شهادت حضرت فاطمه(س) را تسلیت می گوییم

گزارش 5 منبع روایی درباره ویژگی‌های سلوک اجتماعی ام‌ابیها(س)
 
جواد نوائیان رودسری – یکی از بلایای هولناکی که ممکن است هر جامعه‌ای را به خود مبتلا کند، بلیه آقازادگی و ثروت‌زدگی است. این رویکرد، تأثیری به شدت منفی بر طبقات فرودست جامعه دارد و آن ها را از اجرای عدالت، ناامید می‌کند. در جامعه‌ای که مسئولان و فرزندانشان، همانند عامه مردم و بلکه بسان فقیرترین افراد، ساده‌زیست نباشند، خطر تجمل‌گرایی و جلوه‌گر شدن بدعت‌های خانمان برانداز، شدت می‌یابد و به تدریج به خطری جدی برای امنیت و آسایش همه مردم بدل می‌شود. یکی از دلایل محبوبیت اولیای الهی، ساده‌زیستی و مردمی بودن آن هاست؛ آن عزیزان پروردگار، از تبختر و تکبر به دور بوده و هستند و جز رضای الهی را طلب نمی‌کنند و «إِنَّ اللَّهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَالإِحسانِ»(نحل-90) خداوند به نیکی و عدالت با مردم سفارش فرموده است. سیره رسول‌خدا(ص) و خاندان پاک و مطهرش، مشحون از چنین رویه‌ای است. آن برگزیدگان الهی، در همه حال، همچون محروم ترین افراد جامعه زندگی می‌کردند؛ حتی هنگامی که پیامبرخدا(ص)، حکومت تمام شبه جزیره عربستان را برعهده داشت نیز، خاندان او، در ساده‌ترین شکل ممکن روزگار می‌گذراندند. در زمانه‌ای که اشراف متمکن عرب، برای به رخ کشیدن ثروت و جایگاهشان در جامعه، هیچ فرصتی را از دست نمی‌دادند، فاطمه(س)، دختر رسول‌خدا(ص)، در ساده‌ترین شکل ممکن زیست؛ مانند زنان عادی جامعه روزگار گذراند؛ فرزندانش را پرورش داد؛ سختی‌های فقر را به جان خرید و در پیمودن راه پروردگار، همراه و هم‌طریق همسر بزرگوارش، امام علی(ع) بود. در این روز حزن‌انگیز، روز شهادت مظلومانه صدیقه کبری(س)، نیکوست درباره این بخش از سیره آن سرور بانوان عالم سخن گفتن و چه لازم است از طریق و شیوه زندگانی آن یگانه، درس آموختن. آن‌چه در پی می‌آید، فرازهایی از سیره اجتماعی فاطمه زهرا(س) است که در کتاب‌های روایی، انعکاسی تمام دارد. کلیدواژه مهم این روایات، «مردمی‌زیستن» است؛ گویی دختر گرامی پیامبر(ص) می‌کوشد تا در لحظه لحظه حیات مبارکش، آن‌گونه زندگی کند که آحاد جامعه، از دیدن او احساس آرامش کنند و توانگران نیز، به تبعیت از سیره الهی و معنوی او، به مراقبت و پشتیبانی از فقرا برخیزند. مروری بر این روایات نشان می‌دهد که چرا امام صادق(ع) در حدیثی که علامه مجلسی آن را در جلد 43 بحارالانوار (صفحه 65) نقل کرده، معرفت و شناخت فاطمه(س) را، هم عرض ادراک شب قدر دانسته است.
