روزنامه آفتاب یزد
1398/05/12
شمشیر دولبه سهمیه دارها
آفتاب یزد- گروه اجتماعی: چندی پیش حمید اکبری قائم مقام معاون آموزشی وزیر بهداشت به موضوعی اشاره کرد که به گفته خیلیها قابل تامل است. او گفته بود: «بیش از ۶۰ درصد دانشجویان رشتههای علوم پزشکی براساس سهمیه وارد دانشگاهها میشوند، متاسفانه پیگیریهای وزارت بهداشت در این زمینه تاکنون بینتیجه مانده است.» این موضوع با واکنشهای بسیاری همراه بود و خیلیها آن را دلیل اصلی افزایش خطاهای پزشکی در کشور میدانستند، برخی نیز معتقد بودند که این نوع عملکرد عین بی عدالتی است و شایسته سالاری را به طور کلی از بین برده است! خیلیها هم این موضوع را به بیمسئولیتی نظام سلامت پیوند داده بودند و همین امر را دلیل اصلی نارضایتی مردم از نظام سلامت میدانستند؛ برای بررسی این موضوع و تاثیر آن در ابعاد مختلف جامعه با علی نوبخت حقیقی، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان بهگفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.چند روز پیش بود قائم مقام آموزشی وزارت بهدات اعلام کرد که 60 درصد دانشجویان علوم پزشکی سهمیهای هستند، شما به عنوان رئیس کمیسیون بهداشت و درمان این موضوع را تایید میکنید؟
بله همینطور است.
این سهمیهها شامل چه افرادی میشود؟
بخشی از این سهمیهها متعلق به خانواده شهدا و جانبازان است که قانون این سهمیه را برای آنها تعیین کرده است، بخش دیگری از سهمیهها که شامل 30 درصد از سهمیهها میشود مربوط به سهمیه مناطق بومی است چرا که ما مناطق زیادی داریم که با اینکه 40 سال از انقلاب میگذرد اما هنوز هم محرومیتزدایی نشدهاند. در نتیجه خیلی از پزشکان رغبت نمیکنند به این مناطق بروند به این دلیل که امکانات لازم در این مناطق محروم فراهم نیست. برای اینکه پزشکان در مناطق محروم ماندگار شوند اقداماتی صورت گرفته اما همه این اقدامات گذرا بودند برای مثال کارانه پزشکان در مناطق محروم را افزایش دادند اما مشخص شد که این موضوع باعث نمیشود که پزشکان برای طولانیمدت در مناطق محروم حضور داشته باشند، برای محرومیتزدایی یا باید همه استانها شرایطی مثل هم داشته باشند که پزشکان رغبت پیدا کنند تا در مناطق محروم کار کنند یا باید جایزه و انگیزه این تعیین میشد که البته این اقدامات به صورت نسبی موثر بوده است؛ بنابراین مصوب شد که از همان مناطق محروم نیروهایی جذب شود که متعهد شوند بعد از اتمام تحصیل به مناطق خودشان برگردند؛ این طور شد که در کنکور پزشکی دانشجویانی که در مناطق محروم زندگی میکردند با وجود این که رتبه خیلی بالایی هم نداشتند با تعهد بر اینکه بعد از اتمام تحصیل حداقل 12 سال در منطقه خودشان کار خواهند کرد، در رشته علوم پزشکی قبول شدند. البته نمیتوان این موضوع را انکار کرد که این کار به نوعی بیعدالتی است، چرا که به واسطه این سازوکار افرادی که از سواد زیاد در حد پزشکی برخوردار نبودند هم در این رشته قبول میشوند اما به این دلیل که آن منطقه محروم پاسخ مثبت داده شود و عدالت از نظر تقسیم نیروها در این مناطق نیز رعایت شود تصمیم بر این شد که از مردم همان مناطق نیروهایی برای خدمت به مردم انتخاب کنیم. بنابراین دانشجویانی که از علم و آگاهی لازم برای تحصیل در رشته پزشکی برخوردار نبودند اما در مناطق محروم زندگی میکردند را در رشته پزشکی قبول کردیم، با این تضمین که بعد از اتمام درس به منطقه محروم برگردند و خدمت کنند. این کار در واقع یک شمشیر دولبه است که یک طرف آن خوب است و طرف دیگر آن مسئله دارد اما دلیل اصلی که سبب شده تا سهمیهها افزایش یابد همین موضوع است. البته در این بین افرادی هم که میخواهند به صورت آزاد رقابت کنند حقشان پایمال میشود. این موضوعی است که ما هم از آن ناراحتیم اما هر کاری که انجام میدهیم باید منافع و ضررهایش را با هم در نظر بگیریم. نکته مثبت در سهمیهها این است که مناطق محروم دارای پزشک و خدمات درمانی میشوند اما نکته منفیاش این است که افرادی که از سواد لازم برای قبولی در رشته پزشکی برخوردار نیستند در این رشته قبول میشوند.
