مبارزه با مفسد نه فساد

 
 
 
بحث مبارزه با فساد متاسفانه فصلي است و هر چند مدت يکبار طي يک اتفاق؛ شلوغي راه مي‌افتد، چند نفر را مي‌گيرند و سپس آب‌ از آسياب افتاده و هيچ اتفاقي نمي‌افتد. لذا جامعه نيز اين روند مبارزه با فساد را باور نمي‌کند. گرچه اين مساله علت ساده‌اي نيز دارد از اين قرار که ما در کشور مبارزه با فساد نداريم و آنچه که تحت عنوان مبارزه با فساد از آن ياد مي‌آيد صرفا مبارزه با شخص مفسد است. ميان فساد و مفسد نيز تفاوت بسيار است. چرا که فساد بستر و زمينه‌اي است که عوامل مختلفي آن را تشکيل داده و افرادي به هر علت از آن فضا استفاده مي‌کنند. حال نکته اينجاست که دستگاه قضايي هر زمان که اقدام به مبارزه کرده مبارزه با مفسد بوده نه فساد؛ به همين دليل است که بسترهاي ايجاد فساد هنوز وجود دارد. اگر با فساد مبارزه مي‌کرديم بستر‌هاي آن شکل نمي‌گرفت. از طرفي هر زماني که با مفسد هم برخورد شده اقدام به شناسايي و بستن منافذ فساد نکرديم. مثلا در مورد معوقات بانکي مي‌گويند 100 ميليارد، 200 ميليارد، هزار ميليارد معوقه بانکي وجود دارد، اما هيچ جست‌وجويي صورت نمي‌گيرد و تعقيب نمي‌شود که چه کساني در مقاطع مختلف به کساني که معوقه داشتند دوباره تسهيلات دادند. معوقات اين افراد که يک شبه به0 100 ميليارد نرسيده، اما شاهديم که هيچ يک از مسئولان بانک برخورد و نظارتي با اينگونه اشخاص نداشتند که اين معوقات به اين اعداد و ارقام نرسد. پس ازآن بانک مرکزي و شوراي عالي پول و اعتبار نيز به اين مساله نظارت نکردند. لذا بي‌انصافي، خيانت به مردم و بيت‌المال است که اگر نقطه پاياني مبارزه را فقط همين بانک سرمايه بدانيم. در اين راستا از حراست يک بانک تا رئيس بانک، رئيس بانک مرکزي، وزير اقتصاد و حتي رئيس‌جمهور نيز در عدم نظارت و شفافيت در نبود مبارزه با فساد موثرند. قانون مجازات اسلامي مي‌گويد که اگر در زير مجموعه کسي جرمي اتفاق بيفتد، اطلاع پيدا کند، خبر ندهد و در خواست تعقيب نکند شريک جرم است. حال وقتي رئيس‌جمهوري داشتيم که زماني بگم بگم مي‌کرد و کسي به وي معترض نمي‌شد که آقاي رئيس‌جمهور مطابق اصل 113 شما ناظر بر اجراي قانون اساسي هستيد همين بگم بگم‌هاي رئيس‌جمهور سابق نوعي قانون‌شکني بود. يعني اطلاعاتي در دست داشت اما نمي‌گفت. از طرف ديگر رئيس قوه قضائيه سابق مي‌گويد سينه من مخزن‌الاسرار است، اما وي به رياست دستگاه قضا منصوب نشده که تخلفات افراد را در سينه نگاه دارد و در آخر بگويد سينه من مخزن‌الاسرار است. در پرونده‌اي مي‌بينيم قائم مقام شهردار سابق بازداشت مي‌شود اما شفاف سازي نمي‌شود. يکي از مسئولان حوزه اجرايي قوه قضائيه آقاي اکبر طبري که در نزد 2 رئيس قوه خدمت کرده بازداشت مي‌شود، اما مگر مي‌شود فردي در پستي قرارگيرد که هر روز با رئيس سروکار داشته باشد، به ميزاني تخلف کند که موجب بازداشتش شود. لذاگفته مي‌شود مبارزه با مفسد داريم نه مبارزه با فساد.