دم‌تان گرم دکتر!

راست می‌گویند؛ رسانه‌ها از هر جنس و نوع و مکتبی که باشند، شیفته جهان ناآرامند؛ دلشان بلوا می‌خواهد و تنش. فرقی ندارد رسانه‌های شخصی و غیررسمی چون کانال تلگرام و صفحه توییتر باشد یا رسانه ملی و رسمی. همین می‌شود که اغلب بدرفتاری‌ها و کوتاهی‌ها چنان منتشر می‌شود و نقل سایت‌ها و خبرها می‌شود که واکنش همه را دربردارد و اندک‌زحمت‌ها و دلسوزی‌ها کمتر دیده می‌شود؛ نمونه‌اش همین برخورد با مهاجران افغانستانی و برخورد نادرست چند سرباز با آنها یا ماجرای مشکلات تحصیلی کودکان افغانستانی. اگر انتشار و انتقال این بدرفتاری‌ها شکلی هشدارآمیز داشته باشد، ارزشمند به حساب می‌آید؛ ولی اگر باعث تحقیر شود، نقض غرض است. الان نمونه‌اش همین نامه که دیروز در فضای مجازی منتشر شده ولی آن‌قدر برای رسانه‌های مجازی و کانال‌های خبری جذاب نبوده که دیده شود و برایش توییت‌های مدح‌آمیز بنویسند. دو پزشک بیمارستان چابهار در نامه‌ای به مدیریت بیمارستان خواسته‌اند تا هزینه کودک بیمار افغانستانی از حقوق آنها کسر شود. خب وقتی رفتارهایی در بین برخی پزشکان باعث از بین رفتن محبوبیت‌شان می‌شود، وقتی برخورد ناپسند با افغانستانی‌ها در ذهن‌ها باقی مانده، نمایش و ترویج چنین رفتارهایی، خودش یک‌جور فرهنگسازی است، نوعی تحویل گرفتن خوبی‌ها برای فراموشی پلشتی‌ها. دکتر مسرور قاسم‌اف، دکتر شهریار نورمحمدی! وجودتان طلاست، باطن‌تان برف. ممنون که به یادمان آوردید هنوز چیزهایی در ما زنده است، مهربانی هست.