روزنامه آرمان ملی
1398/05/20
اول شكست ابرتورم بعدحذف صفر از پول ملی
آرمان ملي- امير داداشي: از زماني که هيات دولت تصميم به حذف چهار صفر از پول ملي گرفت تحليلهاي مختلفي در اين باره صورت گرفت و بيشتر رسانهها بهطور مفصل به اين موضوع پرداختند. چنانکه ديگر پرداختن به علت و معلول اين مساله موضوعي تکراري به حساب ميآيد. با اين حال هنوز از ابعاد جديدتري ميتوان اين لايحه دولت را از نظر کارشناسان جويا شد. بهويژه آنکه برخي مخالفان اجراي اين طرح، در واقع از مدافعان حذف صفر به حساب ميآيند و فقط شرايط کنوني را زمان مناسبي براي اجراي آن نميدانند. وحيد شقاقيشهري نيز يکي از اقتصادداناني است که با وجود دفاع از حذف صفر از واحد پول ملي، معتقد است در زمان حاضر هزينه رفرم پولي بيش از فوايد آن است. در ادامه نقدهاي موجود به اظهارات مدافعان اين طرح را از زبان وحيد شقاقيشهري در گفتوگو با «آرمان ملي» ميخوانيد.پس از تصويب لايحه حذف صفر در هيات دولت، اين تصميم موافقان و مخالفان زيادي را پيدا کرد که شما از مخالفان آن شناخته ميشويد و معتقديد اکنون زمان مناسبي براي اجراي آن نيست. حال گذشته از مباحثي که در طول اين مدت مطرح شده، چه نقدي به نظرات موافقان وجود دارد؟
جمعبندي نظرات موافقان حذف صفر از پول ملي روي چند محور است. يکي به بحث هزينه انتشار پول در قالب سکه بازميگردد که به گفته رئيس کل بانک مرکزي مثلا انتشار هر سکه 5000 ريالي به حدود 8300 ريال سرمايه نياز دارد و درعمل بيش از ارزش مبادلهاي آن هزينه ميبرد. موضوع ديگر که از ابتدا سخنگوي دولت هم به آن اشاره کرد و موافقان طرح هم از آن سخن ميگويند به حفظ پرستيژ و حيثيت ظاهري واحد پول در دنيا مربوط ميشود. چراکه در همه نقاط دنيا زماني که واحدهاي پولي را با دلار معادلسازي ميکنند در بالاترين حالت يک مميز استفاده ميشود. بهعنوان مثال هر واحد را 8/0 دلار به حساب ميآورند. در حالي که اگر ريال با دلار معادلسازي شود، پس از مميز چندين صفر بايد قرار گيرد که در بازارهاي بينالمللي نشان از جايگاه نازل واحد پولي ايران دارد. بحث ديگري که موافقان به آن ميپردازند، اين است که در عرف جامعه هم توأمان جا افتاده و توده مردم در فرهنگ لغات اشارهاي به ريال ندارند. يعني در عمل مردم يک صفر را در سطح عمومي جامعه حذف کردهاند. بهعنوان مثال ديگر کسي نميگويد که يک کالا را 500 هزار ريال خريده است، بلکه قيمت آن را 50 هزار تومان ذکر ميکند. همچنين آنها اعتقاد دارند که استفاده از صفرهاي بيشتر عمليات حسابداري و حسابرسي را سخت کرده، در حالي که کمکردن اين صفرها از پيچيدگيهاي آن ميکاهد و خواندن و نوشتن آن را تسهيل ميسازد. مجموعه اين نظرات منطقي به نظر ميرسد و ما هم بر آن صحه ميگذاريم، حال مخالفان هم مشکلي با ذات حذف صفر از واحد پولي ندارند، تنها شرايط کنوني را زمان مناسبي براي اجراي اين طرح نميدانيم که دليل مخالفت من هم به اين موضوع برميگردد.
شما در مناظره تلويزيوني که داشتيد به هزينه- فايده اين طرح اشاره کرديد. آيا هزينه حذف صفر بيش از فايده آن است؟
هر فردي براي بهبود معيشت خود تحليل هزينه و فايده انجام ميدهد و بر اساس سود و زيان برآوردشده اقدام به سرمايهگذاري و هزينهکرد جاري ميکند، حال براي اجراي هر برنامه و سياستي در بعد ملي هم بايد اين محاسبه صورت بگيرد که در حوزه حذف صفر از پول ملي طبق محاسباتي که من انجام دادم هزينه آن بيش از فوايد آن است.
