روزنامه آفتاب یزد
1397/11/11
مالچ پاشی یا پاشیدن مرگ
آفتاب یزد- گروه اجتماعی: خوزستان آب ندارد، هوا هم ندارد و این طور که این روزها شنیده میشود محیط زیست هم ندارد! چند سالی است که ریزگردها امان ساکنان خوزستان را بردهاند اما تا حرف از آن میشود مسئولان به جای این که به سراغ کانون و منشاء ریزگردها بروند و آن را مرتفع سازند حرف از مالچپاشی میزنند و به این طریق همه زیستگاه جانوری و گیاهی این منطقه را در معرض نابودی قرار میدهند!> مالچ پاشی مرگبار
در حالی که متخصصان و کارشناسان بارها کانون ریزگردها را قسمتهای خشک شده تالابهای جنوب کشور، به ویژه هورالعظیم دانستهاند و راه مهار آن را پاشیدن ریگ یا راهحلی برای زنده کردن دوباره تالابها میدانند، اما همچنان مسئولان بر مالچ پاشی بر شنزارها و ماسه زارهای خوزستان اصرار دارند، مالچ پاشهایی که گرد مرگ میپاشند و زیستگاه هزاران گونه جانوری را به نابودی میکشند!
به بهانه مقابله با ریزگردها بیش از ۱۱هزار هکتار از شن زارهای طبیعی منطقه حفاظت شده «میشداغ» در جنوب غربی خوزستان مالچ پاشی شد. خبرها حاکی از آن است که این منطقه زیستگاه آهو و افعی شاخدار عربی از گونههای کمیاب و در معرض خطر انقراض است. کشتار گونههای منحصر بهفرد جانوری و گیاهی از نتایج مالچ پاشی در شنزارهای بستان در دشت آزادگان است.
> از مالچپاشی زیستگاههای حیاتوحش
خودداری شود
چند وقتی است که تصاویر و ویدئوهایی از مالچپاشی برخی مناطق در استان خوزستان منتشر شده که نشان میدهد مالچپاشی در مناطق دارای پوشش گیاهی در حال انجام است. معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست خواستار بررسی این تصاویر و محلهای مالچپاشی شد اما گزارشهای بعدی، حکایت از ادامه مالچپاشی در برخی زیستگاههای حیاتوحش داشت.
حمید ظهرابی، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست از مسئولان سازمان جنگلها و مراتع خواسته بود تا برای اجرای طرحهای مقابله با گرد و غبار، از مالچپاشی نفتی در زیستگاههای حیات وحش خودداری کنند. او گفته بود: «اخیراً گزارشهای زیادی درباره نحوه مالچپاشی در استان خوزستان به دست ما رسیده که حکایت از کمدقتی در این عملیات، خصوصا در انتخاب محلهای تثبیت چشمههای گرد و غبار علیرغم تمام حساسیتهای سازمان جنگلها و مراتع کشور دارند. بر اساس این گزارشها، برخی شنزارها که زیستگاههای گونههای جانوری بوده و فاصله زیادی با سکونتگاههای انسانی و زمینهای کشاورزی دارند مالچپاشی شدهاند و از طرفی برخی مناطق دیگر که بهطور طبیعی شنزار هستند و دارای پوششگیاهی مناسبی بودهاند و محل تولید گرد و غبار محسوب نمیشوند نیز تحت عملیات مالچپاشی قرار گرفتهاند که به نظر میرسد نیازی به اجرای عملیات تثبیت ندارند. لذا ضرورت دارد سازمان جنگلها و مراتع موضوع را بررسی و اصلاح کنند. گونههای حیاتوحش معمولاً در محلهایی مشاهده میشوند که پوشش گیاهی موجود است. وقتی تصاویری از حیاتوحش گرفتار شده در مالچ نفتی وجود دارد، به این معناست که دقت لازم در اجرای عملیات صورت نگرفته است و این بیدقتی باعث آسیب به برخی زیستگاههایی خواهد شد که به طور طبیعی شنزار هستند و سهمی در تولید گرد و غبار ندارند و حیات برخی گونهها به همین زیستگاهها وابسته است.»