ساده‌زیست، مانند مردم عادی
شیخ صدوق، در کتاب ارجمند «علل‌الشرائع» (جلد دوم، صفحه 366)، روایتی تأثیرگذار را از حضرت امیرالمؤمنین(ع) درباره زندگی ساده فاطمه زهرا(س) نقل می‌کند. امام علی(ع) می‌فرماید: «إنّها استقت بالقربة حتّى أثّرت فی صدرها، و جرت بالرحى حتّى مجلت یداها، و کسحت البیت حتّى اغبرّت ثیابها، و أوقدت تحت القدر حتّى دکنت ثیابها؛ [ همسرم فاطمه(س)‌] آن‌قدر با مشک آب کشید که بر بدنش، اثر آن آشکار شد و چندان با دست خود [گندم و جو] آسیاب فرمود که دست‌هایش پینه زد و آن‌قدر خانه را جارو کرد که لباس‌هایش خاک‌آلود شد و چندان آتشِ زیرِ دیگ را برافروخت که لباس‌هایش رنگ دود به خود گرفت و از این کارها، رنج زیادی به او رسید.» بی‌تردید این سیره و سلوک عملی، بر جذابیت اسلام در میان مردم می‌افزود؛ دینی که در آن، دختر رهبر جامعه، همچون بانویی ساده زندگی می‌کند و در همه سختی‌های اقتصادی، شریک و همراه مردم است.
جدا از مردم؟ هرگز!


حضرت فاطمه(س)، خود را از مردم جدا نمی‌دانست. او در خانه‌ای مجلل و پشت پرده‌های زربفت پنهان نمی‌شد و با مردم بودن را به مراسم رسمی موکول نمی‌کرد. آن حضرت خود را یکی از مردم می‌دانست و می‌کوشید، همواره آن ها را بر خود مقدم بدارد و در غم و شادی‌شان شریک باشد. علامه مجلسی، در کتاب شریف بحارالانوار(جلد 10، صفحه 25)، روایتی را نقل کرده که بسیار مشهور است. وی از امام حسن مجتبی(ع)، نقل می‌کند که فرمود: شبی مادرم را بر سجاده عبادت نظاره می‌کردم که به راز و نیاز با معبود مشغول بود؛ چون از نماز فارغ شد به دعا پرداخت؛ همه همسایگان را یاد کرد، اما از ما حرفی به میان نیاورد. پرسیدم: مادرجان! چرا برای همه دعا کردی و ما را وانهادی؟! فرمود: «یابنی! الجارُ ثُمَّ الدّارُ؛ پسرم! اول همسایه، بعد اهل خانه». شیخ حر عاملی، در کتاب شریف «وسائل الشیعه» (جلد 2، صفحه 879)، از امیرمؤمنان(ع) نقل کرده‌است که فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ (علیها السلام) کَانَتْ تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ غَدَاةِ سَبْت؛ همانا فاطمه که سلام خدا بر او باد، هر بامداد شنبه، بر سر مزار شهدا می‌رفت.» دیدار دختر پیامبر(ص) از مزار شهدا، برای خانواده‌هایی که در میدان‌های جهاد، عزیزی را تقدیم راه اسلام کرده بودند، بسیار آرامش‌بخش بود. فاطمه(س)، حتی در زیارت اهل قبور نیز، تنها به بستگان و خویشان نزدیکش مانند حضرت حمزه(ع)، توجه نمی‌کرد؛ سیره او، برای بسیاری از بانوان مسلمان، آموزنده و راهگشا بود.
