تلویزیون بد بدرقه است

آفتاب یزد – یوسف خاکیان: روز گذشته محسن شایانفر تهیه کننده تلویزیون در گفتگویی با اشاره به عدم تبلیغ سریال «حکایت‌های کمال» در فضای مجازی گفته بود: «وضعیت اقتصادی و بودجه ضعیف به ما اجازه نداد حتی یک تیزر تولید و در فضای مجازی منتشر کنیم. این سریال‌هایی که مدام در پست‌های اینستاگرامی‌تبلیغ می‌شوند، تهیه کنندگانشان پول‌های هنگفتی هزینه می‌کنند. هنگام پخش سریال به من پیشنهاد دادند 100 میلیون تومان بده تا تبلیغات سریال در پیج‌های اینستاگرامی‌پخش شود.» این بازیگر در ادامه سخنانش افزوده بود: «اوایل فکر می‌کردم این مدل تبلیغات خوب است اما وقتی برای خودم پیش آمد دلزده شدم. گاهی اوقات تبلیغات سریال به نحوی جذاب و پرهیجان است که خود سریال به همان اندازه جذاب نیست. مردم وقتی این تناقض را می‌بینند بی اعتماد می‌شوند.» تهیه کننده سریال «حکایت‌های کمال» درمورد ساخت فصل دوم این سریال نیز گفته بود: «صدا و سیما بسیار من را اذیت کرد. متاسفانه تلویزیون خوش استقبال و بد بدرقه است. با وجود اینکه دو سال تمام دویدم اما الان روزهای بسیار سختی را از نظر روحی و عاطفی می‌گذرانم. تا زمانی که کارت دیده می‌شود به تو توجه می‌کنند، بعدش دیگر حتی اهمیت نمی‌دهند. هشت سال بود کار نمی‌کردم اما الان دو سال است که فیلمسازی را شروع کردم اما باز هم بی توجهی می‌بینم.» شایانفر در پایان سخنانش نیز اظهارکرده بود: «این روزها خیلی ناراحت هستم به طوری که آرزو می‌کنم سری اول سریال را نمی‌ساختم. این کار پس از 6 ماه پیش تولید متوقف شد، تنها به دلیل اینکه پول بیت المال زمین نماند همیت کردیم و ساختیم اما هیچ کس دستمان را نگرفت. به نظرم نه تنها ادامه دادن «حکایت‌های کمال» بلکه هر سریال دیگری در این شرایط جذاب نیست.»
این بار نیز یکی دیگر از هنرمندانی که سابقه همکاری با صدا و سیما را در کارنامه هنری خود دارد ضمن گلایه از برخورد رسانه ملی با عوامل سریالش از همکاری با این رسانه اظهار ندامت کرده و به بیان مسائلی درباره این سریال پرداخته است. مسائلی که اگرچه در بخشی از موارد ارتباطی با صدا و سیما ندارد اما در این گزارش قصد داریم به واکاوی آنها بپردازیم.
اولین موضوعی که شایانفر به آن اشاره کرده عدم تبلیغ سریال «حکایت‌های کمال» در فضای مجازی است. او می‌گوید پول نداشتیم تا حتی به اندازه یک تیزر در فضای مجازی تبلیغ سریالمان را بکنیم.
توجه به این بخش از اظهارات شایانفر چند پرسش را در ذهن متبادر می‌کند.


- آیا جای تبلیغ یک سریال تلویزیونی در فضای مجازی است؟
- در حالیکه تلویزیون خودش منبع تبلیغات محصولات غذایی، فرهنگی، صنعتی و ... است چگونه ممکن است از پخش تیزر تولیدات خودش امتناع کرده تا تهیه کنندگان آن مجبور باشند به دنبال مکانی برای تبلیغ سریال‌های خودشان باشند؟‌
- جای بسی تعجب است اینکه تبلیغات یک سریال تلویزیونی در اینستاگرام هزینه ای معادل صد میلیون تومان هزینه دربرداشته باشد. به نظر می‌رسد مسئولان باید نظارتی بیشتری بر فعالیت‌های اینچنینی داشته باشند تا فعالیت پیج‌هایی که از اینترنت کسب درآمد می‌کنند قانونمندتر و اصولی تر انجام شود.
دومین موضوعی که می‌توان از سخنان شایانفر دریافت این است که تبلیغات در اینستاگرام حداقل برای سریال‌های تلویزیونی اقدام مناسبی برای معرفی یک محصول تصویری نیست چرا که این تهیه کننده اولا خودش اعتراف کرده که صد میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات سریالش در شبکه مجازی پرداخت کرده است و در صورت صحت این موضوع باید این پرسش را مطرح کرد که مگر تولید این سریال چقدر هزینه داشته که فقط صد میلیون بابت تبلیغ آن به پیجی در اینستاگرام پرداخته شده است. دوما اینکه شایانفر پس از دیدن تیزری که اینستاگرام برایش تولید کرده دلزده شده و از اینکه صد میلیون بابت آن هزینه کرده اظهار پشیمانی می‌کند و دلیل این پشیمانی را هم این موضوع می‌داند که در این فضا تیزر تبلیغاتی «حکایت‌های کمال» را طوری ساخته اند که بیننده در نگاه اول جذب این سریال می‌شود و با خود می‌گوید چه سریال خوبی! باید آن را حتما ببینم اما هنگامی‌که زمان پخش سریال از تلویزیون فرا می‌رسد در می‌یابد که سریال آنچنان هم که باید جذاب نیست و او در واقع گول تبلیغات فضای مجازی را خورده که پای تماشای سریال مربوطه نشسته و نتیجه چنین اتفاقی این می‌شود که او ترجیح می‌دهد بقیه قسمت‌ها را تماشا نکند و تازه پس از این یاد می‌گیرد که به هر تبلیغ گول زننده ای اعتماد نکند و در واقع این تلویزیون خواهد بود که یک مخاطب بالقوه را از دست می‌دهد. اما اظهارات تهیه کننده حکایت‌های کمال در این بخش دو نکته را در ذهن متبادر می‌کند.