آيا منطقي است که اين لايحه با دو فوريت به مجلس برود؟
مجلس بايد اولويتهاي مهم ديگري را در دستور کار قرار دهد و از دولت بخواهد مسائل ديگري را که فوريت دارند به مجلس ارسال کند. در حالي که اين طرح مدت زيادي وقت مجلس، دولت، رسانهها و ... را ميگيرد و در نهايت هم مشخص نيست که به چه سرنوشتي دچار شود. حدود سه ماه پيش اخباري مبني بر حذف چهار صفر از پول ملي ايران در رسانهها منتشر شد. پس از آن رئيس کل بانک مرکزي جلسهاي با اقتصاددانان برگزار کرد که من هم در اين جلسه حضور داشتم و اين سوال را مطرح کردم که چرا در اين شرايط قرار است اين سياست به اجرا درآيد؟ آقاي همتي پاسخ داد که اين خبر فقط در حد طرح موضوع ميماند و بانک مرکزي فعلا بهدنبال اجراي آن نيست و شايد سه سال ديگر اجراي آن در دستور کار قرار گيرد. پس از اين جلسه، ديگر خبري از اجراي اين طرح نبود، تا اينکه اخيرا بار ديگر «حذف چهار صفر از پول ملي» به تيتر اول رسانهها تبديل شد و جالب آنکه دولت قيد دو فوريت را براي آن در نظر گرفته است. اين موضوع براي من جاي تعجب و ابهام دارد که چرا دولت و بانک مرکزي با اين سرعت بهدنبال تصويب اين لايحه هستند؟! در گذشته تجارب متفاوتي در راستاي اجراي اين سياست در جهان ثبت شده، نقطه مشترک تمام کشورهاي موفق در اجراي اين طرح، آن است که جملگي دچار ابرتورم بودهاند و با سقوط بيسابقه ارزش پول مواجه شدهاند. رمز موفقيتشان نيز شکست ابرتورم و تثبيت ارزش پول پيش از حذف صفر بوده است. در حالي که اجراي اين سياست در شرايط کنوني اقتصاد ايران اشتباه راهبردي به حساب ميآيد. با اينکه ما تورمهاي بالا را تجربه کردهايم، اما هيچگاه درگير ابرتورم نشدهايم و نرخهايي که گاه مشاهده ميکنيم مصداق ابرتورم نيست. براي توضيح ابرتورم بهتر است اقتصاد ونزوئلا را مثال بزنيم. آمار متعددي در اين باره وجود دارد که نرخ تورم اين کشور را در بازه 13 هزار تا 40 هزار درصد نشان ميدهد. اقتصاددانان معمولا زماني صحبت از ابرتورم به ميان ميآورند که نرخ تورم از 1000 درصد عبور کند. در حالي که اکنون اين نرخ در ايران نزديک به 40 درصد است. در رابطه با حفظ حيثيت ظاهري پول ميتوان به دو تجربه ايران در سقوط ارزش پول اشاره کرد؛ يکي از تجارب ما به سال 91 بازميگردد و دومي هم از سال گذشته شروع شده و همچنان ادامه دارد. در مجموع در اين دو مقطع ريال 460 درصد ارزش خود را در مقابل دلار از دست داد. حال در چنين شرايطي لازمه حذف صفر از پول ملي بازگشت ثبات نسبي به اقتصاد و کنترل تورم است.
سایر اخبار این روزنامه
نامه زيباكلام به رئيس دولت اصلاحات
مخالفت دادستان كل با تصميم فيفا
سرنوشت مبهم فرزندان مادران ایرانی
ماجراي درگيري و تيراندازي در پادگان محمود آباد
اول شكست ابرتورم بعدحذف صفر از پول ملی
برائت از مشركين، محكوميت آمريكا و داعش است
فروپاشی ائتلاف در صورت حضوراسرائیل
یادداشت های آرمان ملی
پاریس قربانی شوهای تبلیغاتی ترامپ
زدوبندهای انتخاباتی بین وزرا و نمایندگان صحت دارد؟
دستاوردهای حضور زنان در ورزشگاهها
فساد در ارز دونرخی
وداع با نماینده سابق مجلس
راهی جز زبان صادقانه با مردم نيست