عبور از انفاق و رسیدن به ایثار
حضرت فاطمه(س) در حیات اجتماعی خود، نمونه کامل انفاق و بخشش به دیگران بود. مرحوم محمدباقر ملبوبی، در کتاب «الوقایع و الحوادث»(جلد 4، صفحه 186) روایتی از شب ازدواج حضرت فاطمه(س) با امیرمؤمنان(ع) نقل کرده که خواندنی است. او بر اساس احادیث معتبر، نقل می‌کند که چگونه فاطمه زهرا(س)، هنگام عزیمت به خانه شوهر، با فقیری روبه‌رو می‌شود و پیراهن عروسی خود را به او می‌بخشد و با همان پیراهن معمولی و قدیمی‌اش، به منزل امیرمؤمنان(ع) می‌رود. گاه این بخشش‌ها، از مرز انفاق عبور می‌کرد و به حد ایثار می‌رسید. شیخ طبرسی در کتاب شریف «مجمع البیان»(جلد 10، ص 209)، از عبدا... بن عباس نقل می‌کند که گفت: امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند. پیامبر(ص) با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به علی(ع) فرمودند: چه خوب است که برای بهبودی فرزندانت، نذری کنی. علی(ع)، فاطمه(س) و فضه،  نذر کردند که اگر کودکان بهبودی یابند، سه روز روزه بگیرند. بچه‌ها بهبودی یافتند و اثری از کسالت باقی نماند. حضرت علی(ع)، سه من جو قرض گرفت و فاطمه(س) آن را آرد و از آن نان درست کرد و سهم هر کس را جلویش گذاشت تا افطار کند. در همین حال، سائلی به در خانه آمد و گفت: سلام بر شما اهل‌بیت پیامبر(ص)، من مسکینم، مرا طعام دهید! خاندان پیامبر(ص) آن سائل را بر خود مقدم شمردند، افطار خود را به او دادند و آن شب چیزی جز آب نخوردند و با شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند. هنگام افطار روز دوم، یتیمی بر در خانه آمد و غذا خواست و آن‌ها غذای‌شان را به او دادند. در شب سوم اسیری آمد و همان عمل را نسبت به او روا داشتند. صبح روز چهارم، علی(ع)، دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را گرفت و نزد رسول خدا(ص) آمد. آن حضرت وقتی بچه‌ها را دید که از شدت گرسنگی ضعیف شده‌اند، گریه کرد. در این هنگام، جبرئیل با سوره دهر بر آن حضرت نازل شد.
نور دیده پدر
حضرت زهرا(س)، با مختصات آموزه‌های پیامبرخدا(ص)، کاملاً آشنایی داشت. او می‌دانست که پدرش می‌خواهد افراد وابسته به او، در شرایطی زندگی کنند که فقیرترین مسلمانان در آن به سر می‌برند. علامه مجلسی در کتاب «بحار الانوار»(جلد 43، صفحه 83)، نقل کرده است که وقتی حضرت رسول(ص) از سفری مراجعت می‌فرمود، اول به خانه حضرت فاطمه(س) تشریف می‌برد و مدتی می‌ماند و بعد از آن به منزل خود می‌رفت. در یکی از سفرهای پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) برای خود گلوبندی از جنس نقره تهیه کرد و پرده‌ای بر در خانه خود آویخت. هنگامی که رسول خدا(ص) از سفر مراجعت کرد و به خانه فاطمه زهرا(س) وارد شد، چون چشمش به زینت‌های مورد استفاده دخترش افتاد، با ناراحتی از خانه بیرون رفت و به مسجد وارد شد و در کنار منبر نشست. حضرت فاطمه(س) که معنای این رفتار پدر را می‌دانست، برای جلب خشنودی و رضایت او آن گلوبند و پرده را نزد پدر فرستاد و پیغام داد که دخترت سلام می‌رساند و می‌گوید این ها را در راه خدا انفاق کنید. هنگامی که آن‌ها را نزد پیامبر(ص) آوردند، سه مرتبه فرمود: «آن چه را می‌خواستم، فاطمه انجام داد. پدرش به فدای او باد!»زیبایی سلوک اجتماعی زهرای اطهر(س)، به این موارد محدود نمی‌شود؛ در منابع تاریخی نیز، نشانه‌های فراوانی از این سیره نورانی را می‌توان یافت. فاطمه(س)، اسوه عملی بانوان مدینه بود و در بسیاری از موارد، به نیازهای فکری و فرهنگی آن ها پاسخ می‌داد. او نسبت به خویشان خود، بسیار مهربان و دلسوز بود. نقل است که پس از شهادت جعفر بن ابی‌طالب، در جنگ موته، فاطمه زهرا(س) به منزل او رفت و سه روز در خانه اسماء بنت عمیس ماند و افزون بر دلداری دادن به وی، در امور منزل و نگهداری از فرزندان نیز، یاور او بود.