اول اینکه او بیان کرده «گاهی اوقات تبلیغات سریال به نحوی جذاب و پرهیجان است که خود سریال به همان اندازه جذاب نیست.» مفهوم این جمله این است که سریال حداقل از جذابیتی نسبی برخوردار است اما آنگونه نیست که بتواند مخاطب را جذب خود کند و اگر هم موفق به این کار شود جماعتی که برای تماشای آن سریال وقت می‌گذارند و پای تلویزیون می‌نشینند در واقع فرصت بهتری ندارند که بخواهند تماشای «حکایت‌های کمال» را هزینه کنند ( از تماشای آن صرف نظر کنند) تا به تماشای محصول بهتری بنشینند. در واقع گزینه بهتری در دسترس مخاطبان نیست که آنها «حکایت‌های کمال» را فدای تماشای آن گزینه کنند.
دوم اینکه شایانفر مدعی است که تلویزیون سریالش را تبلیغ نمی‌کند شبکه مجازی هم که صد میلیون طلب می‌کند و همانطور که اشاره شد به نظر می‌رسد که عوامل «حکایت‌های کمال» این هزینه را به شبکه مجازی پرداخته اند تا سریالشان معرفی شود. با تمام این تفاسیر آیا بهتر نبود شایانفر و گروه تولید سریال «حکایت‌های کمال» همین صد میلیون را به تلویزیون می‌دادند! تا تیزری متناسب با داستان سریالشان تولید و آن را از شبکه‌های مختلفش پخش کند؟ اینگونه دیگر نه دلزدگی و احساس پشیمانی برای
تهیه کننده سریال پیش نمی‌آمد و هم مخاطب
با تماشای سریال در هنگام پخش دچار این احساس نمی‌شد که سرش کلاه رفته است و گولش زده اند.
سومین موضوعی که می‌توان در اظهارات
تهیه کننده سریال «حکایت‌های کمال» مورد بررسی
قرار داد آنجاست که او می‌گوید: « صدا و سیما بسیار من را اذیت کرد. متاسفانه تلویزیون خوش استقبال و بد بدرقه است.» شاید بتوان در این مورد حق را کاملا به محسن شایانفر داد چرا که هنرمندان بسیاری که تاکنون با تلویزیون همکاری کرده اند از این دست گلایه‌ها بسیار مطرح کرده اند و جملگی معتقد بودند که تا زمانی کار تلویزیون با تو تمام نشده و محصول تولیدی ات از شبکه‌های صدا و سیما پخش نشده به به و چه چه آنها به راه است اما زمانی که سریالت تمام شد و نوبت تقدیر و تشکر و یا تسویه حساب رسید صدا و سیما به قول معروف کلاهش را کج می‌کند تا تو را نبیند.
باز هم در بررسی ادامه سخنان شایانفر به دو نکته مهم بر می‌خوریم که قابل تامل هستند؛ اول اینکه او گفته است تولید سریال پس از 6 ماه
متوقف شد و برای اینکه پول بیت المال زمین نماید همت کردیم و ساختیم» این موضوع نشان می‌دهد که شایانفر و گروه تولید «حکایت‌های کمال» علاوه بر صد میلیون تومانی که بابت تولید تیزر به اینستاگرامی‌ها پرداخته مبلغی را هم برای ادامه تولید سریال از جیبش هزینه کرده این در حالیست که تلویزیون باید از ابتدا و حتی پیش از آغاز پیش تولید بودجه مناسبی را برای تولید هر سریالی در نظر بگیرد و تدبیری نیز از قبل اندیشیده باشد که اگر احیانا در میانه کار وقفه ای ایجاد شد عوامل تولید مجبور نباشند هزینه ای را که تلویزیون باید پرداخت می‌کرده از جیب خودشان پرداخت کنند. دوم اینکه بسیار شاهد بوده ایم که پس از پایان سریال‌های
تلویزیونی نشست‌هایی با حضور کارگردان یا تهیه کننده
و برخی بازیگران در تلویزیون و همینطور
خبرنگاران صورت می‌گیرد که هم صدا و سیما از عوامل تولید سریال مربوطه تشکر کنند و هم خبرنگاران بتوانند پرسش‌های خودشان را درباره چند و چون ماجرای ساخت سریال از کارگردان و بازیگران مطرح کنند. این در حالیست که با توجه به اظهارات محسن شایانفر چنین اتفاقی برای سریال «حکایت‌های کمال» رخ نداده است. در حالیکه یکی از مهمترین اصولی که همیشه مسئولان سازمان صدا و سیما از آن دم می‌زنند رعایت عدالت درباره همه است. با این تفاسیر یا صدا و سیما اینبار نیز درباره سریال «حکایت‌های کمال» جانب عدالت را رعایت کرده اما این موضوع چندان باب دل تهیه کننده این مجموعه قرار نگرفته و یا برگزاری نشست‌ها در تلویزیون مخصوص سریال‌هایی است که عزیزدردانه هستند و بیشتر به دل مسئولان رسانه ملی می‌نشیند.