انتخابات آمریکا، FATF و رابطه با اروپا و روند تنش در خاورمیانه سه حوزه حساس در سال جدید میلادی

جایگاه ایران در تحولات 2020 کجاست؟
آفتاب یزد-گروه سیاسی: تنها دو روز دیگر تا آغاز سال 2020 میلادی باقی است، بیست سالگی قرن بیست و یکم درحالی فرا رسیده که جهانِ سیاست پیچیده‌ترین روزهای خود را سپری می‌کند. جنگ تجاری ایالات متحده و چین، رقابت واشنگتن و مسکو بر سر موشک‌های بالستیک، برگزیت، تروریسم و ناامنی در خاورمیانه، معمای توافق هسته‌ای میان ایران و غرب، هرکدامشان به تنهایی برای یک سال کفایت می‌کند اما فعلا همگی این رویدادها توامان فعال هستند و 2020 نیز ظرفیت تبدیل‌شدن به سالی فراموش نشدنی نسبت به هرکدام از این وقایع را دارد. در همین حال چشم خیلی‌ها به سوم نوامبر 2020 خواهد بود؛ زمانی که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده برگزار خواهد شد. انتخاباتی که همیشه مهم بوده حالا با این سوال مهم‌تر هم خواهد شد. آمریکای ترامپ هشت ساله خواهد شد یا چهار ساله تمام می‌شود؟ جواب این سوال می‌تواند بر بسیاری دیگر از چالش‌های جهانی نیز تاثیرگذار باشد. اما 2020 برای ایران چه خواهد داشت؟ نگاهی به رویدادهای پیش رو نشان می‌دهد وضعیت تهران را باید در سه حوزه بررسی کنیم.
> انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران
روابط ایران و آمریکا در طول 40 سال گذشته چندان دارای فراز و فرود نبوده، در واقع خصم میان دو طرف به طور نسبی ثابت بوده و هر دولتی که در کاخ سفید بر سر کار آمده تهران را به عنوان یک چالش در نظم آمریکایی جهان تفسیر کرده و به روش خود تلاش کرده فشار بر ایران را با ابزارهایی که در دست دارد افزایش دهد؛ با این حال حضور رئیس جمهوری متفاوت به نام ترامپ در کنار توافق بی‌سابقه برجام که یک سر آن ایران و آمریکا بودند موجب شد تا بیش از همیشه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تهران حایز اهمیت باشد. ماه عسل اوباما- روحانی خیلی زود تمام شد اما شاید برخی امید دارند تا با تًکرار ریاست جمهوری یک دموکرات بار دیگر معادلات عوض شود. نگاهی به وضعیت آمریکا شاید زاویه بهتری برای تحلیل وضعیت بدهد.


> امید به استیضاح یا اثر روانی استیضاح؟
شبکه تلویزیونی CNN که به دموکرات‌ها نزدیک است و جدال‌های تندی میان این شبکه و ترامپ در سه سال اخیر روی داده در آخرین نظرسنجی خود، کاندیداهای دموکرات را برنده رقابت با ترامپ دانسته است. براساس نظرسنجی‌ها در رقابت احتمالی جو بایدن و ترامپ اختلاف 5درصد (49% به 44%)، در رقابت برنی سندرز و ترامپ اختلاف 4 درصد (49% به 45%) و در رقابت الیزابت وارن و ترامپ اختلاف یک (47% به 46%)، همگی نشان از پیروزی دموکرات‌ها است. اما تحولات انتخاباتی در آمریکا فراتر از این نظرسنجی‌هایی است که 11 ماه پیش از انتخابات برگزار می‌شود. به ویژه اینکه در نوامبر 2016 در تمامی نظرسنجی‌ها هیلاری کلینتون بر ترامپ پیشی گرفته بود اما نتیجه نهایی کاملا متفاوت شد. با این حال ماجرای استیضاح ترامپ شاید خانه امید دموکرات‌ها برای پیروزی باشد. هرچند دست برتر جمهوری خواهان در مجلس تعیین‌کننده سنا این استیضاح را با اما و اگر مواجه کرده است. در همین زمینه «نانسی پلوسی» رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا از ارسال فوری دو لایحه استیضاح رئیس‌جمهوری آمریکا که هفته گذشته با اکثریت آرا این مجلس تصویب شده بود، به مجلس سنا خودداری کرد. دموکرات‌ها و جمهوریخواهان اختلاف نظر زیادی بر سر نحوه محاکمه و استیضاح ترامپ دارند. پلوسی و سایر دموکرات‌ها خواستار احضار دستیاران و مشاوران ارشد ترامپ به عنوان شهود پرونده هستند و می‌خواهند از این مسئله مطمئن شوند که محاکمه ترامپ بر اساس مفادی که قبلاً آماده کرده‌اند، انجام خواهد شد.
