دولت بدون ظریف؛ نه دولت تدبیر است و نه دولت امید

خبر استعفای وزیر خارجه، شوک سیاسی -روانی عجیبی را در سپهر سیاسی ایران رقم زد. این شوک ناشی از وضعیت سیاسی خاص حاکم بر کشور یا به تعبیر دکتر محمدرضا تاجیک «ناوضعیت» کنونی بوده است. به عبارتی، «ناوضعیت» حاکم بر عرصه سیاسی کشور، صرف نظر از منشأ و علل آن، در بافت سیاست خارجی ظهور و بروز یافت و سایر بافت‌های تشکیل‌دهنده و متاثر از سیاست از جمله اجتماع، اقتصاد و... را تحت‌الشعاع قرار داد. انتخاب ظریف به‌عنوان وزیر خارجه، ناشی از تخصص ظریف برای رهاندن ایران از آن «ناوضعیت» تعبیر می‌شد. تصمیم نظام و تدبیر ظریف به برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک ایران و 6 کشور انجامید. حضور ظریف در راس سیاست خارجی و اشراف ایشان بر حقوق، دیپلماسی، ساختار، قدرت و توازن قوای بین‌المللی و ظرفیت‌ها، امکانات، اقتضائات و الزامات این عرصه سیال و پویا، اجازه به گل نشستن/نشاندن ایران را تاکنون از دو گروه افراطی داخلی و دشمنان خارجی سلب کرد. ظریف را می‌توان لنگرگاه و به عبارتی، «ماده موثره» دولت تدبیر و امید نامید. همچنان که تئین را ماده موثره چای و کافئین را ماده موثره قهوه می‌دانند. دولت روحانی بدون ظریف، نه دولت تدبیر است و نه دولت امید. به عبارتی، فقدان ظریف در راس سیاست خارجی دولتی که اولویتش سامان دادن به سیاست خارجی است و تنها نقطه اتصالش به جامعه جنبشی برسازنده‌اش، در پیگیری مصالح و منافع ملی در بخش سیاست خارجی و با حضور دکتر ظریف تبلور یافته؛ به معنای گسست دولت از مبانی برسازنده و عدول از قوی‌ترین حلقه اتصال دولت با مصالح و منافع ملی است. هرچند سیاست خارجی دولت تدبیر و امید با محوریت و میدان‌داری ظریف، تحت‌الشعاع روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده قرار گرفته است؛ اما همچنان میدان‌داری ظریف در دکانستراکتیزه کردن اجماع جهانی و جلوگیری از هژمونی ترامپیسم علیه ایران، مشهود است. ازاین‌رو، همچنان نه تنها حضور ظریف در دولت به معنای استمرار تدبیر و امید در عرصه سیاست خارجی است؛ بلکه به معنای سیاست اجماعی نظام سیاسی کشور بر دیپلماسی هوشمندانه و مبتنی بر حقوق بین‌الملل برای مواجهه با تهدیدات بین‌المللی است. در این وضعیت کمتر کسی با مختصات شخصیتی، دانش، تجارب، سیاست‌ورزی و کیاست ظریف برای سکانداری سیاست خارجه وجود دارد. ظریف به‌عنوان محبوب ملت و مورد تایید رهبری، تنها کسی است که می‌تواند مطالبات و مصالح ملی را در گرداب‌های مهلک سیاست بین‌الملل با اعتماد همزمان ملت و حاکمیت به پیش ببرد. استعفای ایشان در حدی که به متولیان امر و مردم و نیز جامعه جهانی، هشداری بیدارکننده و انذاردهنده باشد؛ امری لازم می‌نمود و در عین حال اصرار ایشان و پذیرش استعفا توسط رئیس‌جمهور، به صلاح امروز و آینده دولت تدبیر و امید، نظام، ملت و ایران عزیز نمی‌توانست باشد.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب