آماری که زیبا نیست

خبر مهم این است که اشتغال «به سرعت به سمت بازار غیررسمی سوق پیدا کرده است». طبق آخرین آمار رسمی در دولت پیشین، تعداد کارگران تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی به ۱۳‌میلیون و ۷۷۹‌هزار نفر و افراد تحت پوشش نیز به بیش از ۲۱‌میلیون و ۹۳۳‌هزار نفر رسیده بود. اما حالا علاوه بر آن  ۳۰‌درصد از نیروی کار ایران در مشاغل «غیررسمی» اشتغال دارند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افرادی را که در مشاغل فاقد بیمه و خارج از پوشش قانون کار، مشغول به کار هستند، «شاغل غیررسمی» می‌داند. البته علی ربیعی، وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت قبل از فعالیت ۶.۵‌میلیون نفر در آن‌چه که «مشاغل غیررسمی» عنوان می‌شود، خبر داده بود. اما دیروز نایب‌رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور گفت: «به دلیل قراردادهای موقت و خلأ قوانین کار، 3‌میلیون و 500‌هزار کارگر زیرزمینی با حداقل دستمزد و بدون بیمه در کشور وجود دارد. هر کدام از دو مورد آمار فوق را هم که در نظر بگیریم، می‌توان گفت فاجعه است؛ کارگرانی بی‌شناسنامه و تولیداتی نامعلوم و حق و حقوقی پایمال شده! (و صدالبته در مقابل آن؛ کارفرمایانی فربه‌شده و قانون‌گریز!)»
پرسش این است که آیا کارگر زیرزمینی، کار زیرزمینی می‌کند یا کار غیرقانونی؟ لازم است بدانید این کارگران خلافکار نیستند. کار زيرزميني شامل فعاليت‌هايي است که ماهيت قانوني داشته و از نظر اقتصادي يک فعاليت توليدي محسوب مي‌شود، ولي به دلايلي از ديد مسئولان ذيربط پنهان نگه داشته مي‌شود. اين دلايل عبارتند از امتناع از پرداخت ماليات و سهم تامين‌اجتماعي، خودداري از پذيرش ضوابطي نظير حداقل دستمزد يا مقررات مربوط به ايمني و سلامت کار و همچنين امتناع از پذيرش رويه‌هاي اداري.
متاسفانه نام و نشانی از کارگران زیرزمینی در جایی ثبت نشده است و از نظارت، بیمه و حداقل دستمزد معاف هستند و توسط برخی‌ها به استثمار گرفته می‌شوند. کارگران زیرزمینی گاه با حقوق ماهانه 100 تا 500‌هزار تومان و بدون بیمه در برخی از کارگاه‌ها و واحدهای تولیدی کار می‌کنند که نمونه‌ای از اجحافی است که به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی، ‌فقر و نیاز افراد و نبود نظارت کافی در حق آنان رخ می‌دهد. این کارگران از هیچ‌گونه حمایت بیمه‌ای و حقوق و دستمزد قانونی برخوردار نیستند. این افراد بیشتر در کارگاه‌هایی که به صورت غیرقانونی اجناس بی‌کیفیت تولید می‌کنند، اشتغال دارند. افزایش این تعداد کارگر زیرزمینی نیز در خلأ قانونی شکل گرفته است. شاید بسیاری از آنان اتباع بیگانه باشند. شاید برخی معذوریت‌هایی مثل نرفتن به سربازی یا مشکلات قضائی و مالیاتی داشته باشند. شاید برخی از حقوق قانونی خود مطلع نباشند. اما همه اینها نشان می‌دهد که یا قانون نقص دارد یا نظارت قانونی یا اخلاق در جامعه کارفرمایان!
بنابراین جا دارد که این جماعت دارای کار زیرزمینی را در میان خیل عظیم بیکاران دریابیم و حالا که نمی‌توانیم اشتغال به وجود بیاوریم، شرایط اشتغال آنان را مناسب‌سازی کنیم.