«رابرت شاپیرو» استاد دانشگاه کلمبیا آمریکا در پاسخ به این سوال که برخی معتقد هستند که دموکراتها موضوع استیضاح ترامپ را طولانی می‌کنند تا به کمپین‌های نهایی انتخابات نزدیک شوند و نهایتاً هم اجازه نمی‌دهند موضوع برای بررسی نهایی به سنای آمریکا برود. ارزیابی شما چیست گفته این ممکن است یک استراتژی خوب برای رسیدن به اهداف باشد و مسئله را برای انتخابات برجسته نگه دارد. با طولانی شدن موضوع استیضاح ممکن است زمان بیشتری برای افشاگری‌ها فراهم شود و شاید دولت ترامپ مرتکب اشتباه بیشتری شود. موضوع استیضاح می‌تواند به اندازه کافی بر آرا مردم در ایالات اصلی تاثیر بگذارد و باعث تفاوت چشمگیری شود.
> نتیجه هرچه باشد شرایط همین است
برای بررسی بیشتر شرایط انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اینکه نتیجه چه تاثیری بر ایران خواهد داشت گفت‌وگو کردیم با فریدون مجلسی تحلیلگر مسائل بین‌الملل. او به آفتاب‌یزد گفت:«برای ارزیابی شرایط انتخاباتی باید دید تا نوامبر تبلیغات چگونه پیش خواهد رفت.
ابزارهای متفاوتی در اختیار او است، باید دید ترامپ با بزرگ کردن دشمن خارجی چگونه می‌تواند حمایت بیشتری را از طبقات دیگر که مسائل خارجی را با تعصب بیشتری دنبال می‌کنند جلب کند. دور قبل پیش‌بینی بسیار سخت‌تر بود، این بار اما امکانات بیشتری دارد و احتمال اینکه دست به اقدامات حاد بزند تا شانس پیروزی خود را افزایش دهد وجود دارد.» مجلسی درباره تاثیر نتیجه انتخابات بر ایران گفت:«مشکلات ایران و تحریم تهران در زمان اوباما آغاز شد، بعد از اینکه در ایران برجام به چالش کشیده شد در زمان رئیس جمهور سابق ایالات متحده اندک اندک موانع آغاز شد، در شرایط فعلی و با توجه به اختلافات متعدد دو کشور اگر دموکرات‌ها هم برسر کار بیایند تصور نمی‌رود تغییرات زیادی نسبت به فشار بر ایران وارد شود، بنابراین تا زمانی که جبهه گیری‌های دو طرف نسبت به هم کاملا متفاوت است، در ایران نیز جهت گیری‌ها بر این است که باید در داخل خود شرایط خودمان را تغییر دهیم و به عبارتی گمانه زنی برای تغییرات احتمالی را کمتر می‌کند و باید گفت نتیجه انتخابات 2020 آمریکا هرچه باشد ادامه روند کنونی را در پی خواهد داشت.»
> جریان‌های سیاسی ایران
به دنبال راه حل ماورایی
اما نگاه به انتخابات آمریکا و به طور عام مسائلی که یک پای آن ایالات متحده است تنها سیاست خارجی را در ایران به خود مشغول نمی‌کند بلکه سیاست داخلی نیز همواره فعالانه به مسائل مربوط به حوزه آمریکا وارد می‌شود. در شرایط فعلی نیز دو جریان اصلاح‌طلب خوانش‌های متفاوتی نسبت به مسئله آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری دارند. اصولگرایان ترامپ را به عنوان مصداق آمریکای واقعی می‌دانندو می‌گویند او بدون پرده پوشی سیاست‌های زورگویانه آمریکا را عیان کرده است و معتقدند درس عبرت شود که دیگر هیچ جناحی سمت آمریکا نرود و نیازی هم به هیچ‌گونه گفت‌وگویی با آنها نیست. از طرف دیگر اصلاح‌طلبان و به ویژه دولت روحانی که در دوره اوباما به برجام رسید تلاش کرده‌اند به نحوی دیگر دوگانه‌سازی کنند و جمهوری خواهان و شخص ترامپ را به عنوان آمریکایی غیرمعقول و دموکرات‌ها را چهره‌هایی قابل گفت‌وگو بدانند. درباره نگاه این دو جناح سیاسی ایران به آمریکا و انتخابات نوامبر 2020 گفت‌وگو کردیم با یک تحلیلگر سیاسی. مهدی مطهرنیا به آفتاب یزد گفت: «میان دموکرات‌ها و جمهوری خواهان یک نقطه تمایز بسیار ظریف و باریک وجود دارد هرچند نمی‌توان این خط موجود انفکاک میان رفتار و کنش دو حزب را نادیده گرفت اما این خط به اندازه یک تار مو میان دو جهت‌گیری تمایز ایجاد می‌کند. این