نگاهی به وضعیت طراحی پوستر رویدادها در ایران باد به پرچم‌ کپی

گروه فرهنگ و ادب ـ الهام عدیمی: پوسترها نشانه و آیینه تمام‌نمای یک رویداد هستند که مخاطب را به حضور یا دیدن دعوت می‌کنند. در طول این سال‌ها میلیون‌ها پوستر برای برنامه‌های مختلف طراحی شده‌اند. از اجراهای ساده تا رویدادهای بین‌المللی. طراحان پوستر تلاش می‌کنند با اعمال آنچه در چنته دارند، مخاطبان را ترغیب و دعوت کنند تا از اتفاقی که قرار است بیفتد، بیشتر استقبال کنند. در این میان ایران هر ساله میزبان جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها و برنامه‌های بسیاری است که پوسترهایشان همواره مورد اعتراض مخاطبان و حتی طراحان گرافیک بوده است. این مساله زمانی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که هنرمندان گرافیست ایرانی در عرصه‌های جهانی حضوری پررنگ دارند و جایزه‌های بین‌المللی این حوزه را از آن خود می‌کنند. این انتقادها از شیوه طراحی، رنگ و دیگر المان‌های پوستر گرفته تا این‌که آن پوسترها کپی شده هستند، متفاوت است. همین مساله باعث می‌شود تا بسیاری سوال کنند که انجمن صنفی طراحان گرافیک در زمینه این پوسترها به ویژه پوسترهای مربوط به مراسم بین‌المللی چقدر طرف مشورت قرار می‌گیرد؟ و اساسا روند و سازوکار این طراحی‌ها چطور صورت می‌گیرد؟ بعضی از هنرمندان این حوزه، چنین اتفاق هایی را برآیند بی‌اخلاقی در فضای هنری می‌دانند. بهرام کلهرنیا، گرافیست و مدرس دانشگاه یکی از این افراد است. او معتقد است اخلاق‌گرایی در فعالیت هنری هم مانند دیگر عرصه‌هاست و به «ابتکار» می‌گوید: متاسفانه اخلاق نه تنها در فعالیت هنری که در تمام فعالیت‌های معاصر از مسائل شبهه‌برانگیز است که نمی‌دانیم چطور باید با آن برخورد کنیم. این مساله همان‌طور که در تغییر تاریخ مصرف یک کالا یا فروش یک کالا بیش از قیمت اصلی آن در زندگی روزانه وجود دارد تا ناشری که حق‌التالیف نویسنده یا مترجم را نمی‌پردازد، دیده می‌شود و آنچه امروز در زمینه طراحی پوسترها می‌بینیم برآمده از این وضعیت بحرانی در حوزه اخلاق است. موضوعی که در تمامی عرصه‌ها گریبان ما را می‌گیرد. قوانین بازدارنده در فراخوان‌ها نیست به گفته این هنرمند، ریشه این اتفاق را باید در مسائل مختلفی جست‌وجو کرد؛ از جمله بحران اقتصادی. او ادامه می‌دهد: در حوزه فرهنگ و هنر، مدارس ما با مدیریتی کار می‌کنند که مدرسان آنها هنرمند واقعی و بااطلاع نیستند و فقط گروهی اقلیت از استادان واقعی در دانشکده‌های هنر تدریس می‌کنند؛ وضعیت به‌گونه‌ای است که استادان کم‌سواد مانند رابینسون کروزوئه هستند که در جزیره‌ای تنها افتاده‌اند و می‌خواهند همه چیز را از ابتدا بسازند و اختراع کنند. بنابراین فارغ‌التحصیلان این مدارس به لحاظ کاری جایگاهی پیدا نمی‌کنند و علاوه بر آن در مسائل اخلاقی هم دچار ضعف خواهند بود. کلهرنیا درباره این‌که سازوکار و روند طراحی پوستر جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها به چه صورت است، توضیح می‌دهد: در طراحی پوستر این برنامه‌ها راه حل وجود دارد. به طور مثال اگر مسابقه‌ای برای طراحی پوستری برگزار می‌شود، مسئولان آن باید قواعد مقرراتی تعیین کنند که تضمین‌کننده قوانین اخلاقی باشد. به طوری که براساس آن فراخوان اگر مواردی خلاف رخ دهد، امکان شکایت وجود داشته باشد و جلوی این کپی‌کاری‌ها گرفته شود. موضوع دیگر این است که چند نفر خبره و کارشناس واقعی و اصلی دعوت شوند تا به عنوان کمیسیون داوری کارهای اصیل را قضاوت کنند. این هنرمند به تابلوهایی که در موزه‌ها و گالری‌ها نگهداری می‌شود، اشاره می‌کند و می‌افزاید: امروز نمونه