مشاركت مردم در بورس؛ تغيير كانال سرمايه‌گذاری

آرمان ملي- امير داداشي: بازار سرمايه روز گذشته رکورد جديد ديگري بر جاي گذاشت و با رشد 7000 واحدي، وارد کانال 384 هزار واحد شد. اين در شرايطي است که گروهي از کارشناسان اين روند را در شرايط تحريم و نوسانات ارزي، حباب‌گونه مي‌دانند و معتقدند که گزاره قديمي «ويترين‌بودن بورس» در اقتصاد ايران کاربردي ندارد. در اين زمينه «آرمان ملي» گفت‌وگويي با حيدر مستخدمين‌حسيني، رئيس پيشين هيات‌مديره سازمان بورس، انجام داده است که در ادامه مي‌خوانيد.
طي يک سال اخير شاهد هجوم بسياري از شهروندان به سمت بازار سرمايه هستيم. دليل اين اتفاق چيست؟
بورس يکي از مهم‌ترين بازارهاي مالي هر کشوري به حساب مي‌آيد. اگر اين بازار بتواند سهم بيشتري از بازار مالي کشور را در اختيار بگيرد، نشان‌دهنده قوت و توانايي آن اقتصاد به شمار مي‌رود. تاريخچه کشورهاي توسعه‌يافته هم نشان مي‌دهد که نقطه شروع رشد آنها از بورس بوده است. بورس ايران نيز بعد از سال 84 که قوانين جديد به اجرا گذاشته شد، به‌لحاظ انعطاف‌پذيري تغيير محسوسي پيدا کرد، چراکه پس از اين قوانين در ويترين بازار سرمايه محصولات جديدي ارائه شد. پيش از سال 84 فعاليت بورس صرفا به خريد و فروش سهام محدود مي‌شد، اما بعد از اين سال محصولات متنوعي اعم از سهام، اوراق گواهي، صکوک و ... به عرضه رسيد. همچنين تامين منابع شکل جديدي به خود گرفت و حضور افراد حقيقي و حقوقي در بورس جامعيت پيدا کرد. از اين رو فرهنگ سرمايه‌گذاري از زمين، طلا، ارز، سکه و سپرده‌هاي بانکي به سمت سهامداري بورس کشيده شد. اين اتفاق زيربناي رشد بازار سرمايه در ايران بود که اکنون از بازرگانان، مديران، حقوقدانان و پزشکان گرفته تا کارگران و فعالان کسب‌وکارهاي آزاد در بورس حضور دارند. از نگاه اقتصادي نيز هيچ بازاري براي سرمايه‌گذاري بهتر از بورس نيست.
اما عده‌اي سريع دلسرد مي‌شوند و حتي ممکن است پس از يک هفته سرمايه خود را از بورس خارج کنند. آيا اصولا بورس بازدهي کوتاه‌مدت دارد؟


بازار سرمايه ماهيتا يک بازار بلندمدت است و نبايد از آن انتظار بازدهي سريع داشت؛ اما بورس واکنش سريع به شوک‌هاي دروني و بيروني نشان مي‌دهد و گاه ريسک بازدهي بالايي دارد. بنابراين شوک‌ها محور اين بازار را تشکيل داده‌اند. حال هر چه اقتصاد داخلي کشور باثبات‌تر باشد، به‌‌تبع آن بازار سرمايه عاري از شوک‌هاي داخلي مي‌شود و وضعيت بهتري پيدا مي‌کند. شوک‌هاي بيروني هم به همين صورت است.