تفاوت از آن جهت با تار مو مقایسه می‌شود که در واقع دو حزب اصلی ایالات متحده در تاکتیک و تکنیک تمایز دارند.» او افزود: «آمریکا در قالب پارادایم امنیتی سیاسی خود که دکترین، سیاست‌های کلان و در نهایت استراتژی خود را تنظیمی می‌کند. ذیل این استراتژی‌های کلان هر کدام از دو حزب تاکتیک‌های مختص به رویکرد خود را دنبال می‌کنند و این نقطه تفاوت است.» این تحلیلگر اظهار کرد: «پیش از روی کار آمدن ترامپ نیز گفته بودم که دکترین ایالات متحده نسبت به ایران برمبنای محدود کردن تهران در همکاری‌های بین‌المللی و تنگ‌تر کردن فضا بر ایران در محیط منطقه‌ای است و ذیل این دکترین اگر هیلاری کینتون در 2016 انتخاب می‌شد نیز شرایط با امروز تفاوت چندانی نمی‌کرد هرچند که او با رویکردی دیپلماتیک‌تر سیاست‌های خود را پیش می‌برد اما ترامپ با ادبیاتی مستقیم و خشن به دنبال اجرای دکترین واشنگتن است.» مطهرنیا در ادامه گفت:«با این حال نگاه به موضوع در جریان‌های سیاسی ایران کاهش گرایانه است. در واقع دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا از یک ریشه و تنه هستند و در شاخ و برگ‌ها از یکدیگر جدا می‌شوند و گروه‌های مختلفی را تشکیل می‌دهند اما در نهایت چون از یک ریشه تغذیه می‌شوند میوه‌های همسانی می‌دهند که رنگ آن متفاوت است. به همین دلیل است که در مواجهه با موضوعات و مسائل نیز نگاهی واقع گرایانه برای تحلیل برخوردار نیستند و نگاهی مبتنی بر ایدئولوژی و احساس را در تحلیل رویدادها پیش می‌گیرند از این حیث است که بعد از برخورد با هر موضوعی از جمله تکراری «ما هم می‌دانستیم» صورت مسئله چرایی ایجاد چالش‌ها را پاک می‌کنند و به نوعی به دنبال پرش از یک چالش و نادیده گرفتن موقتی آن هستند.» مطهرنیا با بیان اینکه بیش از همه برای مواجهه با هر موضوعی و تحلیل آن باید از قوه خرد و تدبیر استفاده کرد اما جریان‌های سیاسی در داخل به دنبال راه حل‌های بعضا ماورایی هستند.»
> ایران و FATF در 2020
یکی دیگر از تحولاتی که درباره تاثیر آن بر منافع ایران مباحثه بسیار است FATF است که این روزها نیز حرف بر سر آن بسیار است. چهار دوره چهار ماهه است که گروه ویژه اقدام مالی که بر موضوعاتی نظیر پولشویی تاکید دارد به تهران فرصت داده تا درخواست‌های این گروه اجرایی شود اما در داخل همچنان اجماعی بر سر آن نیست. دولت می‌گوید برای بهبود تبادلات مالی و اقتصادی نیاز به تصویب FATF دارد اما به نظر می‌رسد زورش به سایر نهادها نمی‌رسد و فعلا چندماهی است مجمع تشخیص در مصلحت‌سنجی تصویب یا رد آن مردد است! اگر این بار تعلیق ایران از محرومیت‌ها تمدید نشود، به بٍلک لیست اضافه می‌شویم. عضویت ایران در این گروه از آن جهت حائز اهمیت است که اروپا به عنوان
حامی برجام بارها گفته تهران برای بهره مندی از شانس تبادلات تجارت بین‌الملل باید FATF را بپذیرد. این درحالی است که روابط اروپا و ایران نیز کم کم تحت بی‌عملی آنها برای جبران نبود آمریکا در برجام از یک طرف و گام‌های کاهش تعهدات هسته‌ای ایران از طرف دیگر رو به تیرگی گرائیده است. اینکه آیا 2020 می‌تواند سالی متفاوت در روابط ایران و اروپا باشد را از فریدون مجلسی پرسیدیم که پاسخ داد: «اروپا در بسیاری از موضوعات اختلافی با آمریکا تفاوتی ندارد. در واقع موضوع این است که ایران می‌خواهد اروپا خود را با خواسته‌های بین‌المللی تهران تطبیق دهد و از طرف دیگر آنها نیز انتظار دارند که ایران خود را با معیارهای جهانی‌شان تطبیق دهد. بنابراین سال 2020 گشایشی در روابط اروپا نخواهد بود و همچنان دو طرف کج دار و مریز و بدون اینکه حاضر شوند برای رابطه هزینه دهند ادامه
خواهد داشت.»
