مذاکره با آمریکا، چرا و چگونه؟

آنچه‌از رويدادهاي اخير مشخص است، تحرکاتي به منظور خروج از بن بست فعلي است که توسط طرف‌هاي ديگر ‌آغاز شده‌است. ژاپني‌ها به ايران آمدند و فرانسوي‌ها هم با توجه به‌اولتيماتومي که ‌ايران براي کاهش تعهدات برجام در نظر گرفت، يکسري اقدامات با همکاري کشورهاي اروپايي انجام دادند تا ايران تعهدات برجامي خود‌‌را کاهش ندهد. با‌توجه به اينکه ايران تاکيد کرده بود تعهدات خود‌در برجام را کاهش مي‌دهد، اروپايي‌ها هم يکسري اقدامات انجام دادند و در نهايت گفت‌وگوي تلفني 100 دقيقه‌اي بين روساي جمهور ايران و فرانسه صورت گرفت. بعداز آن در حاشيه ‌اجلاس گروه هفت در زماني که‌اين اجلاس درحال‌انجام بود وزير خارجه کشورمان به محل‌اجلاس سفر کرد. همه اين رويدادها نشان مي‌دهد که تحرکات ديپلماتيک از هر دو طرف در حال انجام‌است تا بن‌بستي که درارتباط با برجام به‌وجود ‌آمده‌ ‌و ‌آمريکايي‌ها‌ آن را ‌به‌وجود ‌آورده‌اند به نوعي حل شود. اما بعيد به‌نظر مي‌رسد که‌ايران بخواهد از مواضع خودش عقب نشيني کند. آنچه ‌هست، مقامات ارشد کشورمان مذاکره‌‌ باآمريکا را طي ماه‌هاي گذشته ممنوع ‌اعلام کردند و هرگونه مذاکره‌اي با‌آمريکايي‌ها را به‌خاطر اينکه بدعهدي کردند و به‌تعهداتشان عمل نکردند، منتفي دانستند. اينکه مقامات‌ ارشد مقامات کشورمان‌ اعلام کردند‌ هرگونه مذاکره با‌آمريکا ممنوع ‌است به‌اين دليل است که‌آمريکايي‌ها به نتيجه مذاکرات صورت گرفته که به برجام منتهي شد، پايبند نبودند و به‌همين دليل‌ ايران‌ اين موضع را اتخاذ کرد که‌ اساسا وارد صحبت و گفت‌وگو با ‌آمريکا نشود. اين‌امر حکايت‌ از نوعي سوءظن داشت که به‌خاطر اجتناب آمريکايي‌ها از توجه به‌وعده‌ها و تعهداتي بود که در گذشته ‌داده ‌بودند. اکنون اگر صحبتي در ارتباط با بازگشت به مذاکرات مطرح مي‌شود، شايد به‌نوعي دريافت سيگنال‌هايي باشد که‌آمريکايي‌ها قصد بازگشت به‌‌ تعهدات برجام رادارند. تنها‌ دراين صورت است‌ که‌احتمال مي‌دهم‌ ايران بخواهد مذاکره‌اي داشته باشد. اما اگر قرار براين باشد که مذاکره‌ اهرم فشاري ‌از طرف‌ آمريکا بر کشورمان باشد، ازابتدا‌ به‌هيچ‌ وجه مدنظر جمهوري‌اسلامي نبوده ‌و به نتيجه نخواهد رسيد. در واقع ‌اگر آمريکايي‌ها کوتاه ‌آمده و به نوعي به تعهداتشان برگردند‌و نظر ايران را جلب کنند در اين صورت احتمال اينکه مقامات کشورمان وارد مذاکره شوند، وجوددارد. در مجموع صحبت‌هايي هم که ‌اخيرا صورت گرفته ‌و اعلام شده‌ که ‌اگر مذاکره ‌در ارتباط حفظ منافع ملي باشد، مي‌تواند در دستور کار قرار بگيرد، نشان مي‌دهد که با نگاه به منافع ملي و با نگاه به حل مشکلات کشور چنانچه‌ اين ‌احساس وجود‌‌ داشته باشد که مذاکره مي‌تواند دستاوردي داشته باشد، کامل مردود نيست. طرح فرانسوي‌ها بازگشت در مقابل بازگشت ‌‌است که ‌اگر عملي شود و ما به تعهدات برجام‌ برگرديم، آمريکايي‌ها هم به برجام برمي‌گردند. يعني‌اگر بازگشت در مقابل بازگشت به‌ معني کامل کلمه به عنوان يک پيش شرط در مذاکرات باشد، گام خوبي براي شروع مي‌تواند باشد. آمريکا به برجام برگردد، ايران ‌هم ‌از قبل‌ اعلام کرده که‌ با برجام مشکلي ندارد‌ و اگر فشار مي‌آورد و اعلام‌ مي‌کند که تعهداتش رادر قالب برجام کاهش مي‌دهد به‌ اين دليل‌ است که طرف مقابل کاملا تعهدات را کنار گذاشته و هرروز به‌‌ دامنه تحريم‌ها مي‌افزايد. ‌در چنين وضعيتي اگرآمريکايي‌ها طرح بازگشت در مقابل بازگشت را ‌بپذيرند يعني ‌ايران به تعهدات برجامي بازگردد و آنها هم به برجام بازگردند، به‌نظر مي‌رسد‌ که ‌مي‌تواند گام خوبي براي صحبت‌هاي جديد باشد. آنچه براي ترامپ در‌ وهله ‌اول مهم ‌است منافع خود ‌آمريکا است. ‌آمريکا‌ دلسوز منافع عربستان و امثال ‌اين کشورها در منطقه نيست. هرچند از‌ گذشته صحبت‌هايي ‌از ‌لابي صهيونيست‌ها ‌در آمريکا ‌‌بوده ‌و ‌‌‌نمي‌خواهم قدرت اين لابي را ناديده بگيرم ‌اما اگر تصميمي گرفته شود، ‌‌متحدان منطقه‌اي آمريکا‌ در حدي نخواهند بود که تصميم ترامپ را ‌عوض کنند. درحقيقت به‌نظر ‌نمي‌رسد که آنقدر روي تصميمات آمريکا تاثيرگذار باشند که‌ روند تصميم‌گيري سياست خارجي‌آمريکا را بتوانند در اين‌ اندازه تغيير دهند.