سوت خمپاره‌ها با صدای پای استرا!

امید مافی‪-‬ در هوای گرفته پاییز صدر جدول مهیج تر شد و بالانشین‌ها بال‌ها را از فرط شوق برهم زدند و قیامت به پا کردند.
ارتش سرخ که می‌خواست هر طور شده همسایه دیوار به دیوار زردهای زاینده رود شود از نمایش غریبه با ضدفوتبال خودروسازان بیشترین بهره را برد و دو بار آشیانه بان نارنجی را به میان سروها و شمشادها تبعید کرد تا برای پرسپولیس بالاتر از سفیدی رنگی نباشد!
در روزی که رادوشوویچ پیله‌اش را شکافت و به پروانه‌ای زیبا درون سنگر قرمزها بدل شد و بارها پشت ساق تفنگداران حریف را داغ گذاشت،کالدرون مزد شناخت روزافزونش را گرفت و با تکیه بر چهره‌هایی چون ربیع خواه،احمدزاده و البته نوراللهی آرزومند آرزویی جدید لقب گرفت و به تسخیر لیگ بیشتر و بیشتر فکر کرد.
دیروز سایپا دستمال سفید را وقتی بالا برد که زور مسافران بی تجربه اش در چمنزار قلعه حسن خان به بچه‌های پرهیاهوی مرد آرژانتینی نرسید تا در طرفه العینی زمین برای رنجرهای مغبون و مغموم سرد شود و هوا تاریک و توفان خشمگین تر...


قشون تشنه کامی‌که دیروز برابر تهاجمات نصف و نیمه شاگردان ابی صادقی نود دقیقه دوام آورد و سه امتیاز شیرین تر از عسل را به حساب تیمش واریز کرد تا برچسب لژنشین موقت لیگ را بر پیشانی‌اش بچسباند.حالا می تواند به فتح قله های بلندتر فکر کند و به دلخوشی سینه چاکانی تبدیل شود که با پرواز پرندگان سرخ غم های خود را در بوران لقمه می کنند و متهورانه از فرش به عرش رهنمون می شوند.
وقتی آبی‌ها و قرمزها بر بلندای لیگ می‌درخشند و در کمین جام گرسنه و زخم خورده می جنگند لابد می‌توان آسیمه سر در مرتع پیش تاخت و سردی و خموشی این فوتبال زار و نزار و رنگ و رو رفته را لختی از یاد برد!