به نظر شما آیا این موضوع با افزایش خطاهای پزشکی در کشور رابطه دارد؟
بدیهی است که کسی که از علم کافی برخوردار نباشد بعدها ممکن است نتواند پزشک موفقی شود و خطای بیشتری هم مرتکب شود اما این قصاص قبل از جنایت است و ما از الان نمیتوانیم درباره این موضوع صحبت کنیم چرا که ممکن است آن شخص با تجربههایی که در این راه کسب میکنند پزشک حاذقی شود و خطای کمتری هم مرتکب شود.
به نظر شما این موضوع ممکن است با نارضایتی مردم از کیفیت نظام سلامت ارتباط باشد؟
اگر جامعه به طور کلی نسبت به خیلی از موارد ناراضی باشد و وارد حالت افسردگی شده باشد و همچنین اعتمادش را در بعضی زمینهها از دست داده باشد ممکن است این موضوع موجب همافزایی شود اما در حال حاضر و به همین سادگی نمیتوانیم این موارد را به هم بچسبانیم.
آیا این اصل 60 درصد سهمیهداران علوم پزشکی با اصل شایستهسالاری در کشور منافات ندارد؟
یک سری نکات کمی و کیفی وجود دارد، اصل بر این است که خیلی از سهمیهداران از خانواده شهدا هستند و این افراد از لحاظ کیفی و معنوی از وضعیت خوبی برخوردار هستند و آیندهسازان کشور هستند، پدرانشان جانشان را فدا کرده اند، این افراد برای روز مبادا لازم هستند و ما امروز به دنبال چنین اشخاصی هستیم که هم متخصص باشند و هم متعهد باشند. حالا اینکه آیتمهایی که برای شایستگی در نظر گرفته میشود به محافل مختلف بستگی دارد چرا که در هر محفل برداشت مختلفی دارد.
با توجه به اینکه کنکور در حال برداشتهشدن است و تنها برای یکسری رشتههای خاص مثل رشتههای علوم پزشکی برگزار میشود آیا وقت آن نرسیده که سهمیههای این چنینی برداشته شود؟
ما کلا معتقدیم کسانی که میخواهند پزشکی بخوانند نباید در سالهای متوسطه خودشان تصمیم بگیرند یا خانوادههایشان تصمیم بگیرند که این رشته را بخوانند؛ چون در خیلی از مواردی که ما میبینیم خانوادهها این تصمیم را برای بچهها میگیرند یا اینکه خود بچهها تصمیم گرفتهاند اما از پختگی لازم برای گرفتن این تصمیم برخوردار نیستند، بنابراین خیلیها پزشکی میخوانند و بعد متوجه میشوند که به درد این رشته نمیخورند و اصلا برای این رشته ساخته نشدهاند. این بچهها وارد تونلی میشوند و هفت سال در این تونل هستند اما در این هفت سال هیچ خروجی و بیرون رفتی ندارند. چون استعدادسنجی درباره این رشته صورت نگرفته است. در بعضی از کشورها که پیشرفته هستند افراد بعد از دریافت یک مدرک لیسانس، با پختگی کامل تصمیم میگیرند که پزشکی بخوانند. باید کشور ما نیز به این سمت کشیده شود که گزینش دانشجویان پزشکی از مقطع لیسانس به بالا باشد که متقاضیان بتوانند تصمیم درستی بگیرند.