روز گذشته شاخص بورس به قله 384 هزار واحد رسيد. دليل اين اتفاق چيست؟ قيمت ارز نيز در مدت اخير رشدي 2000 توماني داشته است. آيا مي‌توان ارتباطي بين بورس و ارز قائل شد؟
مهم‌ترين اتفاقي که در اين مدت در رابطه با اقتصاد ايران رخ داد، به کاهش ارزش پول ملي مربوط مي‌شود. بدين ترتيب نرخ دلار که در اوايل دهه 90 در محدوده 1000 تومان قرار داشت، پس از مدتي به 3600 تومان رسيد و اکنون هم در محدوده 13 هزار تومان نوسان دارد. زماني که ارزش پول ملي در مقابل ارز خارجي بيش از سه برابر کاهش پيدا مي‌کند، همه قيمت‌ها دستخوش تغيير مي‌شوند. بدين ترتيب تورم شکل مي‌گيرد و بر همه جوانب اقتصاد اثر مي‌گذارد و درنتيجه ارزش سهام بورس هم بالا مي‌رود. در سال 91 نيز بورس با استقبال ويژه‌اي مواجه شد و بعد از مدتي که ثبات در پول ملي به وجود آمد، مردم اين بازار را تخليه کردند. حال پس از اتفاقاتي که از فروردين سال گذشته رخ داد، بار ديگر مردم به بورس هجوم آوردند تا بورس رکوردهاي پي‌ در پي برجاي بگذارد و روز گذشته از قله 384 هزار واحد هم عبور کند. تا زماني که کاهش ارزش پول ملي ادامه داشته باشد، صعود سهام بورس هم ادامه خواهد داشت. اين يک رابطه معکوس است که همواره شاهد آن بوده‌ايم.
پس اين رکوردشکني‌ها لزوما به‌معناي توانمندي شرکت‌هاي تحت پوشش بورس نيست؟
علت رکوردشکني شاخص بورس نه به‌معناي توانمندي واحدهاي توليدي، بلکه به‌معناي تخليه کاهش ارزش پول ملي روي سهام شرکت‌هاست. از سوي ديگر، تحريم‌ها باعث شده تا واحدهاي توليدي تحت حمايت‌هاي بيشتري قرار بگيرند و روند مثبتي در فروش سهام خود پيدا کنند. توانمندي شرکت‌هاي داخلي به هر حال قيمت کالا و سهام آنها را هم افزايش مي‌دهد. حتي لايحه بودجه سال آينده تورم‌زاست و اين اتفاق نيز وضعيت افزايشي در بازار به وجود مي‌آورد.
يک گزاره‌اي که بين اقتصاددانان وجود دارد، اين است که «بورس ويترين اقتصاد هر کشوري به حساب مي‌آيد.»، آيا مي‌توان شاخص 384 هزار واحدي بورس را ويترين اقتصاد ايران در شرايط کنوني دانست؟
اين گزاره زماني به کار مي‌رود که تعادل در اقتصاد وجود داشته باشد. اکنون ايران از يک بيماري اقتصادي رنج مي‌برد و نشاني از تعادل در آن ديده نمي‌شود. برنامه‌اي در اين اقتصاد وجود ندارد و بازارهاي مختلف دچار مشکلات عديده‌اي هستند. بازار مالي، پول، بيمه، کالا، کار، ارز و ... ازجمله اين بازارها هستند که اقتصاد را تشکيل داده‌اند. زماني تعادل به اقتصاد بازمي‌گردد که تک‌تک اين بازارها عاري از آسيب شوند. بنابراين نمي‌توان بورس 384 هزار واحدي را ويترين و پيشخوان اين اقتصاد بيمار دانست. اين گزاره مطلق نيست و زماني مي‌توان به آن بها داد که اقتصاد متعادل باشد. از سوي ديگر، بازار سرمايه ايران جوان است و هنوز از سوي بانک‌‌ها تامين منابع مي‌شود. با اينکه اين بازار قدمت طولاني دارد، اما کارکرد آن از سال 1384 آغاز شد که قوانين جامعيت پيدا کردند. بازار بيمه نيز از يک عقب‌افتادگي رنج مي‌برد و شهروندان از خدمات آن رضايت ندارند. در بازار ارز نيز انحصار مطلق دولت وجود دارد و اصلا نمي‌توان آن را بازار دانست. چراکه فقط دولت قيمت و عرضه را تعيين مي‌کند. در بازار کالا نيز هر روز شاهد نوسان قيمت يکي از محصولات هستيم که دولت توانايي کنترل اين نوسان‌ها را ندارد. بنابراين بورس نمي‌تواند منجي اين اقتصاد باشد يا نشاني از روند رو به رشد آن بروز دهد.
آيا شاخص بورس شکل حبابي دارد؟
خير؛ شاخص بورس هنوز شکل حبابي به‌ خود نگرفته و همچنان به‌دنبال قيمت‌هاي واقعي مي‌گردد. البته سازمان بورس بايد نظارت خود را روي معاملات بيشتر کند تا بعضي از شرکت‌ها اقدام به بالابردن صوري قيمت سهام نکنند.