آقای قالیباف، شما یقینا 4 درصدی هستید!

احسان اقبال سعید‪-‬ ظاهرا عدم وجود قانون کپی‌رایت در ایران حتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را هم به کپی ایده‌های دیگران کشانیده است. محمد باقر قالیباف ظاهرا دوگانه سرهنگ-حقوقدان حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و جنبش وال استریت و 99درصدی‌ها در ایالات متحده را ترکیب کرده و چیزی شبیه پیتزای قورمه سبزی به‌دست آورده است. قالیباف آشکارا در دوگانه ادعایی خود روحانی و همکارانش را در زمره اقلیت مرفه جامعه طبقه‌بندی می‌کند و خود و نزدیکانش را در میان و کنار اکثریت نابرخوردار و پیاده تصویر می‌کند. سطح معیشت و نوع زندگی مسئولان و فرزندانشان همواره از موارد پرمناقشه و پر کاربرد در منازعات سیاسی و انتخاباتی بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به تاکید امام خمینی(ره) بر ساده‌زیستی کارگزاران نظام اسلامی و همین طور فضای خاص انقلاب و جنگ، ساده‌زیستی الگوی ایده‌آل مدیر در جمهوری اسلامی بود. اما منکر این واقعیت نمی‌توان شد که در همان دوران هم سطح حقوق و مزایا و دریافتی مدیران و مقامات ارشد از متوسط مردم و فرودستان بالاتر بود. احتمالا روحیات خاص آن دوران و شرایط جنگی امکان بروز و نمایش نوع متفاوتی از زندگی را نمی‌داد. در سال‌های پس از جنگ با برداشته شدن بسیاری الزامات آن دوران شاهد نمایش سطح متفاوتی از زندگی مدیران و فرزندانشان بودیم که با سال‌های قبل از آن تفاوت داشت. بخشی از مسئولان که از طریق رانت و سوءاستفاده از موقعیت خود صاحب مکنت آن چنانی می‌شوند یقینا در پیشگاه وجدان عمومی محکوم هستند و افکار عمومی برخورد و مقابله با آن‌ها را می‌خواهد. اما یک واقعیت دیگر را نمی‌توان انکار کرد و آن اینکه متوسط دریافت مقامات دولتی و حکومتی در شرایط عادی هم نسبت به زندگی معمول ایرانی و طبقات پایین بسیار بالاتر است و با آن تفاوت فاحشی دارد. واقعیت فارغ از صحیح یا غلط بودن این است که مزایای قانونی یک مدیرکل در یک استان کشور هم سطح بالایی از رفاه را پدید می‌آورد. با این حساب به طور قطع اشخاصی که تا وزارت و وکالت و سایر مناصب حاکمیتی را تجربه می‌کنند به مراتب مزایای بسیار بالاتری دریافت می‌کنند. حال چگونه می‌توان به افرادی که طبق قانون دریافتی بالا دارند و حالا سبک زندگی مرفه‌تری را فراهم می‌کنند خرده گرفت؟ آیا می‌توان از این افراد خواست تا ابد در خانه‌های قدیمی سازمانی بمانند؟یا خودروی مستعمل سوار شوند؟یقینا این افراد با سطح درآمد خود خانه‌های مجلل‌تر و خودروهای لوکس برای خود و خانواده تهیه می‌کنند و مطابق قانون هم مرتکب هیچ تخلفی نشده‌اند. یا ممکن است کسب و کار خارج از سمت دولتی و حکومتی خود هم داشته باشند و از آن صاحب درآمد سرشار هم بشوند، و طبق شرع مقدس ثروت در اسلام محدود نیست و اگر مشروع باشد سقفی برایش قائل نیست. جناب قالیباف و همراهانش هم سال‌ها است که در مناصب ارشد هستند. خود جناب قالیباف در فرماندهی ارشد ناجا و همین طور شهرداری تهران حقوق و مزایای بالایی دریافت داشته و می‌دارند و یقینا از سطح زندگی مطلوبی برخوردارند که با دریافتی‌شان همخوانی دارد و با حقوق وزارت کاری قشری که امروز سنگ آن‌ها را به سینه می‌زند بسیار متفاوت است. و البته باید هم متفاوت باشد، چراکه مسئول ارشد نباید دغدغه معیشت داشته باشد. اما نکته اینکه سطح زندگی مدیران روحانی به دستمایه قالیباف برای حمله به دولت تبدیل شده و جناب قالیباف علیه سطح و سبک زندگی رقیب و اطرافیانش داد سخن می‌دهد که شاید گمان شود ایشان در حد کارمند دون پایه حقوق می‌گیرد و شیفت دوم شغل دوم دارد و برای شهریه بچه‌ها وام می‌گیرد!! جناب قالیباف! با دریافتی‌های قانونی مدیران ارشد هم سطح زندگی بسیار بالاتر از طبقه پایین و میانی جامعه فراهم می‌شود و اگر ایرادی وارد است شاید به بالا بودن همین پایه حقوق‌هاست وگرنه نمی‌توان از افراد انتظار داشت دریافتی‌های بالا را تنها در حساب نگاه دارند. اگر با معیار شما 4 درصدی‌ها و96 درصدی‌ها را ترسیم کنیم یقینا خود شما هم در همین طبقه قرار
می‌گیرید. و نکته آخر اینکه اگر در میان مسئولان به دنبال مصداق واقعی ساده‌زیستی و 96درصد ادعایی شما بگردیم یقینا اولین و پر طنین‌ترین نام‌ها حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری هستند که بی‌تردید مراد و مقتدای ساده‌زیستی مسئولان بوده و هستند چرا که گفتار و زندگی‌شان مصداق تمام عیار این امر است.
سایر اخبار این روزنامه