ظهرابی در ادامه گفت:« هفته گذشته در نامهای خطاب به مسئولان ذیربط مواردی را مطرح کردیم. به عنوان نمونه از مالچپاشی در زیستگاههای حیاتوحش فارغ از این که در مناطق چهارگانه واقع شده باشند یا خیر، اجتناب شود. زیستگاه آهو شنی در منطقه حفاظت شده میشداغ به هیچ عنوان تحت عملیات مالچپاشی قرار نگرفته است. عملیات مالچپاشی با هدف مقابله با گرد و غبار صرفاً باید کانونهای اصلی گرد و غبار و در مناطق فاقد پوشش گیاهی طبیعی انجام شود. به همین دلیل از مسئولان سازمان جنگلها و مراتع درخواست شده که نظارت لازم را در انتخاب مکانهای اجرای عملیات مقابله با گرد و غبار انجام دهند.»
برای بررسی آسیبهای ناشی از ماچ پاشی با حسین آخانی کارشناس محیط زیست به گفتوگو نشستیم.
> مالچ پاشی یک کار عبث است
آخانی میگوید: «مالچپاشی در تپههای ماسهای به خصوص در استان خوزستان یک کار عبث است و هیچ گونه مطالعه در مورد آن صورت نگرفته و کسانی که در حال حاضر این کار را انجام میدهند به شکل بیرحمانهای مواد نفتی را روی پوشش گیاهی و همچنین گونههای جانوری میپاشند؛ بر اساس اطلاعات موثقی که ما داریم در مناطق مختلفی که این کار انجام میشود بیدقتی کامل در این موضوع محرز است! به نظر میرسد کسانی که این کار را اجرا میکنند بیش از آنچه که نگران ریزگردها باشند نگران پر کردن جیب خود هستند و ریزگردها بیشتر بهانهای است تا بودجههای بالایی که برای آن در نظر گرفته شده است از این طریق تصاحب کنند! دلیل آن هم کاملا واضح است زیرا اصولاً ریزگردهای استان خوزستان هیچ ارتباطی با تپههای ماسهای ندارند و تپههای ماسهای عمدتا دانهدرشت هستند و در بدترین شرایط ممکن است کمی جابه جا شوند به همین دلیل به هیچ عنوان منشا ریزگرد محسوب نمیشوند! منشا ریزگردهای خوزستان تالابهای خشک شده هستند که متاسفانه وزارت نیرو با ساخت سدهای بزرگی مثل گوتوند و سد دز و سایر سدها عملا جلو روان شدن آب در این تالابها را گرفته، بنابراین اگر این دوستان دلشان برای خوزستان میسوزد باید سعی کنند که نسبت به احیای تالابها آن هم به صورت طبیعی اقدام کنند وگرنه چه به مالچ روی تپههای ماسهای بپاشند و چه با کمک کاشت کهور آمریکایی بخواهند ریزگرد را از بین ببرند، این کارها نه تنها نتیجه نخواهد داد بلکه تنوع زیستی بومی منطقه را از بین خواهد برد!»
