چرا مردم زود عصبانی می‌شوند‌؟

 
 
 
 


تاب‌آوري مردم در امور روزانه کاهش محسوسي داشته و افزايش مشکلات روحي و رواني‌ آنها مي‌تواند در آينده تبعات خطرناکي به همراه داشته باشد. در هر جامعه‌اي با بالا رفتن نرخ تورم و کاهش آمار بيکاري، رشد آسيب‌هاي اجتماعي را به همراه خواهد داشت و زماني‌که اميد به آينده در ميان مردم کمرنگ‌‌تر از گذشته ‌شود و شهروندي براي آينده خود و فرزندانش آينده روشني را متصور نشود، مشکلات عصبي و رواني در آن جامعه به بالاترين حد خود مي‌رسد. امروزه اخبار اختلاس‌ها و عدم اطمينان به مسئولان در تصميم‌گيري‌ها باعث کاهش تاب آوري مردم شده است. يک کارمند يا يک فرد کارگر وقتي اميد به ادامه کارش ندارد که آيا با وجود اين مشکلات در سرکارش مي‌ماند يا نه، آن فرد نه مي‌تواند براي خانواده‌اش يک پدر و همسر خوبي باشد و نه همکار آرامي در محيط کار و نه شهروند قانون‌مداري در خيابان. ما از مردم چه انتظاري داريم، وقتي قرار است با توجه به تورم 40 درصدي جامعه، در سال آينده 15 درصد به حقوقش اضافه شود و او 25درصد نسبت به سال قبل فقيرتر مي‌شود و آن فرد چطور مي‌تواند در جامعه خوشحال و اميدوار باشد. اين کاهش تاب‌آوري در مواجهه با مشکلات فقط مختص قشر کارگر يا کارمند نيست بلکه اساتيد دانشگاه هم امروز زود عصبي مي‌شوند و سر دانشجويانشان داد و فرياد راه مي‌اندازد، چون آنها نيز مجبورند در چند دانشگاه و آموزشگاه تدريس کنند تا زندگي‌شان با مشکل روبه‌رو نشود. از سوي ديگر وقتي مرجع رسيدگي به زورگويي برخي از افراد در کشور کم کاري مي‌کنند نتيجه آن داد و فريادهاي سر يکديگر مي‌شود. به‌عنوان مثال چندي پيش يکي از دوستان ما از اداره بي دليل اخراج شده بود و وقتي به ديوان عدالت اداري مراجعه کرد، براي رسيدگي به شکايتش پنج سال بعد به او نوبت دادند، يعني آن فرد بايد پنج سال بدون حقوق زندگي کند و آيا بعد از اين مدت مي‌تواند دوباره به محل کارش بازگردد يا خير. وقتي فارغ التحصيلان دانشگاه‌هاي دولتي در مترو دستفروشي مي‌کنند شما از بقيه اقشار جامعه چه انتظاري داريد. 80 درصد فارغ التحصيلان بيکار هستند در حالي که کار به انسان شخصيت مي‌دهد و فرد بيکار در جامعه شخصيتي ندارد و اين فرد مانند انبار باروت است که با هر جرقه‌اي منفجر مي‌شود. بسياري از مردان چون نمي‌توانند مخارج زندگي‌شان را تامين نمايند، شرمنده زن و بچه‌هايشان هستند و ناتواني در تامين نيازهاي زندگي بار عصبي بر روي ذهن را دوچندان مي‌کند و منجر به افزايش طلاق مي‌شود. افزايش درگيري‌هايي که امروز در کوچه و خيابان و محل کارمان شاهد آن هستيم نگران‌کننده است، چون اين درگيري‌ها به داخل خانواده کشيده مي‌شود. از سوي ديگر مصرف مواد مخدر در جامعه افزايش پيدا کرده و اين به دليل فشار روحي و رواني بر روي مردم است. قرص‌هاي آرام‌بخشي نيز که توسط دکترها تجويز مي‌شود يک نوع مواد مخدر به حساب مي‌آيد. پس تا وقتي که مشکلات جامعه برطرف نشود و علت عواملي که باعث فشارهاي عصبي بر روي مردم مي‌شود، مورد بررسي قرار نگيرد، تاب آوري مردم هر روز کاهش پيدا مي‌کند و در شکل انفرادي منجر به درگيري‌هاي خياباني و دعوا در محل کار و در سطح جامعه به شکل اعتراضات خود را نشان مي‌دهد که منجر به آتش‌زدن بانک‌ها خواهد شد، مثال اين موضوع را مي‌توان در اتفاقي در چند وقت اخير به وضوح مشاهده کرد. پس کاهش تاب آوري افراد جامعه معلولي از علت‌هاست و تا زماني‌که علت‌ها برطرف نشود، معلول همچنان در جامعه وجود دارد و اين مي‌تواند بزرگترين تهديد براي جامعه جوان ما باشد.