کنم که تعداد نماهای به اصطلاح رومی!! در تهران بیشتر از آتن و میلان و رم است، به هر حال همه جا باید از حد به در کنیم ) به ساختمانهای قدیمیاطراف خیابان جمهوری بنگرید، ساختمانهای آجری با سایه بانهای سفید و تراسهای معلق همه اینها اثبات میکند که معماری اسیر مُد است، کارفرماها در هر دورهای تعیین میکنند که چه میخواهند البته از چرب زبانی بنگاههای معاملات ملکی نیز غافل نشویم که در مُد شدن برخی از سبکها و استایلهای معماری بیتاثیر نیستند.
آگهیهای پر طمطراق در روزنامه و سایتها، برندکردن برخی از نوظهوران معماری، برخی مواد و مصالح، حتی برند کردن برخی از کوچههای فرعی برای بالا بردن قیمت واحدهای مسکونی خود و هزاران مورد دیگر، الطافی است که از برخی از این عزیزان نصیب جامعه معماری میشود.
علاوه بر کارفرمایان بخش خصوصی، کارفرمایان بخش دولتی نیز در پروسه دخالت در روند طراحی دخیل هستند، استایلهای سازمانی برای معماری، رعایت کردن معماری اسلامی (البته فقط در حد نقوش اسلیمی و کاشی و... تلقی میشود) و بسیاری از موراد دیگر، عواملی هستند که در روند معماری و غنای آن تاثیر میگذارند.
2- عملکرد نامناسب مسابقات معماری :
یکی از مهمترین دستاوردهای مسابقات معماری، دریافت ایدههای ناب، ساختمانهای خاص و دیگری کشف استعدادهای معماری است. معروفترین بناهای جهان و ایران در مسابقات معماری به دست آمدهاند. برج آزادی( شهیاد) در تهران، پل طبیعت در تهران، اپرای سیدنی، ساختمان سازمان ملل در نیویورک، موزه ژرژ پمپیدو در پاریس و بسیاری از بناهای ماندگار دیگر... از ساختمانهای ماندگار که بگذریم، مسابقات معماری، معماران بسیاری را نیز به جامعه معماری معرفی کرده اند، کسانی که تا پیش از مسابقه مهجور بودند و پس از آن معروف شدند. در تاریخ معماری خوانده ایم که بسیاری از سبکهای معماری با ساخت برخی از ابنیه خاص متولد شده اند، به عنوان مثال سبکهای تک (High-tech) با ساخت موزه ژرژپمپیدو، نمود بین المللی پیدا کرد. چرا اینقدر دور برویم، همین برج آزادی، مگر باورهای ما و توقع ما را نسبت به معماری معاصر ایران بالاتر نبرد ؟؟
اما امروزه متاسفانه، مسابقات معماری ایران معرفی کننده آثار خاص و معماران خاص که بتوانند یک گام، معماری ما را به جلو بِبَرند، نیست. گویی داوران، نمایندگان پیمانکار هستند که مبادا حجم خاص و طرحی پیچیده راه به بالا نبرد و برای ساخته شدن انتخاب نشود.
این روند کنونی باعث شده که همچنان آتلیههای معماری راهی برای ورود به بازار پیدا نکنند.
3- پیمانکاری عقب مانده
عقب مانده را به معنای کلمه به کار بردم و نه معنای مصطلح، پیمانکاری امروز ایران، از علوم و فنون و حتی متریالهای جدید بسیار دور است، به معنای واقعی کلمه از جریان ساخت و ساز حرفهای بینالمللی، عقب مانده است. از همین روست که اگر در مرحله معماری، اتفاقی بزرگ بیفتد، یقینا در مرحله ساخت آن اتفاق ذبح خواهد شد. این قصه امروز جامعه ماست، درست بسان بدن انسان، مغز میاندیشد، خلاقیت به خرج میدهد، جلوتر از جامعه تولید ایده میکند، لیکن دست، توان اجرای آن را ندارد.
شاید مهمترین عاملی که پیمانکارهای داخلی، تن به تغییر و پیشرفت نمیزنند عامل مالی است.
پیمانکار برای ساخت ساختمانهای خاص، هم نیاز به نیروی ماهر با دستمزد بالا دارد و هم نیاز به تجهیزات مدرن که آن هم هزینه بر است البته زمانی که برای ساخت آن ساختمان خاص هم باید بگذارد بسیار زیاد تر است، البته که دستمزد بالاتری نیز خواهد گرفت، لیکن در یک حساب سرانگشتی چندان صرفه ندارد چنین ریسکها و بلند پروازیها. او میتواند با کارگران غیر ایرانی و کپی از کارهای قبلی خود و حتی انتقال مواد و مصالح از کارگاههای دیگر به پروژه خود، این کار را نیز به مانند کارهای دیگر به سرانجام برساند و هر چه سریعتر به سود خود برسد.
سایر اخبار این روزنامه
چرایی حمایت از مادورو
صنعت بیمه و بازی مار و پله
از آتلیه تا کارگاه
صادرات قانون محور و بدون رانت
تشکر مادورو از حمایت اردوغان؛ رئیسجمهور ونزوئلا گفت آماده مذاکره است
اعضای بدن مرد فداکار مترو اهدا می شود
«شاخهای مجازی» گرداننده اصلی سایتهای کلاهبرداری
کلاهبرداران مهاجرت به عمان در کمین هستند
از همراهی با روحانی پشیمان نیستم
حقایقی تلخ در مورد بیماری «اسام ای»
طنین صدای خسرو آواز ایران در رسانه ملی
انتظار از حوزه علمیه قم برای حل ابهامها و مشکلات دینی
آدرس جهانگیری به مردم!
نسخه «تورم زا» مرکز پژوهشهای مجلس به دولت