پارادوکس حکام و حکمت

 
 
 
 


يکي از مشکلات فعلي موجود در ايران پارادوکس حاکم و حکمت است. حکومت به حکمت نياز دارد و حاکمان بيش از هر کسي، چيزي و طبقه‌اي بايد به حکمت سياسي تکيه کنند. هيچ حکومتي بدون حکمت سياسي نمي‌تواند حاکمان موفقي داشته باشد. بر اين باورم که يکي از مقولات اصلي ايجاد کننده وضعيت موجود چالش‌ها و بحران‌هاي حاصل ارجحيت اراده حاکم بر حکمت سياسي است. اراده حکام بدون حکمت سياسي دير يا زود با ديوارهاي سخت بحران‌ها روبه‌رو مي‌شود و به قولي حکامي که حکمت سياسي را ارج نمي‌پندارند به سرعت به اين ديواره بتوني نزديک و با موانع عمده‌اي روبه‌رو مي‌شوند که گذر از آنها بسيار سخت مي‌شود. جامعه‌اي مي‌تواند رو به توسعه باشد که در آن حکمت سياسي بر حکومت سياستمداران ارجحيت پيدا کند و حکمت سياسي خود را در قالب قوانين پيشرو، پويا و پايا به نمايش بگذارد. لذا اين سه «پ» اساسي يعني پيشرو، پايا و پويا نيازمند قوانين بسيار شفاف، موثر و داراي ضمانت اجراي بالايي است که در آن حکام مجبور به تأسي و تمسک به حکمت سياسي در امر حکومت شوند. اکنون‌زدگي پديده‌اي است که در آن مردم يک جامعه نمي‌خواهند يا حداقل نمي‌توانند به گذشته بازگردند، اما از رفتن به آينده هراس دارند. زماني که اين بحران کارآمدي به بحران اعتماد و بحران اعتماد به بحران اعتبار چسبندگي پيدا مي‌کند و حکام در کوچه بن‌بستي گرفتار مي‌آيند در وضعيتي قرار مي‌گيرند که در آن جامعه مدني بدون آنکه فکر کند در آينده چه خواهد شد فقط به رهايي مي‌انديشد و بدين ترتيب با رهايي از اکنون‌زدگي عدم هراس خود را براي رفتن به آينده نشان داده و بدين ترتيب تقابل در جريان يک حرکت واگرايانه شکل مي‌گيرد. در اين مساله ابعاد گوناگوني وجود دارد، اما همه ابعاد به مثابه استخوان‌هاي سينه‌اي مي‌مانند که به اين ستون فقرات وصل مي‌شود چه عوامل بيروني تضعيف کننده و چه عوامل بروني تهديد کننده همگي حول محور ستون فقرات ارجحيت حکام بر حکمت حکومتي شکل مي‌گيرد. در حکمت حکومتي نوعي مصلحت سياسي نهفته است که در مصلحت سياسي قوام هر حکومت به همگرايي ملت با آن حکومت باز مي‌گردد و همگرايي ملت با حکومت از منظر جبر سياسي مداوم نيست و جبر سياسي زماني مي‌تواند قوام و استواري زيادي پيدا کند که در آن سودمندي و کارآمدي حکومت وجود داشته باشد. زماني که حکومت‌ها نتوانند سودمند و کارآمد باشند در طول يک زمان معين به‌رغم همه فشارها ديگر کارآمدي ندارد و تنها به وضعيت تقابلي و زمينه‌هاي واگرايي بيشتر مي‌انجامد.