به نظر شما این نوع سهمیهها تاثیر منفی بر داوطلبین کنکور نخواهد داشت؟
مسلما همین الان هم تاثیر منفی گذاشته است؛ کسانی که از این سهمیهها استفاده میکنند خوشحالند، کسانی که طراح این موضوع هستند نیز خوشحالند اما خانواده و داوطلبانی که میبینند راهها بر آنها بسته است و کمی از امکانات کشور به آنها میرسد مسلما ناراضی هستند. ما به عنوان نمایندگان همه ملت سعی میکنیم که عدالت در این خصوص رعایت شود.
آیا مجلسیها تاکنون برای این موضوع راهحلی ارائه داده اند؟
بله تعدادی از نمایندگان هفته قبل در مجلس یک طرح دو فوریتی را مطرح کردند، در این طرح که با 85 امضا قرار بود در صحن علنی مجلس عنوان شود مواردی ذکر شده بود که با کاستیهایی همراه بود، نمایندگان معتقد بودند که وقتی سهمیه زیاد است برخی از افراد مستعد به دلیل اینکه سهمیهشان از بین رفته است شانس قبولی ندارند. بنابراین در طرح مذکور ذکر شده بود که ظرفیت علوم پزشکی را حتی تا دوبرابر افزایش دهیم تا افراد به دلیل کمبود ظرفیت رد نشوند. ما به آنها گفتیم که حتی اگر ظرفیتها افزایش یابد 60 درصد که تغییری نمیکند! بنابراین باز هم به عدالتی که میخواهیم دست پیدا نخواهیم کرد. استدلال دیگری هم بود که میگفتند تعداد زیادی از جوانان مستعد کشورمان به دلیل تحصیل در رشتههای پزشکی به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند، میخواهیم این افراد را به کشور بر گردانیم، البته ما به آنها گفتیم شما با افزایش ظرفیت میتوانید تعدادی از آنها را به کشور بر گردانید، اما چه ضمانتی است که باز تعداد زیاد دیگری که قبول نشدهاند با این نوع افزایش ظرفیت از کشور خارج نشوند؟ پس همیشه این سیکل معیوب ادامه خواهد داشت. ضمن این که مسائل پزشکی غیر از مسائل علوم انسانی است، چرا که ما در علم پزشکی نیاز به زیرساخت مناسب داریم، اگر آزمایشگاه و خدمات و حتی تخت بیمارستانی نداشته باشیم افزایش ظرفیت علوم پزشکی کاری از پیش نخواهد برد غیر از اینکه تعدادی از پزشکانمان بیکار خواهند ماند! بنابراین با طراحان صحبت کردیم جلسه پزشکی با مسئولین وزارت بهداشت و درمان برگزار کردیم و به این ترتیب طراحان قانع شدند که این طرح دوفوریتی را فعلا مطرح نکنند و ما نیز کارگروهی طراحی کردیم که نقاط ضعف و قدرت این طرح را بسنجند تا تصمیمی که به خیر و صلاح ممکلت است اتخاذ شود.
سایر اخبار این روزنامه
سایر آسیبها را دریابید
توضیح مترو در مورد یک خبر
ابعاد متفاوت حذف صفرها
آمریکا و گاندوسازان همنوایی یا سوء تفاهم؟!
ظریف و مجمع سازمان ملل
نگرانی ژاپنیها از تقویت ارزش پول ملی این کشور!
عوام فریبی یا واقعگرایی؟!
140 هزار تن ذرت سمی بالاخره امحا میشود؟
آمریکا و گاندوسازان همنوایی یا سوء تفاهم؟!
۹۰۰ تن سیب فاسد شده ارتباطی به ما ندارد
شمشیر دولبه سهمیه دارها
ماجرای پر حاشیه مراسم افتتاحیه فوتبال غرب آسیا در کربلا
دیدار احمدینژاد با قالیباف
سن سیگار کشیدن در ایران به خردسالی رسید
سایر آسیبها را دریابید
ابعاد متفاوت حذف صفرها