کارهایی در بعضی از موزه‌ها و گالری‌ها داریم که در اصالت آنها شک وجود دارد، بنابراین جریان کپی‌کاری مختص به گرافیک و طراحی نیست و وجود این شبهه‌ها به دلیل اقتصاد بیمار و آشفته هنر است که هنرمندان را وادار به این کار می‌کند تا بتوانند هزینه زندگی خود را از هر راهی که بتوانند تامین کنند. چندرغاز برای طراحی پوستر این داور جشنواره‌های هنری می‌گوید: یک راه ساده برای تشخیص آثار و پیدا کردن مشابهت آنها این است که در اینترنت موتورهای جست‌وجو وجود دارد که می‌تواند موارد مشابه را پیدا کند و به این روش خود به خود مقدار زیادی از ایرادهای مربوط به کپی بودن آثار منتفی خواهد شد. راه حل دیگری که می‌توان پیشنهاد کرد این است که سفارش‌دهنده به سراغ استادانی چون قباد شیوا و فرشید مثقالی بروند، کسانی که در اصالت حرفه‌ای بارها محک خورده‌اند و اگر خطا کنند موجودیت خود را زیر سوال می‌برند. در حالی که آنچه امروز اتفاق می‌افتد یک فراخوان فرصت‌طلبانه با جایزه‌ای اندک است و دانشجویان و حتی عده‌ای سودجو در آن شرکت می‌کنند اما در کشورهای دیگر معمولا از این اتفاق‌ها نمی‌افتد و به نظرم این نهاد اجتماعی ماست که چنین شرایطی را به وجود می‌آورد. به گفته کلهرنیا، گرافیک فعالیتی محسوب می‌شود که قرار است پرچم یک جشنواره یا رویداد باشد اما به جای این‌که برای آن هزینه کنند به کسی که بلد نیست چندرغازی می‌دهد تا کاری ارائه کند. در این میان طراحان تقصیری ندارند و سیستم سفارش‌دهنده، نبود تفکر مدیریت و بحران اقتصادی به این مساله دامن می‌زنند. طراح خودش را به سمت سفارش‌دهنده خم می‌کند چرا که مسائل معیشتی برای یک هنرمند مانند دیگر افراد اهمیت دارد. او درباره نظارت انجمن صنفی طراحان گرافیک در امر طراحی پوسترهای رویدادها می‌گوید: در واقع انجمن در این ماجرا نمی‌تواند دخالت کند چون نهاد صنفی است و مکلف است از حقوق شخصی این هنرمندان دفاع کند که حتی از پس این کار هم برنمی‌آید. در این مسیر، برگزارکنندگان جشنواره یا هر رویداد دیگر هستند که باید سراغ انجمن بروند و به عنوان اولین و آخرین مرجع در نظر گرفته شوند. کلهرنیا به جشنواره هنرهای تجسمی اشاره و بیان می‌کند: متاسفانه امسال وضعیت این جشنواره بسیار بد است در حالی که می‌شد از پتانسیل این جشنواره برای طراحی پوسترهای دیگر جشنواره های فجر استفاده کرد تا برچسب کپی بودن پوسترها کمتر شنیده شود. مدیریت فرهنگی بی‌سلیقه آرش تنهایی، گرافیست و مدرس دانشگاه هم عامل اصلی این مشکل در طراحی پوسترهای مختلف را مساله مدیریت فرهنگی کشور عنوان می‌کند. او در این‌باره به «ابتکار» می‌گوید: همیشه این معضل را داشته‌ایم اما در این بزنگاه‌ها یادش می‌افتیم. در واقع این سوال را باید پرسید که مدیران فرهنگی کشور اطلاعات درستی از طراحی پوستر دارند؟ این مساله از نبود مدیریت منابع انسانی به وجود آمده است. مدیران انگشت‌شماری داریم که در این زمینه موفق بوده‌اند. اما مشکل ما پوستر نیست و در واقع تنها یک نماست. نمی‌توان با کرم پودر زخم و جوش و دمل را پاک کرد، شاید بتوانیم آن را بپوشانیم و ظاهر آن را زیبا کنیم اما این مساله نشانه‌ای است از درون سیستم که آلودگی و فساد دارد. در واقع هر پوستر نشان می‌دهد که در آن سیستم چقدر طراح براساس سلیقه مدیر کار می‌کند. اگر چه مدیران گاهی در طراحی ها اعمال سلیقه و نظر می کنند اما داوران باید سازوکاری بیابند که پوسترهای کپی را شناسایی و از گردونه رقابت خارج کنند. در هر حال یافتن این راه حل از سوی مدیران برگزارکننده رویدادها امر مهمی است تا بتوانند پرچم آن را با افتخار بر پیشانی رویدادشان به اهتزاز درآورند.
سایر اخبار این روزنامه