> بازی در هرج و مرج خلاقانه
تنش‌ها در خاورمیانه با آغاز بهار عربی در دسامبر 2010 تشدید شد درحالی که پیش از آن حمله ایالات متحده به عراق و سقوط صدام خلا قدرت در یکی از قدرت‌های منطقه‌ای یعنی بغداد را ایجاد کرده بود. ذیل این دو واقعه بزرگترین ساختار تهاجمی تروریسم تحت نام داعش ظهور کرد. سوریه خط مقدم درگیری میان تروریسم، قدرت‌های جهانی نظیر روسیه و آمریکا و قدرت‌های منطقه‌ای شد. عربستان ذیل سیاست‌های محمد بن سلمان جوان تلاش کرده رویکردی تهاجمی را پیش گیرد تا به قول محمد بن سلمان پادشاهی سعودی از حکومتی محافظه کار به بازیگری فعال تبدیل شود. این سیاست ایران و عربستان را بیش از هر زمانی مقابل هم قرار داد و از طریفی ریاض را به تل آویو نزدیک کرد. حالا اما 2020 ادامه همین روند تنش‌ها خواهد بود اخبار مختلفی شنیده شده از میل عربستان برای بهبود روابط با ایران! اما در عمل عربستانی‌ها این موضوع را مشروط به خروج ایران از مسائل جهان عرب نظیر سوریه و عراق کرده‌اند که با مخالفت تهران مواجه شده است. درباره روند تحولات در خاورمیانه در سال 2020 گفت‌وگو کردیم با محسن جلیلوند تحلیلگر مسائل بین‌الملل. او به آفتاب یزد گفت:«برای تحلیل روند تحولات در خاورمیانه رابطه ایران و عربستان در اولویت نیست بلکه باید سیاست قدرت‌های بزرگ و به ویژه سیاست‌های ایالات متحده را بررسی کنیم. اگرچه رابطه ایران و عربستان در نوع خود مستقل ارزیابی می‌شود اما با توجه به اینکه عربستان در بسیاری از رویکردهای کلان سیاست خارجی خود تحت تاثیر راهبردهای ایالات متحده گام برمی دارد، بنابراین تنش‌های فعلی میان ریاض و تهران در منطقه نیز باید ذیل این راهبرد بررسی شود.» او ادامه داد: «در واقع آمریکا در شرایط فعلی در خاورمیانه در حال مدیریت بی‌ثباتی یا به عبارتی هرج و مرج خلاقانه است، ذیل این سیاست ممکن است برخی تنش‌ها در منطقه بهبود یافته یا برخی تشدید شوند اما اینکه بتوان در 2020 چشم‌اندازی از بهبود قابل قبولی از مسائل را انتظار کشید بعید به نظر می‌رسد. در همین شرایط است که رابطه ایران و عربستان نیز در سال آینده میلادی بر همین منوال فعلی ادامه خواهد داشت. آمریکا و عربستان در تلاش هستند با اعمال فشارهای اقتصادی از توان مانور ایران در سطح منطقه‌ای بکاهند و تهران را معطوف به تمرکز بر مسائل داخلی کنند.»
بررسی رویدادهای پیش روی سال 2020 در سه‌حوزه انتخابات ایالات متحده، FATF و روابط ایران و اروپا و همچنین روند تحولات تنش‌های منطقه‌ای در خاورمیانه به طور کلی نشان می‌دهد که استراتژی‌های کلانی که واشنگتن و تهران هرکدام در راستای اهداف خود برگزیده‌اند چشم‌اندازی برای تغییر شرایط فعلی آنطور که باید و شاید دیده نمی‌شود. در آمریکا هر رئیس جمهوری که انتخاب شود چندان تفاوتی در استراتژی کاخ سفید به ایران نخواهد داشت و رابطه تهران- ریاض نیز ذیل راهبرد کلان آمریکا نسبت به خاورمیانه همچنان با تنش ادامه خواهد یافت. شاید تنها نکته این است که تصویب FATF می‌تواند اقدامی باشد که تهران خود می‌تواند برای تغییر شرایطش در 2020 انجام دهد؛ بدون اگر و اما!