> در سازمان جنگلها و مراتع
نگاه اکولوژیکی مرده است
او در ادامه افزود:« یک زمانی در برنامههای تثبیت محیط زیست در ایران مالچ پاشی خیلی مد شده بود البته مالچ پاشی در بدترین شرایط توصیه میشود! تپههای ماسهای که در مجاورت مناطق مسکونی یا تاسیسات خاص صنعتی قرار دارند و ممکن است با جابهجایی مختصری که دارند به جادهها یا مناطق مسکونی و تاسیسات صدمه وارد کنند به همین دلیل یک سری از این مناطق را با مالچ تثبیت میکردند منتها این کار هم از نظر ما مورد تایید نیست! یعنی این کاری هم که قبلا انجام میدادند از نظر دیدگاه اکولوژیکی به هیچ عنوان مورد تایید نیست؛ به این دلیل که شما وقتی که مالچ میپاشید عملاً باعث مرگ پوسته بیولوژیکی خاک میشوید. پوسته بیولوژیکی خاک متشکل از میکرو اورگانیزمهایی است که آنها میتوانند خودشان باعث تثبیت ماسهها شوند مثل سیانوباکترها، اینها ترکیبات خاصی را ایجاد میکنند که موجب تثبیت ماسهها میشوند. وقتی که در آن حجم بالا روی این سطح از خاک مالچپاشی انجام میشود عملا باعث مرگ همه اینها خواهید شد و در بهترین شرایط ممکن است بتوانید یک تعداد از گونههای درختی یا درختچهای را با هزینههای بسیار سنگین در این مناطق مستقر کنید! در صورتی که اگر این هزینه بسیار سنگینی که میشود را به روستاییان ساکنین مناطق بدهیم تا در این مناطق دام نچرانند و باعث جابه جایی ماسهها نشوند بسیار موفقتر عمل خواهیم کرد. به خصوص در این فصل که ما در استان خوزستان با بارندگیهای بسیار خوبی مواجه بودیم و همین بارندگیها باعث تکثیر و تقویت پوسته بیولوژیکی و رویش گونههای گیاهی بومی منطقه خواهد شد. متاسفانه در سازمان جنگلها و مراتع سالهاست که نگاه اکولوژیکی مرده است و اغلب کارشناسان در این سازمان یا از دانشگاههای غیرمعتبر مدرک گرفتهاند یا اگر هم از دانشگاههای معتبر مدرک گرفتهاند آن دانشگاهها آموزش لازم علمی به آنها نداده است! همین موضوع نیز سبب میشود تا این افراد دست به این کارها بزنند! بسیاری از آنها متاسفانه به دلیل منافعی که اجرای این پروژهها میتواند برای شرکتهای وابسته که معمولاً مربوط به بازنشستههای سازمان جنگلها و مراتع است، دارد، چشم روی حقایق علمی میبندند و آن را نادیده میگیرند و وارد چنین پروژههای خطرناکی میشوند.» همین حالا هم خوزستان جایی برای زندگی نیست وقتی آبی در آن وجود ندارد و مردم به سختی نفس میکشند! چطور مسئولان حتی این منطقه را برای گونههای گیاهی و جانوری به مکانی غیر قابل زندگی تبدیل میکنند و روی این کار هم تاکید دارند؟ مالچ پاشی در واقع پاشیدن مرگ است؛ آیا بهتر نیست مسئولان به جای اضافه کردن مشکلات، راه حل اساسی رفع مشکلات را با کمک متخصصان و کارشناسان این حوزه پیدا کنند؟!
سایر اخبار این روزنامه
هفت نکته درباره نامه هفتاد و دو نفر
هفت نکته درباره نامه هفتاد و دو نفر
برای ممنوعیت نیاز به نص صریح قانون است
مرگ در موزه، دفن در استادیوم
سلسله یادداشتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، فکاهی«مارکو گامبارو» پیرمرد منشوری ...!
فرصتی برای تسویه حساب
سانسور و تخریب سیمین سینمای ایران
اصغر فرهادی از سینمای ایران حذف شد
مطالب منتشر شده در نامه نمایندگان اتهام بود
دختر دبستانی زندگی مشترک تشکیل دهد؟!
دوئل ایران و آمریکا برنده دارد؟
مالچ پاشی یا پاشیدن مرگ
در آستانه دهه فجر و چهلمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامیصورت گرفت
زندگی پنجاه ساله مردم با دوساعت سیلاب به فنا رفت
خبر آخر
گلایه شدید صالحی از کندی چینیها
پیامبر (ص)هم صلح حدیبیه را امضاکردند اما مشرکان زیر پا گذاشتند